شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#سردار سلیمانی

جمله تلخی که سردار سلیمانی درباره «فرمانده لشکر پایتخت» گفت

جمله تلخی که سردار سلیمانی درباره «فرمانده لشکر پایتخت» گفت

شهید همت، فرمانده‌ای که بعد از گذشت ۴۰ سال محبوب است و فرمانده‌ای که در گفتار و عمل خودش را خدمتگزار رزمندگان نوجوان تا پیرمرد می‌دانست.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، چهلمین سالروز شهادت شهید «ابراهیم همت» فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله(ص) گذشت؛ فرمانده‌ای که برای خدا مقابل دشمن ایستاد و محبوب شد و برای همیشه محبوب می‌ماند.

آنگونه که فارس روایت کرده، «ما چاره‌ای‌ نداریم جز اینکه فی‌سبیل‌الله بجنگیم. نه به خاطر پول و ثروت، نه زن و بچه، نه هوای نفس، نه جاه، نه قدرت و مقام و نه ریاست. ما باید بخاطر خدا بجنگیم و مایه بگذاریم. ما چون حسین(ع) وارد شدیم و چون حسین(ع) باید به شهادت برسیم» این چند جمله به نقل از فرمانده‌ای است که چون امام حسین(ع) با نیروهایش مقابل دشمن ایستاد و چون امام حسین(ع) سرش هدف دشمن قرار گرفت و شهید شد.

تمام خانه زندگی شهید همت

وقتی هم شهید همت ازدواج کرد، نه دنبال تجملات بود، نه خانه زندگی لاکچری؛ طوری که تمام وسایل زندگی‌اش پشت یک پیکان جا می‌شد. همسر شهید درباره شروع زندگی مشترکشان می‌گوید: «اتاقی روی پشت‌بام خانه یکی از برادرهای بسیجی بود. آن اتاق را کرده بود مرغدانی. ولی در بمباران بی‌استفاده مانده بود. کف اتاق را آب زدیم و زمینش را با چاقو تراشیدم. حاجی یک ملحفه سفید آورد، پرده زدیم که بشود ۲ تا اتاق. یک پتو هم از پتوهای سپاه آوردیم. با پول تو جیبی‌ام چند تا خرت و پرت خریدم؛ دو تا بشقاب، دو تا قاشق، دو تا کاسه. چراغ خوراک پزی نداشتیم؛ یعنی نتوانستیم بخریم. آن مدت اصلاً غذای پختنی نخوردیم.»


همت هستم اما فرمانده نیستم

«اباصلت بیات» یکی از عکاسان دفاع مقدس درباره اولین دیدارش با حاج همت در منطقه عملیاتی «والفجر۴» در پنجوین عراق می‌گوید: تا آن روز حاج همت را ندیده بودم. در فرماندهی چشمم به رزمنده‌ای افتاد در کنار یک تانکر آب ایستاده بود و می‌خواست وضو بگیرد. ۴ نفر در اطرافش بودند. ایستادم تا وضو گرفتنش تمام شود. نزدیک رفتم و پرسیدم: «ببخشید من با حاج همت، فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله(ص) کار دارم» آن جوان خوشرو گفت: «با همت چه کار دارید؟» گفتم: «منظورم این است که می‌خواهم ایشان را ببینم». او گفت: «من ابراهیم همت هستم» گفتم: «شوخی می‌کنید؟» گفت «نخیر، من همت هستم، اما فرمانده نیستم. فرمانده تمام این رزمندگان ۱۴ ساله تا ۷۵ ساله هستند که شما اینها را قطعاً دیده‌اید، من هم خدمتگزار کوچک برای آنها هستم. دوربین دستم بود؛ حاج همت ادامه داد: «خبرنگار هستی؟» گفتم: «بله، اگر اجازه بدهید یک عکس هم از شما بگیرم» حاج همت گفت: «این همه بچه‌های خوش تیپ و خوب در این جبهه است؛ چرا از من می‌خواهی عکس بگیری؟» در حالی که حاج همت تبسمی زدند آن عکس بسیار زیبا را از وی گرفتم که جزو تصاویر برجسته تاریخ دفاع مقدس است.


با یاد همت دلم مملو از غصه می‌شود

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی درباره شهید همت می‌گفت: «همت واقعا هر وقت در ذهنم می‌آید، دلم مملو از غصه می‌شود. فرمانده لشکر پایتخت بود. در عملیات خیبر لشکرش آنقدر شهید و مجروح شد که لشکر تبدیل به گردان شد. همت، گردان را از طلائیه به جزیره مجنون جنوبی رساند و گردان تبدیل به دسته ۴۰ نفره شد. همت با دسته ماند و خودش سوار بر ترک موتور شهید شد، نه در بنز ضدگلوله؛ او در ضلع جنوبی جزیره شهید شد و تا ۲ ساعت کسی نمی‌دانست، شهیدی که روی زمین افتاده، همت است!»



۲۱۹۲۱۸