شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:##چرا#تجربه‌های#شخصی#برای#درک#وضعیت#اقتصاد#کافی#نیست؟

چرا تجربه‌های شخصی برای درک وضعیت اقتصاد کافی نیست؟

فردای اقتصاد: اتکای بیش از حد به شهود شخصی یا اخبار روز می‌تواند بسیار گمراه‌کننده باشد. هم‌زمان که کسانی هستند که فکر می‌کنند در اقتصاد ایران بیکاری تقریباً وجود ندارد، افرادی وجود دارند که از بیکاری بسیار بالا سخن می‌گویند. هم‌زمان که عده‌ای ممکن است احساس کنند رفاهشان طی یک سال گذشته افزایش واقعی داشته، کسانی هستند که احساس افت رفاه شدیدی را تجربه کرده‌اند. تصورها درمورد تورم هم بسته به سبد مصرفی هر فرد متفاوت است. سایر افرادی که هرکس با آن‌ها ارتباط دارند و از وضعیت اقتصادی‌شان آگاه می‌شود، لزوماً نمونه کاملی از جامعه نیستند. محاسبه‌ای که در تصویر بالا به نمایش درآمده، نشان می‌دهد چطور اجتماعی‌ترین افراد هم تنها بخش کوچکی از جهان اطرافشان را می‌توانند از طریق گفت‌وگو با دیگران بشناسند.

بر اساس این محاسبه که سایت ourworldindata برای نشان‌دادن اهمیت آمارها در مقابل شهود شخصی انجام داده، تعداد افرادی که در کل عمرتان ممکن است با آن‌ها گفت‌وگو داشته باشید، اگر هر روز از زندگی به مدت ۷۳ سال، سه فرد جدید برای گفت‌وگو پیدا کنید، هشتاد هزار نفر خواهد بود. کل این مستطیل نمایش‌دهنده جمعیت جهان است. اگر کل مستطیل به بزرگی یک کاغذ A۴ باشد، آن‌گاه مربع زردرنگ –که نمایش‌دهنده تعداد افرادی است که یک فرد حداکثر ممکن است طی عمرش با آن‌ها صحبت کند- طول ضلعی به اندازه ۰٫۸ میلی‌متر خواهد داشت. این شکل نشان می‌دهد چقدر شهود شخصی می‌تواند محدودکننده باشد.

البته این به این معنی نیست که دیدگاه‌های ارزشمندی که حین ارتباطات اجتماعی به دست می‌آیند، دچار مشکل‌اند؛ بلکه معنی این محاسبه این است که باید در برداشت از طریق شهود شخصی محتاط بود و از ابزار بهتری که همان آمارهای جهانی باکیفیت است، برای تفسیر وضعیت جوامع استفاده کرد. در این گزارش مقاله‌ای از سایت نام‌برده که به این موضوع پرداخته را بررسی می‌کنیم.

افق تجربه‌های شخصی ما چقدر است؟

شما چند نفر را از نزدیک می‌شناسید؟ بیایید یک تعریف گسترده از معنای شناخت یک نفر داشته باشیم و بگوییم که هر کس را که اسمش را بلدید، آشنا حساب کنیم. در یک مطالعه در ایالات متحده پرسیده شد که آمریکایی ها چند نفر را با نام می‌شناسند و مشخص شد که یک فرد متوسط ​​۶۱۱ نفر را می‌شناسد.

بیایید فرض کنیم شما اجتماعی‌تر از یک آمریکایی متوسط هستید و ۸۰۰ نفر را می‌شناسید. در جهان ۸ میلیاردی، این بدان معناست که شما ۰.۰۰۰۰۱٪ از جمعیت را می شناسید، یعنی صدهزارم یک درصد.

تصور اینکه این کسر چقدر کوچک است، سخت است. اگر این وضعیت را در مقیاس مشابه تصویر بالا ترسیم کنیم، مستطیل آبی - که نشان دهنده جمعیت جهان است - به اندازه یک ورق A۴ می‌بود، در حالی که مربع زرد - که نشان دهنده تعداد افرادی است که یک فرد می‌شناسد- قطر یک موی انسان می‌شد.

به همین دلیل است که وقتی مردم بر اساس آنچه از افرادی که می شناسند می‌شنوند، چیزهایی درباره «دنیای این روزها» می گویند، جای تردید زیادی در گزاره‌های بیان‌شده وجود دارد. ما نمی‌توانیم بخش بزرگی از جهان را از طریق تجربه مستقیم خود ببینیم. افق تجربه شخصی ما بسیار باریک است. به ازای هر فردی که می‌شناسید، ده میلیون نفر وجود دارد که نمی‌شناسید. مهم‌تر این که، این احتمال وجود دارد که افرادی که می شناسید کاملاً شبیه شما باشند و در نتیجه دور از یک نمونه نماینده برای جهان یا کشور.

تجربه شخصی در بیشترین حالت چقدر می‌تواند گسترده باشد؟

شاید فکر می‌کنید محدودکردن افرادی که از آن‌ها یاد می‌گیرید به افرادی که با نام می‌شناسید بسیار محدودکننده است. به هر حال، شما از غریبه‌هایی که ملاقات می‌کنید هم چیزهایی یاد می‌گیرید، حتی اگر نام آن‌ها را ندانید. بیایید فرض کنیم شما در این کار فوق‌العاده خوب هستید و هر روز از زندگی خود با سه نفر جدید صحبت می‌کنید. اگر بتوانید این وضعیت را به مدت ۷۳ سال حفظ کنید، ۸۰۰۰۰ نفر را خواهید شناخت. این بیش از صد برابر تعداد افرادی است که با نام می‌شناسید.

این هنوز بخش کوچکی از جهان است. پس از یک عمر صحبت با مردم، شما با ۰.۰۰۱٪ از جمعیت جهان صحبت کرده‌اید. به ازای هر فردی که با او صحبت کرده‌اید، هنوز ۱۰۰۰۰۰ نفر وجود دارد که هرگز با آن‌ها صحبت نکرده‌اید. در تصویر بالا، مربع نارنجی که نشان‌دهنده تعداد افرادی است که می‌توانید با آن‌ها صحبت کنید، در مقیاس ترسیم‌شده، کمتر از یک میلی متر (۰.۸ میلی متر) عرض خواهد داشت.

مقاله بر تعامل شخصی به عنوان مستقیم‌ترین و عمیق‌ترین راه برای یادگیری در مورد دیگران تمرکز می‌کند، اما آن‌ها تنها تجربه موجودی نیستند که از طریق آن‌ها در مورد دیگران می‌آموزیم. ما همچنین با دیدن لباس‌های دیگران، خانه‌هایشان، یا شنیدن صحبت دیگران در مورد تجربیات شخصی‌شان، یاد می‌گیریم. اما در حالی که این تجربیات به شما کمک می‌کند، اما هنوز ما را جلو نمی‌برد. جهان بزرگ است، و حتی اگر شما فوق‌العاده حواس‌تان باشد و در برقراری ارتباط و صحبت با مردم بسیار خوب باشید، دیدن مستقیم بیشتر جهان غیرممکن است.

نقش اخبار در رسانه‌ها

اخبار رسانه‌ای است که بیش از هر چیز دیگری تصویر ما از جهان را شکل می‌دهد. این موضوع امروزه، اغلب با رسانه‌های اجتماعی در هم آمیخته شده است. از آنجایی که به ما امکان می‌دهد فراتر از افق تنگ خودمان را ببینیم، ارزشمند است، اما دیدگاهی که اخبار ارائه می‌کند، نمایی پراکنده است.

اخبار در مورد چیزهای غیرعادی که در یک روز خاص اتفاق می‌افتد گزارش می‌دهند، اما چیزهایی که هر روز اتفاق می‌افتد هرگز ذکر نمی‌شوند. این تصویری اریب‌دار و ناقص از جهان به ما می‌دهد. ما غرق اخبار دقیق در مورد تروریسم هستیم، اما به ندرت از تراژدی‌های روزمره مانند این واقعیت که ۱۶۰۰۰ کودک در هر روز می‌میرند، خبردار می‌شویم.

اخبار بر روی افراد فوق‌العاده قدرتمند یا کسانی که تراژدی‌های غیرعادی را تجربه کرده‌اند متمرکز است. اما در حالی که آن چند نفر را در کانون توجه قرار می‌دهد، بیشتر جهان را در تاریکی رها می‌کند. آنچه در اخبار می‌بینیم برای درک دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم کافی نیست. ضمناً اخبار ممکن است فقط بر تغییرات منفی در طول زمان متمرکز شوند، در حالی که این آمارها هستند که از آن‌ها می‌توان تغییرات مثبت طی زمان را هم مشاهده کرد.

کیفیت آمارهای موجود مهم است

تجربه ما در ایران ممکن است مقداری با آنچه نویسنده مقاله ourworldindata متفاوت باشد؛ چرا که تردید در کیفیت برخی از آمارهای منتشره، بی‌نظمی و غیرشفافیت بعضی نهادهای آماری باعث می‌شوند جایگزینی شهود شخصی با آمار با دشواری بیشتری همراه باشد. با این حال، نمی‌توان استفاده از اکثریت آمارها را کنار گذاشت و نهایتاً می‌توان با شناخت دقیق‌تر ضعف‌های هر کدام، محدودیت‌های تفسیر آن‌ها را شناسایی کرد.

در این راستا بخوانید: بانک جهانی آمار ایران را کم‌اعتبار می‌داند؟

در واقعیت، داده‌ها هیچ‌گاه و در هیچ شرایطی، حتی در کشورهای توسعه‌یافته هم کامل و بی‌نقص نیستند. برای همین است که استفاده از آن‌ها همیشه باید با آگاهی از شیوه جمع‌آوری و نحوه تفسیر درستشان همراه باشد. فردای اقتصاد در این همواره  راستا کوشیده تفسیر درستی از آمارهای موجود در ایران و جهان ارائه دهد و از تفاسیر اشتباه و مغالطه‌ها بر مبنای آمارها جلوگیری کند.