شهر خبر

دو ویژگی منحصربه‌فرد استراتژیست کهنه‌کار / چرا کیسینجر در امریکا مهم بود؟

دو ویژگی منحصربه‌فرد استراتژیست کهنه‌کار / چرا کیسینجر در امریکا مهم بود؟

هنری کیسینجر صدساله در حالی درگذشت که دستگاه دیپلماسی امریکا، میراث دکترین او را هنوز دنبال می‌کند. اما چرا و چگونه کیسینجر حتی بعد از خروجش از دولت امریکا، بر تصمیمات دیپلمات‌ها اثرگذار و هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه از مشاوره‌های او در تصمیم‌سازی‌های امریکا بهره‌برداری می‌کردند؟

هنری کیسینجر، یکی از تأثیرگذارترین و جنجالی‌ترین دیپلمات‌های قرن بیستم، روز چهارشنبه در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت. کیسینجر که به‌عنوان وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی در دوران ریاست‌جمهوری ریچارد نیکسون و جرالد فورد خدمت کرده، مدت‌ها پس از خروج از دولت امریکا در سال ۱۹۷۷، صدای رسای سیاست خارجی ایالات متحده باقی ماند. او زمانی در بیانی اغراق آمیز گفته بود "من حدود ۱۰۰ ساعت در روز کار می‌کنم" و با اطمینان به خبرنگاری گفته بود که رهبران جهان مانند شی جین پینگ یا ولادیمیر پوتین، تماس‌های او را پاسخ می‌دهند.

غالب اساتید علوم سیاسی و روابط بین‌الملل از او به‌عنوان سیاستمدار و دیپلماتی " واقع‌بین" یاد می‌کنند. او همچنین به دلیل دکترین تعامل با جهان بر اساس اهداف عمل‌گرایانه به‌جای آرمان های اخلاقی  و با دیپلماسی پنهانی که به گرم‌شدن روابط امریکا با چین کمک کرد، اعتبار فوق‌العاده‌ای یافت. اما کیسینجر هم‌زمان به اتهام جنایات جنگی برای بمباران های وحشیانه و دیوانه وار جنگ ویتنام، بمباران کامبوج در طول جنگ ویتنام، حمایت از نسل‌کشی پاکستان در بنگلادش و چراغ‌سبز  به دیکتاتوری آرژانتین مورد انتقاد است.

در کتاب "قیمت قدرت" در سال ۱۹۸۳، سیمور هرش، روزنامه نگار سرشناس آمریکایی، کیسینجر را به عنوان یک فریبکار دو رو مورد انتقاد قرار داد. والتر ایزاکسون روزنامه نگار و نویسنده بیوگرافی او، در سال ۱۹۹۲ کیسینجر را به عنوان یک دیپلمات عملگرای پیچیده به تصویر کشید که هنر ظریف تسلط بر حریف را به خوبی آموخته بود. این در حالی است که کریستوفر هیچنز، منتقد اجتماعی، در کتاب «محاکمه هنری کیسینجر» در سال ۲۰۰۱ او را جنایتکار جنگی خواند. گِرگ گراندین، مورخ چپگرا، در کتاب «سایه کیسینجر» در سال ۲۰۱۵ می‌گوید جنگ‌های بی پایان نشان می‌دهند که امریکا هنوز بهای سیاست‌های کیسینجر را می‌پردازد. اما در همان سال، یک بیوگرافی درباره کیسینجر که توسط مورخ محافظه کار نیل فرگوسن کیسینجر نوشته شده بود، او را به عنوان یک ایده الیست به تصویر می‌کشد که واقع بینی متاثر از بیسمارک با چشم انداز کانت را دنبال می‌کرده است.

دو ویژگی منحصربه‌فرد استراتژیست کهنه‌کار / چرا کیسینجر در امریکا مهم بود؟

کیسینجر در ۲۷ مه ۱۹۲۳ در آلمان به دنیا آمد. در سال ۱۹۲۷، خانواده یهودی او از آلمان نازی فرار کردند و به شهر نیویورک آمدند. پس از اولین سال تحصیل در دبیرستان جورج واشنگتن، او در کلاس‌های شبانه شرکت کرد و در طول روز در یک کارخانه «بُرس اصلاح» کار می‌کرد. پس از فارغ التحصیلی، در کالج شهر نیویورک ثبت نام کرد و قصد داشت حسابدار شود. اما او مدت کوتاهی پس از تولد ۱۹ سالگی اش به ارتش امریکا پیوست. کیسینجر که در سال ۱۹۴۳ شهروند امریکا شد، به عنوان مترجم المانی در ارتش امریکا به آلمان بازگشت و در دستگیری اعضای کمک کرد.

پس از جنگ به ایالات متحده بازگشت و بلافاصله در هاروارد ثبت‌نام کرد، جایی که پایان‌نامه ارشد خود را با عنوان "معنای تاریخ" نوشت. در سال  بعد، کیسینجر دکترای خود را در هاروارد به پایان رساند و به‌عنوان مدرس کار خود را ادامه داد. در سال ۱۹۵۷، او به‌عنوان معاون مدیر مرکز امور بین‌الملل هاروارد منصوب شد. او همچنین مشاور چندین سازمان دولتی از جمله وزارت امور خارجه بود. اما آنچه به کیسینجر اعتبار داد، سیاست‌های او به‌عنوان و زیر امور خارجه بود که در همه دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه به‌عنوان نخبه‌ای اثرگذار ایفای نقش می‌کرد.

از مهم‌ترین اقدامات کیسینجر در زمان وزارت خارجه، تغییر جهت جنگ سرد بود. او مذاکرات محدودکردن تسلیحات استراتژیک و معاهده موشک‌های ضد بالستیک را با اتحاد جماهیر شوروی با موفقیت به پایان رساند و تنش‌ها بین دو ابرقدرت هسته‌ای را کاهش داد. او همچنین مذاکرات پنهانی بین ایالات متحده و چین را در اوایل دهه ۱۹۷۰ اغاز کرد که منجر به ایجاد روابط دیپلماتیک رسمی و سفر تاریخی نیکسون به چین در سال ۱۹۷۲ شد. دیپلماسی او همچنین به پایان درگیری اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ کمک کرد.

دو ویژگی منحصربه‌فرد استراتژیست کهنه‌کار / چرا کیسینجر در امریکا مهم بود؟

اما کیسینجر به‌خاطر مواضع و سیاست‌های دیگری به‌شدت مورد انتقاد است. از جمله تضعیف یک دولت منتخب دموکراتیک در شیلی که زمینه را برای کودتای نظامی ژنرال پینوشه فراهم می‌کرد. بمباران های وحشیانه کامبوج در اواخر جنگ ویتنام که منجر به تضعیف دولت مرکزی این کشور و روی کار آمدن خمرهای سرخ شد، همچنین سیاست او برای ارسال سلاح به پاکستان که به قتل‌عام ساکنان بنگلادش کنونی منجر شد، مورد انتقاد شدید قرار گرفت. او همچنین در سال ۱۹۷۶، زمانی که رهبران نظامی دست راستی در آرژانتین قدرت را به دست گرفتند، از آنها حمایت کرد. جان کُربی، سخنگوی امنیت ملی بایدن در مورد کیسینجر گفت: «او تصمیمات سیاست خارجی امریکا را برای دهه‌ها شکل داده و قطعاً بر نقش امریکا در جهان تأثیر گذاشته است."

دو ویژگی در کیسینجر وجود دارد که منحصربه‌فرد است. اولی ماهیت دوگانه صعود او در دستگاه سیاست خارجی امریکا بود. اگرچه نیکسون و او غریبه بودند، کیسینجر اولین انتصاب او پس از پیروزی  در سال ۱۹۶۸ بود. نقش او در انتقال اطلاعات در مورد ویتنام به کمپین نیکسون از مذاکرات صلح لیندون جانسون در پاریس بسیار مهم بود. به‌عبارت‌دیگر او بدون اطلاع مذاکره‌کنندگان، در هر دو طرف زمین‌بازی می‌کرد.

او همچنین به هوبرت هامفری، رقیب دموکرات نیکسون در انتخابات ۱۹۶۸ مشاوره می‌داد. مهارت‌های کیسینجر در سیاست امریکا غیرطبیعی بود. امروزه در واشنگتن غیرممکن است فردی بتواند خود را در دسترس هر دو حزب امریکا قرار دهد. نیکسون در خاطرات خود می‌نویسد: "یکی از عواملی که من را بیش از قبل به توانمندی‌های کیسینجر معتقد کرد، ویژگی رازداری او بود."

دومین ویژگی منحصربه‌فرد کیسینجر، قدرت نفوذ او در اثرگذاری بر تصمیم‌سازی سیاستمداران در سیاست خارجی امریکا بود. امروزه به‌سختی می‌توان یک سیاستمدار در تراز او در واشنگتن پیدا کرد.

کیسینجر صدها سیاستمدار در امریکا تربیت کرد و سایه دکترین او تا سال‌ها بر سیاست خارجی امریکا باقی خواهد ماند. کیسینجر در پاسخ به همه انتقادات و اتهامات به او گفته بود: «من در تمام زندگی‌ام در مورد این مشکلات فکر کرده‌ام. این سرگرمی من و همچنین شغل من است؛  چون توصیه‌هایی که من ارائه دادم بهترین توصیه‌هایی بود که در آن زمان قادر به انجام آنها بودم.» کیسینجر در ساختاری رشد و ارتقا یافت که انباشت تجربه به‌مثابه یک فرهنگ در دستگاه سیاست خارجی امریکا مورداحترام است. سال‌ها تجربه او در سیاست‌ورزی اگرچه از سوی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان مورد انتقاد است؛ اما هیچ‌گاه به حذف او از دستگاه دیپلماسی حتی بعد از خروج او از دولت منتهی نشد.

۳۱۱۲۱۳