شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#مجلس#نماینده مردم#مجلس شورای اسلامی

جعفرزاده: نمی‌شود یک نماینده با ۴ هزار رای به‌ جای ۸۵ میلیون نفر اظهار نظر کند /شورای نگهبان سخت‌گیری نکند

جعفرزاده: نمی‌شود یک نماینده با ۴ هزار رای به‌ جای ۸۵ میلیون نفر اظهار نظر کند /شورای نگهبان سخت‌گیری نکند

غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده ادوار مجلس می‌گوید: نمی شود یک نفر فقط با ۴ هزار رأی، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی شود و به جای ۸۵ میلیون نفر، اظهارنظر کند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، انتقادها از مجلس یازدهم از همان سال نخست فعالیت این مجلس حتی از سوی بسیاری چهره های اصولگرا مطرح بود. اکنون در سال پایانی فعالیت این مجلس، در حالی که حرف و حدیث‌ها و حاشیه ها خوراک روزانه این مجلس شده، غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی که سابقه چند دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه دارد، معتقد است که مجلس یازدهم حتی نتوانسته از حقوق خود دفاع کند و دولت هرجا موفق به تصویب لوایحش نشده، از طریق شوراهای عالی آنها را تصویب‌ کرده است.

به گفته او، مچِ پای زنان برای این نمایندگان خیلی مهم‌تر از شکم مردم است و چنین مواردی عاملی شد که مردم از مجلس ناامید شدند.

جعفرزاده کنایه ای نیز به رأی پایین برخی از نمایندگان مجلس فعلی می زند و به خبرآنلاین می گوید؛«نمی شود یک نفر فقط با ۴ هزار رأی، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی شود و به جای ۸۵ میلیون نفر، اظهارنظر کند»

متن گفت‌وگوی غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده ادوار مجلس را در ادامه بخوانید.

همه فکر می‌کنند که چون ما در مجلس یازدهم نبودیم، از عملکرد منفی این مجلس خوشحال هستیم، اما اینگونه نیست. واقعیت این است که مجلس شورای اسلامی یا پارلمان ایران، ستونی از نظام است اما متأسفانه یک واقعیت انکارناپذیر است که این مجلس نتوانسته از حقوق خودش دفاع کند، چه برسد به حقوق مردم.

این مجلس حتی نتوانسته از حقوق خود دفاع کند، نهادهای قانونی موازی مانند شورای انقلاب فرهنگی به مسائل ورود کرده و حتی کنکور را عوض کرده است، شورای عالی فضای مجازی برای خودش رفته صیانت از اینترنت را یک کار دیگر کرده ، عفاف و حجاب هم یک داستان دیگر شده است.

این موارد نشان می دهد که به فرض دولت لایحه می‌آورد، بعد لایحه‌اش در مجلس دچار مشکل می‌شود، آن را می‌برد و از طریق شوراهای عالی تصویب‌ می‌کند.

مجلس بودجه تصویب می‌کند، یک کمیته نظارتی مجمع تشخیص ابطالش می‌کند یا سه نفر به عنوان سران قوا دور هم می‌نشینند و آن بودجه را باطل می‌کنند بنابراین مردم می‌گویند مجلسی که نمی‌تواند از حقوق خودش دفاع کند و نمی‌تواند ثابت کند که مجلس در رأس امور است، چگونه می‌خواهد از حقوق ما دفاع کند؟

پس نخستین ضعف بزرگ مجلس، عدم دفاع از حقوق خودش است. دومین ضعف مجلس یازدهم این است که اصلاً توجهی به مسائل و مشکلات واقعی مردم نکرد. مچ پای زنان برای این نمایندگان خیلی مهم‌تر از شکم مردم است و اینها عاملی شد که مردم از مجلس ناامید شدند.

ضمن اینکه مجلس نتوانست دولت را پای کار بیاورد و حقوق مردم را استیفا کند. اصلاً مردم دیگر ذهنیت سابق نسبت به مجلس قوی ندارند و تصور می کنند دیگر یک مجلس قوی شکل نخواهد گرفت.

در اصل مجلس یازدهم یک ضربه تاریخی سنگین به ذهنیت مردم نسبت به پارلمان زد و برطرف کردن این ذهنیت نیاز به تشکیل مجلسی قوی دارد.

- مقام معظم رهبری چهار اصل را برای برگزاری انتخابات مجلس اعلام کردند؛ امنیت، سلامت، مشارکت و رقابت.

یک بخشی‌اش را که امنیت و سلامت است، وزارت کشور باید تامین کند. این مشارکت و رقابت را هم باید شورای نگهبان تأمین کند. یعنی باید فضایی ایجاد شود تا مردم، نمایندگان واقعی خودشان را داشته باشند و نخبگان بتوانند ورود کنند.

جعفرزاده: نمی‌شود یک نماینده با ۴ هزار رای به‌ جای ۸۵ میلیون نفر اظهار نظر کند /شورای نگهبان سخت‌گیری نکند

نمی شود یک نفر فقط با ۴ هزار رأی، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی شود و به جای ۸۵ میلیون نفر، اظهارنظر کند اما اکنون شرایطی برای مجلس پیش آمده و بیش از همه هیات رئیسه همین مجلس در آن مقصر است که از حقوق مجلس دفاع نکرد و نتوانست مجلس را قوی نشان دهد.

اصلاً این مجلس یک بار به دولت نگفت که بالای چشم شما ابروست! در صورتی که بر اساس قانون اساسی، ما تقسیم قوا داریم. تاکید این است که دعواها و تنش‌های بی‌خود نباشد نه اینکه مجلس، نظارت خودش را رها کند اما مجلس یازدهم کار نظارتی و دولت را رها کرد و دولت آقای رئیسی هم هر کاری دلش خواست انجام داد و تاوانش را هم مردم دادند.

واقعیت امر این است که ذهنیتی نسبت به اینکه مجلس یکی از ارکان این کشور است الان شکسته شده و مردم می‌گویند دیگر بود و نبود مجلس فرقی ندارد؛ وقتی میان مردم می رویم، می‌گویند شما می‌خواهید در مجلس چه کار کنید؟! چون در مجلس اصلاً به شما اجازه کار کردن نمی‌دهند، شما می‌ترسید حرف بزنید، اگر حرف بزنید، رد صلاحیت می‌شوید. اینها یعنی ذهنیت مردم نسبت به مجلس دیگر خراب شده است.

من می‌خواهم خواهش کنم دستگاه‌های نظارتی و برگزارکنندگان انتخابات به تغییر این روند کمک کنند چون مجلس دوازدهم اگر بخواهد بدتر از مجلس یازدهم شود، شک نکنید که دیگر برای همیشه باید در مجلس را تخته کنید و دیگر مردم پای صندوق‌های رأی نخواهند آمد و حتی همین الان هم دیگر تصمیمی برای آمدن به پای صندوق‌ها و امیدی به مجلس ندارند.

مردم پیش از این امید داشتند و می‌گفتند اگر به این نماینده رأی دهیم تا به مجلس برود، مشکل ما بازنشستگان، کارگران، بانوان و اقشار مختلف حل می‌شود زیرا این شخص دارای طرح و برنامه است اما الان دیگر چنین چیزی نیست. ذهنیت منفی برای مردم ایجاد شده است.

از سویی عدم مشارکت مردم یک ریشه اقتصادی هم دارد چون می‌گویند ما فقیرتر و بیچاره‌تر شدیم اما کسی نبود که از ما دفاع کند. دولت باحذف یارانه دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی، حذف یارانه نان و ... ما را بدبخت کرد و باعث فقر و بیکاری شد، آمارهای دروغ و خلاف واقعی که می‌دهد و نمایندگانی هم که جرأت اظهار نظر ندارند، یعنی عدم کنترل دولت و ضعف دولت، دوم هم ضعف خود مجلس.

می‌گویند چگونه است که شما می‌آیید مثلاً واردات خودرو را تصویب می‌کنید، یک کمیته نظارتی مجمع و نه حتی خود مجمع، قانون مصوب شما را ابطال می‌کند؟! شما یک چیزی را برمی‌گردانید به دولت، دولت آن را می‌برد جای دیگر تصویب و اجرا می‌کند پس دیگر به شما نیاز ندارد!

واقعیت این است که خیلی از افرادی که دارای صلاحیت و وجهات در نزد مردم بودند، ثبت‌نام نکردند زیرا فرصت رایزنی‌ها داده نشد. الان هم اگر تغییری در روند ردصلاحیت ها به وجود بیاید و شورای نگهبان سخت‌گیری نکند و کمک کند تا این عده بیایند تا فضای انتخابات گرم شود شاید تغییری ایجاد شود.

فضای انتخاباتی حتی یخ زده هم نیست بلکه سوپر یخ زده است. مردم به مجلس، دولت و خبرگان امید ندارند. مردم امید ندارند.

خود این نهاد و این ستون نظام(مجلس شورای اسلامی) آسیب دیده و این از مشکلات است. این ستون باید ترمیم شود و بحث افراد و اجزا نیست.

حیثیت نهادها دچار صدمه شده، مخصوصاً در نزد قشر جوان. حالا باز یک مقدار سن گذشته‌ها آدم‌های صبورتری هستند و تحمل‌شان بیشتر است اما قشر جوان اصلاً دیگر امیدی به این نهادهای حاکمیتی ندارند و این مسئله هزینه بسیار سنگینی برای کشور ایجاد خواهد کرد.

باید این اتفاق بیفتد چون فرصت دیگری نداریم. الان این‌طور نیست که بگوییم یک گزینه است و مثلاٌ شما پیشنهاد کنید که آیا ما آن را قبول کنیم یا نه، دیگر از این حرف‌ها گذشته است بلکه تغییر یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است.

الان دیگر یک گزینه نیست بلکه به یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر برخورد کرده‌ایم و اگر این راه را نرویم، مانند این است که یک سدی را خُرد می‌کنیم، یعنی خودمان داریم خودمان را نابود می‌کنیم. اینها واقعیت‌های جامعه ماست. چرا خودمان را فریب بدهیم؟ باید تدبیر کنیم و این باید جزء سیاست‌های استراتژیک نظام باشد. بالاخره یکسری آدم‌های عاقلی آن بالا هستند که این موضوعات را ارزیابی کرده و یک تصمیم جدی برای کشور بگیرند.

2727

۲۷۲۱۹