شهر خبر

مسئولین در اقتصاد کلان نگری ندارند / برنامه های تعدیل سیاست سرمایه داری را پیش بگیرید

بورس، بانک و بیمه مسئولین در اقتصاد کلان نگری ندارند / برنامه های تعدیل سیاست سرمایه داری را پیش بگیرید

ابراهیم رزاقی- استاد پیشین دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران

یکی از چالش های حوزه اقتصاد این است که مسئولین کلان‌نگری در اقتصاد نکرده‌اند، و سیاست‌های تعدیل اقتصاد سرمایه‌داری را به کار نمی‌گیرند که عوارض آن را شاهدیم که جامعه ۳۰ میلیون تومان زیر خط فقر است. با تورمی که بیش از ۴۰ در صد است هر سال بیش از ۴۰ درصد از درآمد همین افراد که زیر فقر هستند کاسته می‌شود. کسانی که در بانک پس‌انداز دارند نیز هر سال بیشتر ضرر می‌کنند چرا که حتی با سود ۱۸ درصد که به آن‌ها پرداخته می‌شد باز هم بیش از ۲۰ درصد از قدرت خرید پول خود را از دست می‌دهند.

خط سرمایه‌داری را در کشور پیاده کرده‌اند بدون آنکه آن را به‌درستی تحلیل کنند. همچنین به تجربه اقتصادی در دوران دفاع مقدس توجهی نکرده‌اند در آن زمان چندان درآمد نفتی هم نداشتیم درحالی‌که الان درآمد نفتی خیلی زیاد شده است. در دوره رفسنجانی و بعد خاتمی و بعد از آن هم روحانی کسانی در اقتصاد رشد کردند که بانک‌های دولتی و خصوصی بسیاری را پدید آوردند و به‌گونه‌ای عمل کردند که تداوم آثار منفی سرمایه‌داری تأمین شده است. به طور مثال شخص مسئول افتخار می‌کند به شرایط اما در طول ۵ سال آجر روی آجر نگذاشته است، درحالی‌که جمعیت درحال‌رشد است خانه‌ای ساخته نشده است و تنها خانه‌هایی که دوران احمدی‌نژاد ساخته شدند بود که نیمه‌کاره‌های آن هم تکمیل نشدند و به این شکل مشکل کمبود مسکن بیشتر شد.

حال با این وضعیت کشور، بالاترین سود در ایران تولید نیست چرا که بالاترین سود آن حدود ۲۰ الی ۳۰ درصد است؛ اما پرسودترین درآمد در کشور واردات است که ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد سود دارد و درآمد نفت هم هست که قرار بود صرف تولید کالای نهایی شود و ۹۰ میلیون شغل در ایران ایجاد کند اما نشده است و نفت را نیز همچون ۱۵۰ سال گذشته خام می‌فروشند که وزیر نفت بهانه‌های خود را برای آن داشته است به طور مثال پالایشگاه را عامل آلودگی می‌دانست و به این شکل رشد نداشتیم.

بانک‌ها نیز پول‌هایی که گرفتند را برای منفعت خود سرمایه‌گذاری کرده‌اند و همان‌طور که شاهدیم هر بانکی ۱۰۰ یا ۲۰۰ ملک خریده و کنار گذاشته است و به دلیل سود بالایی که دارند بازار را هدایت می‌کنند.

در ۱۵۰ سال گذشته سرمایه‌داری صنعتی دچار مشکلاتی شده است و صنعت رشد کرده است و با این وضعیت اقتصاد نمی‌توانست مشکلات را حل کند بنابراین گفته شد باید قیمت‌ها آزاد گذاشته شوند. در طی ۴۰ سال تمام تولیدکنندگان خرد از بین رفته‌اند؛ زیرا تولیدکنندگان بزرگی به وجود آمدند که حرکت تولیدی را با حرکات تولیدی بازار توأم کردند؛ یعنی تولید بالایی داشتند و در بازاری که می‌توانستند کنترل کنند با قیمت بالا تولیدات خود را فروختند و تولیدکننده کوچکی که باید به تعاونی می‌رفتند نتوانستند کاری کنند درحالی‌که تعاونی‌ها در قانون کشور آمده است؛ ولی به‌درستی عمل نشده و ۱۸ هزار عضو تعاونی زیان‌دیده‌اند و سودی نکرده‌اند مدیران تعاونی را به دلیل فسادشان محاکمه نکرده‌اند و نتیجه آن این شد که انحصارها اقتصاد را اداره می‌کند این اقتصادها حتی تعاونی‌ها را نیز کنترل می‌کند. گفته‌اند نباید بازار توسط دولت کنترل شود و باید آزاد باشد و همان اتفاقی که در اروپا افتاد در ایران تکرار شده است. قدرت‌ها در تولید و بیشتر در خریدوفروش و واردات وارد شده‌اند بیشتر کشورها از مالیات درآمد دارند و نفت ندارند. بسیاری از کشورها که نفت از ایران می‌خرند دلاری پرداخت نمی‌کنند و کالا به جای آن می‌دهند.

از دیگر عوامل می‌توان به خانواده‌هایی اشاره کرد که در قدرت و توافق نسبی برای اقتصاد کشور هستند. به هرحال سرمایه‌داری در کشور وجود دارد که هرچند مثل دوران شاه نیست اما می‌بینیم که از عده زیادی از ثروتمندان مالیات گرفته نمی‌شود و این موجب فقر است.

مردم در فقر و ورشکستگی و مشکلات بسیاری هستند و مشکلات مالی زیادی را تحمل می‌کنند؛ اما یک انسان چقدر تحمل فقر را دارد و این تحمل تا کی ادامه دارد؛ بنابراین باید برای حل این معضل فکری کرد. ثروت و زمین و تولید زیادی در کشور است؛ اما دلالان وضعیت اقتصادی را خراب کرده‌اند.

چرا صاحبان ثروت و بانکداران مثل خیرین عمل نمی‌کنند. خیرین چندان ثروتمند نیستند؛ اما به‌اندازه وسع خود به دیگران کمک می‌کنند. سایر نهادها و سازمان‌هایی که در کشور توان مالی درآمد بالایی دارند نیز باید از این ظرفیت استفاده کنند.