با آغاز عملیات طوفان الاقصی و در پی آن حملات رژیم صهیونیستی به غزه، آنتونی بلینکن وزیرخارجه آمریکا را به فلسطین اشغالی کشاند تا حمایت همه‌جانبه واشینگتن را از تل‌آویو به مقامات اسراییلی نشان دهد. این سفر البته نه از شدت جنگ کم کرد و نه توانست تغییری در وضعیت آن پدید بیاورد. گفته می‌شود بلینکن با پیشنهاداتی برای کشورهای عربی به این سفر آمده بود که پیشنهاداتش هم رد شد. با وجود آنکه به نظر می‌رسد ایالات متحده آمادگی برای ورود به هیچ جنگ تازه‌ای در خاورمیانه را ندارد اما هم بایدن و هم بلینکن با تمام قوا خود را در سمت نتانیاهو و تل‌آویو قرار دادند.
در خبرآنلاین با مصیب نعیمی کارشناس مسائل خاورمیانه در مورد تحولات اخیر فلسطین به گفتگو نشسته‌ایم:
از ابتدای عملیات طوفان اقصی که رژیم صهیونیستی هم غافلگیر شد و هم با دچار بحران داخلی مواجه شد. دست به دامان امریکا و هم‌پیمانانی مانند فرانسه و المان و انگلیس شد و این کشورها به شکل زشت و ناخوشایندی حمایت کامل از جنایت های این رژیم در کشتار مردم فلسطین را تایید کردند و از روز بعدش هم با یک حرکت کامل تنش آفرین سلاح و مهمات اضافی را به فلسطین اشغالی ارسال کردند. بعد هم همه فعالیت‌های مقامات امریکایی چه گفته های رئیس جمهور این کشور و چه سفرهای وزیرخارجه امریکا در جهت حمایت از رژیم صهیونیستی و مبرا دانستن این رژیم در کشتار زنان و کودکان و جالب تر از همه محکوم کردن فلسطینی‌هایی می‌شد که قربانی این جنایت‌ها هستند. البته گفته می‌شود بلینکن نتوانسته به خواسته‌های خود در کشورهای منطقه دست پیدا کند اما این روند ادامه دارد و او صریحا اعلام کرده من به عنوان وزیرخارجه آمریکا به فلسطین نمی‌آیم بلکه به عنوان یک شخص یهودی و صهیونیست می‌آیم و این واقعیتی است که نیاز به تفسیر زیادی ندارد.
این فرمول‌های دوگانه امریکا بر هیچ کس پوشیده نیست. از طرفی مهمات و سلاح‌های ویرانگر برای صهیونیست‌ها می‌فرستند و حمایت می‌کنند و از طرفی هم اجازه نمیدهد در هیچ‌نقطه‌ای همدردی با فلسطینی‌ها انجام شود و از طرف دیگر از کشته شدن هزاران زن و کودک و استفاده از بمب‌های ممنوعه حمایت می‌کند. امریکایی ها حتی اجازه محکومیت اسراییل را نمی‌دهند و از طرفی هم واسطه‌هایی را به کار گرفته اند تا جنگ ادامه پیدا نکند و دامنه جنگ گسترده نشود. البته این موضوع یک طرفه و با هدف حفاظت از رژیم صهیونیستی است. ایالات متحده دنبال پیروزی و انتقام جویی رژیم صهیونیستی است و این را مسئولین امریکایی اعتراف کرده‌اند و صهیونیست ها هم چشمشان به حمایت‌های امریکاست.
این جزو همان سناریویی بود که چیده شد. اولین طرح این بود ما اتش بس ایجاد می‌کنیم به شرطی که مردم یا زمینی به سمت مصر با دریایی به دیگر کشورها مهاجرت کنند این سناریو رد شد. این سناریو دومی است که بعد از جنک سال ۱۹۸۲ مطرح شده. در آن سال سازمان آزادی بخش فلسطین و نیروهایشان از راه دریا خارج شدند و بعد از آن هم اجازه بازگشت پیدا نکردند. فلسطینی‌ها از این طرح توطئه کاملا آگاه هستند و از این رو این طرح در بدو امر رد شد و حتی اگر همه فلسطینی‌هایی که در آنجا هستند قربانی شوند.
طرح اشغال زمینی غزه از ابتدا عنوان شد و برای ارزیابی موقعیت بود. اما اسراییل در هیچ نقطه‌ای جرأت رویارویی مستقیم را با فلسطینی‌ها ندارد. چون نیروی زمینی رژیم صهیونیستی نشان داده که هم از نظر روحیه و هم از نظر توان نظامی نمی‌تواند این رویارویی را بپذیرد. لذا خود نظامیان اسراییلی هم حمله زمینی را منع کرده و گفته اند ما امادگی چنین چیزی را نداریم. البته لشکرکشی در نزدیکی غزه وجود دارد و شایعاتی هم پخش می‌کنند.
اصلا صلحی در کار نبوده. وقتی نتانیاهو در کتابش نوشته که هیچ‌گونه مذاکره ای نیست و هیچ قطعه‌ای از این سرزمین قابل بازگشت نیست و ما چیزی به نام فلسطین نمی‌شناسیم و از آن سو هم آمریکایی‌ها را وادار می‌کنند تا خروج فلسطینی‌ها از کرانه‌باختری و نوار غزه اماده کنند، صحبت از صلح و سازش در این زمینه جز اتلاف وقت یا رسیدن به موقعیت بیشتر برای تل‌آویو نیست. الان هم دیگر زمینه هیچ سازشی وجود دارد.
۳۱۱۳۱۲