در حال حاضر و پس از 6 ماه از سال 1402، نسبت ارزش بازار به تولید ناخالص داخلی (که از آن به نسبت «وارن بافت» یاد میشود) به محدوده آذر سال گذشته برگشته است. متوسط شاخص بورس در آبان سال گذشته ۱.۳۴ میلیون واحد بوده؛ اما حالا شاخص بالاتر از 2 میلیون واحد ایستاده است.
البته از ابتدای سال، بازارهای موازی مانند دلار، هم چندان بازدهی مثبتی نداشت و این بازار هم وارد دوره رکود شده بود. اما در این مقطع، اصلاحی که مورد انتظار بود صورت نگرفت و با تغییر عجیب نرخ خوراک پتروشیمیها در اردیبهشت این اصلاح تبدیل به ریزشی سنگین شد و شاخص کل 30درصد ارزش خود را از دست داد که تا پایان مرداد ماه هم این روند ادامه داشت به این معنی که ارزش شرکتها تا 30درصد افت کردند که البته تلاش دولت برای سرکوب نرخ ارز در این ماهها هم در این ریزشها بیتاثیر نبود. در این میان برخی کارشناسان بورسی بر این باورند که برخی تصمیمات غیرکارشناسی مانند قیمتگذاری دستوری نرخ گاز صنایع، تغییر نرخ عوارض صادراتی محصولات خام و نیمهخام معدنی از نیم درصد به 2درصد و تغییر پیدرپی قوانین مربوط به عرضه خودرو در بورس کالا و حتی صحبتهایی برای حذف و تعطیلی بورس کالا، همگی باعث موجی از بیاعتمادی در بین سرمایهگذاران شده است، بیاعتمادی که حتی پس از تجدیدنظر در برخی از این تصمیمات اتخاذ شده همچنان در بین سرمایهگذاران وجود دارد و باعث تردید در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در بازار بورس شده است.
در این راستا سه تن از کارشناسان حوزه بازار سرمایه نظر خود را در مورد چرایی ریزشهای اخیر بورس، چگونگی بازگشت اعتماد از دست رفته به بازار سرمایه و نیز چشمانداز بورس در ماههای آتی را مطرح کردند که در ادامه میخوانید: