شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#دام#دزدی#عاشق#۲۰۶#نقره‌ای#پلیس#افتاد

دزدی که عاشق ۲۰۶ نقره‌ای در دام پلیس افتاد

پسر جوان همه آرزویش این بود که روزی صاحب پژو ۲۰۶ نقره‌ای شود و با آن به خواستگاری دختر مورد علاقه‌اش برود. او برای رسیدن به آرزویش نقشه سرقت کشید اما با زیرکی یک زن به دام پلیس افتاد.

چند روز قبل زن جوانی در شهر پرند سوار بر خودروی خود در حال عبور از یکی از خیابان‌ها بود که ناگهان با یک پژو ۲۰۶ نقره‌ای تصادف کرد. راننده ۲۰۶، پسری جوان بود که بخشی از پلاک ماشینش را مخدوش کرده بود.

زن جوان پس از تصادف از ماشین پیاده شد تا خسارتی که به ماشینش وارد شده بود را بررسی کند. همزمان راننده ۲۰۶ نیز پیاده و مدعی شد که تصادف جزیی است و خسارت بوجود نیامده است.

زن که به پسر جوان مشکوک شده بود، از او درخواست مدارک کرد اما پسر جوان می‌گفت که مدارک را در خانه جا گذاشته است. اصرار پسر جوان برای فرار از صحنه تصادف، ادعای او درباره جا گذاشتن مدارک ماشین در خانه و مخدوش بودن پلاک ماشین باعث شد که زن جوان به ماجرا مشکوک شود. او به بهانه اینکه می خواهد با یکی از بستگانش که تعمیرکار خودروست تماس بگیرد تا او میزان خسارت را بر آورد کند، با پلیس تماس گرفت و طولی نکشید که ماموران در آنجا حاضر شدند.

ماموران در همان ابتدا و با بررسی پلاک پژو ۲۰۶ متوجه بودند که این ماشین سرقتی است. به این ترتیب پسر جوان بازداشت شد و در ادامه مشخص شد که وی این خودرو را در تهران سرقت کرده است.

با شناسایی صاحب خودرو، وی به ماموران گفت: چند روز پیش سوار ماشینم شدم که به خانه بروم اما ماشین روشن نشد. همان لحظه چشمم به پسری جوان افتاد که در حال عبور از آن حوالی بود. از او کمک خواستم و وی به بهانه اینکه باید پشت فرمان بشیند تا علت را بررسی کند سوار ماشین شد.

سپس از من خواست ماشین را هل دهم و همان لحظه بود که ماشین روشن شد و جوان فرصت طلب، خودرو را به سرقت برد.

صاحب خودرو با دیدن پسر جوانی که در صحنه تصادف از سوی پلیس دستگیر شده بود، تایید کرد که او همان فردی است که ماشین وی را دزدیده و فرار کرده بود.

به این ترتیب پرونده جوان سارق پیش روی قاضی مصطفی تقی‌زاده، بازپرش شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت قرار گرفت و در بازجویی از متهم معلوم شد که او یک مجرم سابقه‌دار است که به گفته خودش علاقه زیادی به ۲۰۶ نقره‌ای داشته و به همین دلیل دست به سرقت این خودروها می‌زده است.

با اعترافات سارق جوان برای وی قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی درباره دیگر سرقت‌های او ادامه دارد.

سارق ۳۶ ساله مدعی است دیوانه‌وار عاشق پژو ۲۰۶ نقره‌ای است و همیشه آرزو داشته سوار بر این خودرو به خواستگاری دختر مورد علاقه‌اش در روستایی در غرب کشور برود. گفت‌وگو با او را بخوانید.

من دیوانه این ماشینم. شاید فکر کنید عقلم را از دست داده‌ام اما با دیدن این ماشین دست و پایم شروع به لرزیدن می‌کند و همیشه دلم می خواست خودم صاحب چنین ماشینی شوم. اما نمی‌توانستم. می‌دانید چرا؟ چون کارگر رستوران و کافه هستم و در آمد بالایی ندارم. برای همین تنها راهی که به ذهنم رسید، سرقت بود.

خودم هم دلیلش را نمی دادم. اما از وقتی در روستایمان در غرب کشور عاشق دختری شدم و فهمیدم که او هم عاشق ۲۰۶ نقره‌ای است، علاقه‌ام به این ماشین چند برابر شد. یک روز به آن دختر گفتم که که ۲۰۶ نقره‌ای خریده‌ام. نمی‌دانید چقدر خوشحال شد. می خواستم بروم روستا با او ازدواج کنم و پژو هم زیر پایم باشد.

فکر نمی کردم لو بروم. با خود گفتم یک ماشین ۲۰۶ نقره‌ای سرقت می کنم و راهی روستا می شوم. سپس با دختر موردعلاقه ام ازدواج می کنم. بعد از آن، هم سند جعلی برای ماشین جور می‌کنم و هم پلاک جعلی.

همین یک مورد بود که نقشه‌ام گرفت. مابقی بدشانسی آوردم و نشد که به خواسته ام برسم.

یکبار موفق شدم یک ۲۰۶نقره‌ای سرقت کنم اما چند دقیقه بعد از سرقت خاموش شد و دیگر نتوانستم روشنش کنم. یکبار پلیس رسید و... البته اجازه بدهید از ابتدا توضیح بدهم. حدود دو ماه قبل بود و دیگر مصمم شده بودم که حتما یک پژو ۲۰۶ نقره ای سرقت کنم. روز اولی که رفتم خیابان برای اجرای سرقت، ماشینی که باب میلم باشد را پیدا نکردم. می‌خواستم عروسک باشد، یعنی در حد صفر! خط و خش رویش نباشد یا تصادفی نباشد. آن روز گفتم حتما قسمت نیست که من تبدیل به سارق شوم. چند روزی گذشت تا اینکه یک روز به صورت اتفاقی یک خودروی ۲۰۶ نقره‌ای رنگ را دیدم. زنی پشت فرمانش بود و می‌خواست پارک کند. به او گفتم نمی توانی پارک دوبل بزنی، پیاده شو من پارک می کنم. به همین راحتی پیاده شد و من ماشینش را سرقت کردم اما بخت با من یار نبود، چون دقایقی بعد ماشین وسط خیابان خراب شد و ناچار شدم همانجا رهایش کنم. بار دیگر رفتم یک ماشین که پارک شده بود را سرقت کردم اما بنزینش بین راه تمام شد. یکبار هم درست سر بزنگاه پلیس رسید و مجبور به فرار شدم. یعنی نتوانستم نقشه سرقت را به پایان برسانم. این بدشانسی‌ها ادامه داشت تا اینکه برای ششمین بار شانس در خانه مرا زد و خود مالباخته دو دستی ماشینش را تقدیم من کرد.

می خواستم بروم دنبال کار و دیگر بی خیال سرقت پژو ۲۰۶ نقره ای رنگ شده بودم. چند وقتی بود که بیکار شده بودم و در جست و جوی یک کافه یا رستوران خوب بودم تا در آنجا کار کنم. غرق در افکارم بودم که ناگهان مردی صدایم زد. برگشتم دیدم کنار یک ۲۰۶ نقره ای رنگ ایستاده و می گوید ماشینش خراب شده است. نمی‌دانید چه حالی شدم. انگار خوش شانسی در خانه ام را زده بود. گفتم باید پشت فرمان بنشینم و او هل بدههد. وقتی ماشین روشن شد فرار کردم اما خب عمر خوش شانسی‌ام کوتاه بود چون درست دو روز بعد از سرقت  بدشانسی آوردم و در تصادف با ماشین زن جوانی، گیر افتادم.  

سابقه سرقت ندارم، این اولین باری است که دستگیر می شوم. فقط یکبار به جرم چاقوکشی دستگیر شده‌ام. فکر می کنم سال ۹۶ بود که با فردی درگیر شدم او به پدرم فحش داد و من با چاقو ضرباتی به او زدم و چند سالی به خاطر ضرب و جرح و دیه زندان بودم.  

منبع: همشهری آنلاین