به گزارش ایکنا؛ این جمله با همه کوتاهی آنچنان گویاست که نه بر مدار گزاف باشد و نه از دایره معنا بیرون که «در فرهنگ ایران و ایرانی؛ زندگی با شعر آغاز میشود و با شعر بدرقه میشود.»
اگر گاه زایش و تولد هر فرد را آغاز حیاتی در این جهان اثیری بر مدار انسانی که قرار است گامهای خود را به سمت انسانیت و تعالی بردارد در نظر بگیریم، نخستین واژههایی که در کلام مادر بر او جاری میشود زمزمه و طنینی شیرین لالاییهایی است که فصل مشترک زبان آوایی و شعر اقوام و جوامع مختلف را به ذهن شفاف و عمیق نوزاد وارد میکند. و کیست که در مواجهه با تمدن و فرهنگ کهن و گرانسنگ ایرانی قرار گیرد و حوزه شعر و ادبیات این سرزمین زرخیز را پرچمدار و قافلهسالار ایرانزمین به عنوان گهواره تمدن جهان نداند.
در مرور کارنامه فرهنگ و تمدن ایرانی، شعر و ادب فارسی است که شهرت و قدمت هزاره آن عالمگیر و لذت همنشینی با آن دامنگیر عام و خاص است؛ در مرور این جهان رنگارنگ و گوناگون شعر و ادب فارسی؛ شاعران بزرگی از رودکی تا سنایی، فردوسی، عطار، خاقانی، مولوی، حافظ، سعدی، صائب و تا یکی از قلهنشینان آنان در عصر و زمانه امروز یعنی سیدمحمدحسین بهجت تبریزی که ما ایرانیان او را بهعنوان استاد سخن و مسیحادَمِ غزل معاصر ایرانی میشناسیم را میتوان نام برد که این خود مهمترین دلیل و بهانهای است بر آنکه 27 شهریور هر سال را به منسبت سالروز درگذشت استاد شهریار، در قامت روز پاسداشت شعر و ادب فارسی در تقویم ایران و ایرانی به نام و یاد او پیوست کنیم.
خرد و کلان؛ بزرگ و کوچک و تمامی کارشناسان و پژوهشگران عرصه شعر و ادب فارسی بر این مسئله استوارند که وقتی قرار است اتفاقی در عصر و زمانهای معاصر با یاد کهنالگویی چون شعر و ادب فارسی به وقوع بپیوندد؛ چه نامی میتواند بزرگتر از استاد شهریار باشد که هم شعرش مقبول خواص و هم شورَش محبوب عوام است.
تبلور فرهنگ عامه به همان میزان در اشعار استاد شهریار موج میزند که میراثداری و خزانهداری او از شاعران بزرگ هزاره شعر و ادب فارسی؛ پس اینبار به بهانه همان روز تقویمی که مزین است بهروز «پاسداشت شعر و ادب فارسی» از زاویهای دیگر شعر استاد شهریار؛ جایگاه و مقام او در کاروان هزاره شعر و ادب فارسی و تأثیری که در دو بُعد ملی و بینالمللی در جهانی ساختن شعر معاصر ایرانی که گواهی است بر تاریخ پرشکوه فرهنگ و تمدن ایرانزمین را به میان آوردهایم و همه این مباحث را در قالب گفتوگویی صریح، جذاب و بیپرده با جواد وند نوروز؛ رئیس بنیاد فرهنگی مقبرةالشعرء استاد شهریار و رئیس شورای سیاستگذاری اولین همایش بینالمللی پروین اعتصامی با شما دوستداران و عاشقان شعر و ادب فارسی قسمت میکنیم.
ایکنا- در آغاز کلام؛ این گفتوگو را بر بهانه اتفاق تقویمی 27 شهریور؛ روز شعر و ادب فارسی به بهانه سالروز درگذشت استاد سخن و غزل معاصر استاد شهریار استوار کنیم. از زاویه دید شما؛ چرا جایگاه ادبیت زبان در دو آیینه «نظم» و «نثر» اینچنین با کاروان فرهنگ و تمدن ایرانزمین همواره عجین؛ همراه و همنشین بوده است؟ و اینکه انتخاب این مناسبت یعنی سالروز درگذشت استاد شهریار به عنوان روز پاسداشت شعر و ادب فارسی از زاویه دید شما انتخاب درستی است؟ چرا که به هر روی با وجود نامهای بزرگ عرصه ادبیت ادبیات ایران در این قافله هزارساله؛ چنان شاهد قافلهسالاران و پرچمداران بزرگ و سترگی در حوزه شعر و ادب فارسی هستیم که عدهای هنوز هم با انتخاب این روز به نام و یاد استاد شهریار اگر نگوییم مخالفند اما زاویه دارند!
در فرهنگ ایرانیان جایگاه شعر و ادب از ویژگی برجستهای برخوردار است. کمتر ملتی در جهان را میتوان مشاهده کرد که تا این حد به شعر و ادب علاقهمند باشند. در این مهم تردیدی وجود ندارد که ریشه فرهنگ ایرانزمین در شعر و ادب فارسی است.
زبان و ادبیات فارسی بهعنوان دومین زبان جهان اسلام و زبان حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی با هزاران آثار گرانسنگ در زمینههای مختلف ادبی، عرفانی، فلسفی، کلامی، تاریخی، هنری و مذهبی همواره مورد توجه و اعتقاد ایرانیان و مردمان سرزمینهای دور و نزدیک کشورمان بوده است. نکته حائز اهمیت اینجا رُخنمایی میکند که با وجود حوادث و رویدادهای دور و نزدیک، با وجود حوادث تلخ و شیرین؛ هنوز این زبان در دورترین نقاط جهان حضور و نفوذ مؤثری دارد.
بر همین اساس معتقدم؛ انتخاب روز شعر و ادب فارسی، همزمان با سالروز درگذشت استاد شهریار؛ انتخابی صحیح و بجایی است. سالیان سال است که در این روز نام و یاد استاد شهریار گرامی داشته میشود و روز شعر و ادب فارسی در این روز همزمان با نکوداشت مقام استاد شهریار در اقصی نقاط کشور و خارج از کشور گرامی داشته میشود.
شاعران بزرگ و ستونهای سترگ ادبیات فارسی همچون فردوسی، نظامی، خاقانی، مولانا، حافظ، سعدی و صائب تبریزی کم نیستند. هرچند که آنها ارکان شعر فارسی بهشمار میروند و در پیروی و در پیدایی ادوار مختلف ادبی نقشی اساسی داشتهاند؛ اما لازم بود که شاعری و روزی انتخاب شود که این نسل و این ملت را لمس کرده و دیده باشد. در میان تمامی شاعران بزرگی که این نسل را دیدهاند؛ استاد شهریار از جایگاه برجسته و ویژهای برخوردار است.
نسل شاعران بزرگ ایرانزمین به استاد شهریار ختم میشوند و مردم با انتخاب استاد شهریار توانستند بزرگی آن شاعران را به زیبایی لمس کنند. پس انتخابی بجا و شایسته است چرا که هم عصر بودن با این شاعر در اولویت انتخاب این رویداد تقویمی در عصر و زمانه حاصر است.
«شهریار»؛ خلاصه و چکیده همه شاعران بزرگ و درعینحال همچون شاعران بزرگ ما از جایگاه بسیار برجستهای برخوردار در شعر و ادب فارسی روزگار ما برخوردار است. بیگمان توفیق شهریار و اقبال کممانند وی به اعتبار کیفیت و کمیت آثارش؛ او را به نادره تاریخ شعر ما بدل ساخته است.
ایکنا- یعنی شما نیز مانند بسیاری دیگر از پژوهششگران و کارشناسان شعر و ادبیات بر این نمط استوارید که استاد جاویدنام شهریار، به همان میزان که میراثدار ذخائر و گنجینههای کاروان شعر و ادب فارسی است، به همان وزن؛ اشعار و آثار به جای مانده او در زمانه حاضر به قدر، کیفیت و صلابت آثار بزرگان شعر و ادب فارسی است؟
به تحقیق و بیگمان بر این نظر، عهد و قول استوارم! زیرا ما در طول عمر پربرکت مرحوم استاد شهریار و در گستره خلاقیت عظیم او؛ نه یک شاعر بزرگ بلکه چند شاعر بزرگ را دوشادوش یکدیگر میبینیم. همزمان که شعر و سخن استاد شهریار در برگیرنده آن شاعران است؛ به همان میزان شعر و سخن او پاسدارنده سنتهای بزرگ ادبی نیز به شمار میرود.
استاد شهریار از آغاز رویکرد به شعر و شاعری با آثار بزرگان شعر و ادبی این سرزمین مأنوس و مألوف بود. این انس و الفت که در مواردی به شیفتگی مانندتر بود؛ همان میراث و گنجینهای است که در طول تاریخ شعر و ادب فارسی در تکوین و تشکیل شخصیت ادبی شاعر نقش بسزایی داشته و دارد. مرحوم استاد شهریار ذهنیت و نگاه بسیار زیبایی به شاعران ایرانزمین داشت.
به خاطر انس برجستهای که وی با حضرت حافظ داشت میتوان گفت به زیبایی حافظ دوم ایرانزمین است. استاد شهریار با نگاه و زبان ویژه خود در انواع و قالبهای مختلف شعر سنتی ایران سخنپردازی کرده است. آثار او در هر نوع و قالبی چه از نظر قوت و کیفیت و چه از نظر کمیت درخور توجه است.
ازسوی دیگر استاد شهریار جزو معدود شاعرانی است که تنها به انتقال مواریث و تجارب ادبی اطراف خود اکتفا نکرد؛ بلکه در جریان تداوم سنتهای ادبی، ذهنیت و نگرش نو در حوزه «شعر و ادبیات نوپردازانه ایران» نیز ابتکار زیبایی به خرج داده است. بهطور مثال شیوه توجه به طبیعت از شگردهای شعری استاد شهریار است که ابتکار بسیار زیبایی نسبت به سایر شعرا به شمار میرود.
ایکنا- از همین نقل قول و روایت شما وام میگیرم. در تشریح آن خدمات، ابتکارات و نوآوریهایی که به آنها اشاره کردید؛ در مواجهه با شعر و ادب فارسی در عصر و زمانه معاصر با استناد به اشعار و آثار استاد شهریار به چه مواردی میتوان اشاره کرد؟
یکی از بزرگترین خدمات استاد شهریار به زبان و ادب فارسی ایجاد تحول در عرصه غزل فارسی است. جریان پویایی که از آن بهعنوان «غزل نو» به موازات «شعر نو» یاد میشود و به واسطه آثار استاد شهریار دوشادوش یکدیگر به حیات خود ادامه میدهد. آن جریان که تا به امروز نیز با قوت و قدرت به حیات خود ادامه داده است در واقع با غزلهای «نوآیین» استاد شهریار آغاز شده است.
از این رو شهریار را میتوان پساز دوره بازگشت و دوره مشروطیت که به اعتقاد استادان باید آن را از ادوار رکورد و فتور تاریخ برشمرد؛ احیاگر غزل فارسی است و بر همینی اساس است که باید استاد شهریار را پدر غزل نو دانست. رویکرد پسندیده و جذاب استاد شهریار به غزل باعث شد، غزل دگربار به عنوان پویاترین گونه شعر فارسی جایگاه خود را در اذهان و انظار بازیابد.
ضریب نفوذ بالای اشعار استاد شهریار در میان کشورهای جهان به واسطه ترجمه دیوان اشعار او که به زبانهای فارسی و ترکی سروده شده است؛ در جهانی ساختن چهره، نام و یاد استاد شهریار را تا چه میزان موثر میدانید. آیا این شهرت و آوازه جهانی استاد شهریار و درنوردیدن دامنه اشعار او به جغرافیای دیگر ملل و فرهنگها نیز سهمی در انتخاب سالروز درگذشت او به عنوان روز شعر و ادب فارسی در عهد و زمانه معاصر دارد یا خیر؟
آنچنانکه دراین گفتوگو پیشتر نیز اشاره کرده و بر آن تاکید دارم، انتخاب سالروز درگذشت استاد شهریار به عنوان «روز شعر و ادب پارسی» در تاریخ و فرهنگ معاصر ما جایگاه بسیار برجسته، والا و مهمی دارد. پس بیتردید همین جایگاه مهم و والای استاد شهریار و نقش برجسته اشعار او در کشورهای همسایه نیز در آن انتخاب و این مناسبت تقویمی نقش بسزایی داشته و دارد.
امروز اشعار استاد شهریار به گواه آثار منتشر شده در 27 کشور جهان خودنمایی میکند. همچنین همین امروز از قبرس، یونان، ترکیه، آذربایجان و ترکمنستان تا خود چین افراد زیادی وجود دارند که به زبان ترکی مسلط هستند. شعر بسیار زیبا، متین، تحسین شده و استوار «حیدر بابا سلام» استاد شهریار آوازه و شهرت جهانی دارد و از جایگاه بسیار برجستهای در ادبیات معاصر کلی و بینالمللی برخوردار است.
به جد و جهد معتقدم که انتخاب سالروز درگذشت استاد شهریار به عنوان روز شعر و ادب فارسی در پیوند دادن کشورهای همسایه و ملتهای ترکزبان به کشور ما نقش بسزایی دارد.
نکته بسیار مهم دیگر آنکه، اشعار فارسی و ترکی استاد شهریار در اتحاد اقوام، اقلیتهای زبانی و قومی ما تأثیر بسیار برجسته و غیرقابل چشمپوشی داشته و دارد.
همه اینها نشان از قدرت و استحکام فرهنگ ملی ما و جایگاه بسیار قوی شعر و ادب فارسی دارد. اصلا نکته برجسته و یکی از اصلیترین عوامل جهانی شدن فرهنگ و تمدن ایرانی آن است که شعر و ادب فارسی به عنوان پرچمدار فرهنگ و تمدن ایرانی همواره در بطن و متن خود به تمام اقوام، قبائل، نژادها، زبانها و اقلیتها در سراسر جهان توجه و احترام خاصی داشته و دارد.
انتخاب سالروز درگذشت استاد شهریار به عنوان روز شعر و ادب فارسی از یک سو به «وحدت ملی» ما کمک کرده و از سویی دیگر تمرکز و توجه ویژهای بر اتحاد اجتماعی کشورمان داشته است.
ایکنا- یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای ممتاز شعر استاد شهریار، ارتباط تنگاتنگ متن و بطن سرودهها با فرهنگ عامه مردم ایران است. دلیل چنین جایگاه و ارتباط نزدیک شعر استاد شهریار با فرهنگ عامه را شما در چه مواردی میدانید؟
آیا کسی در این مسئله تردید و تشکیک دارد که شعر استاد شهریار میان تمام ایرانیان از محبوبیت بالایی برخوردار است؟ این همان رمز پاسخ به پرسش شما است. رمز موفقیت استاد شهریار در جلب قلوب مردم ایران توجه به فرهنگ عامه است.
اشعار استاد شهریار امروز به ضربالمثل تبدیل شده است. قوت کلام او باعث تقویت زبان و ادب فارسی شده است. چرا؟ چون شعر شهریار زبانی روشن دارد و همگان آن را میفهمند. خواصپسند و عامهفهم است. وقتی شعر شهریار خوانده میشود نیاز به توضیح وجود ندارد. چون از دل برخاسته، لاجرم بر دل مینشیند.
همچنین در زبان شعر شهریار، پیچیدگی وجود ندارد. هنر او به آوردن اصطلاحات شعری خاص دوران قجری و قبل از آن نیست! بلکه تحول ادبی که در زبان شعر و نثر فارسی پس از مشروطیت پدید آمد، به عبارتی دیگر تجدد ادبی که قلم شاعران و نویسندگان آن دوره را به مردم نزدیک کرد در شعر استاد شهریار در روشنترین وجه آن دیده میشود.
استاد شفیعیکدکنی ضابطه و ملاکی برای سنجش پایه شاعران پیشنهاد و انتخاب کرده و آن این است که شاعری موفق است که شعرش زبانزد مردم شود. از این منظر؛ شعر شهریار در حافظه ایرانیان ثبت شده است. او شاعری موفق و مردمی به شمار میرود.
شعر معروف «علی ای همای رحمت» استاد شهریار از محبوبیت بالایی برخوردار است. بسیاری از ابیات و اشعار استاد شهریار امروز در بین مردم بهعنوان گفتار روزمره و ضربالمثل به کار برده میشود.
همه اینها دست به دست هم میدهد تا این مهم را اثبات کند که وجود شهریار برهانی است که اگر شاعر خوب باشد میتوان شعر نو و کهن سرود! رمز موفقیت استاد شهریار توجه به آحاد مردم در کنار مردم بودن و توجه به مردمی بودن است و همه اینهاست که شعر شهریار را بسیار ارزشمند و دارای قدرت نفوذ میان تمام طبقههای جامعه ساخته است.
ایکنا- بخش پایانی گفتوگو را بر مولفهای استوار کنیم که همواره از سوی پژوهشگران و اندیشهورزان شعر استاد شهریار، به عنوان یکی از اصلیترین کلیدواژههای جوشش معرفتی و زیباییشناسانه زبان، لحن، روایت و جهان شاعرانگی او یعنی پاسداشت مقام زن در تجلی دو واژه «مادر» و «همسر» نمودی عینی و فراگیر دارد. جایی که به قول بسیاری از پژوهشگران شعر استاد شهریار، «مقام زن» در اشعار او گویا رابطی میان زیبایی زمینی با خالق زیبایی معنوی یعنی خداوند است. در فصل پایانی این گفتوگو شما را درباره جایگاه و مقام زن در اشعار استاد شهریار خطاب قرار میدهم؟
ذوق و احساسات سرشار استاد شهریار همیشه او را به ستایش و تمجید از زیباییها واداشته است. به طوریکه هرجا در برابر صنع زیبای خداوندی قرار میگیرد، ناخودآگاه چشمه طبع جوشاناش جاری شده و باعث آفریدن اثری جاودانی میشود.
توجه به این مهم در مواجهه با زیباییهای جمال انسانها، بالاخص بانوان در کانون و نهاد خانواده با مرتبه مادر، همسر و همچنین فرزندان با ظرافت و لطافت بیشتری مشهود و نمود عیانتری با زاویه دید و روایت طبع شاعرانه معنوی توام با حس زیباییشناسانه و معرفتشناسانه با خود به همراه دارد. این مطلب در اشعاری چون «دختر گلفروش»؛ «غزال و غزل»؛ «دختر ترسا»؛ «ماه کلیسا» و به ویژه در شعر «مادر» کاملاً نمایان است.
ستایش جمال زن در شعر شهریار بهعنوان ستایش جمال معنوی و خدادادی مطرح میشود. او، حفظ عفت و کسب دانش را عامل ماندگاری این جمال معرفی میکند. شهریار در ابیاتی دیگر عفت زنان و بانوان آذربایجان را با غیرت مردانهاش در هم آمیخته و میستاید. همینطور وی وجود زن را عامل سر و سامان گرفتن و هدفمند شدن زندگی مرد میداند.
استاد جاوداننام شهریار؛ زنان پارسا و باعفت را چون چراغ روشنیبخش محفل خانواده معرفی میکند. در جاییکه سروده:
به خانهای که نه در وی زن است، زندان است
چه دخمهای که صدش رخنه هست و روزن نيست
چراغ خانه مرد خدا، زن و بچه است
تو را که نيست زن و بچه؛ خانه روشن نيست
شهریار بسیار خانوادهدوست بود و به همسر خود بسیار عشق میورزید، تا جایی که در غم از دست دادن همسرش در شعری با عنوان «داغ همسر»؛ یتیمی دوباره و مجدد خود را غمی جگرسوز میداند و میسراید:
چه زبانها که خودآموز نوشتند ولی
مرگ همسر چه کتابی که خودآموزتر است
گر جگرسوز بود داغ یتیمی با طفل
پیرزن مرده یتیمش، جگرسوزتر است
همینطور عشق او به مادر بسیار ستودنی و برجسته است. او، مادر را موجودی مقدس معرفی میکند که مهد مهر، عطوفت، کوه صبر و بردباری، شمع محفل خانواده و کانون دلبستگیهای فرزندان است.
شهریار مادر را چون فرشتهای میداند که «آهنگ لالایی» او پیامی خدایی است؛ در جاییکه سروده:
مادر فرشتهایست، کش آهنگ لایلای
قدسیترین پیام خدا و پیمبر است
جز کودک یتیم چه داند که در جهان
بی مادری چه فاجعهای رقتآور است
دریای مهد مادری از «شهریار» پرس
کو سینهاش، سفینه غواص گوهر است
چنین برداشت و نظرگاهی درمورد مقام شامخ مادر، استاد سخن را بر آن داشته است تا ارزش؛ مقام و منزلت او را در قصیده «روز مادر» با زیباترین الفاظ و ترکیبات به تصویر کشد و ناسپاسان را به تیر کفر نشان گیرد.
گفتوگو از امین خرمی
انتهای پیام