توسعه بندر الفاو؛ تهدید راهبردی علیه ژئوپلیتیک ایران
در روند پیشرفت و بازسازی بنادر حوزه خلیج فارس، توسعه بندر «الفاو» با برنامهریزی برای ایجاد قریب به 100 اسلکه برای تخلیه و بارگیری انواع کالا، آب شیرین کن و احداث پالایشگاه و خط کانتینری نسبت خاصی با روند توسعه بنادر جنوبی و جایگاه کریدوی ایران دارد. این بندر با وسعت 54 کیلومتر مربع در منتهای علیه جنوب شرقی استان شیعهنشین بصره واقع شده و مسئولیت توسعه به شرکت ایتالیایی «ایمپریجیلو» به ارزش 6 میلیارد دلار واگذار شده است. این نقطه استراتژیک تنها محل اتصال عراق به آبهای آزاد و رگ حیاتی این کشور در اقتصاد جهانی میباشد. به گزارش مرکز خاورمیانه پس از اتمام فاز نخست پروژه «الفاو» این بندر میتواند سالانه بین 20 الی 42 میلیون تن بار جابهجا کند. بنابر اطلاعات منتشر شده در رسانهها، بزرگترین بندر خلیج فارس است قرار است یک سال زودتر از زمان اعلام شده یعنی در سال 2024 افتتاح و به بهره برداری برسد. این پروژه تا سال 2038 تکمیل خواهد شد و درآمد 4 میلیارد دلاری (بدون احتساب سود حاصل از مناطق صنعتی، فرودگاهها و خط ریلی) برای دولت مرکزی بغداد به همراه خواهد داشت.
غفلت ایران از توسعه زیرساختهای بندری و تحریمهای یک و چندجانبه غرب علیه اقتصاد ملی ایران موجب به حاشیه رفتن بنادر و پروژههای راهبردی ایران مانند طرح توسعه بندر شهید بهشتی چابهار و بندر شهید رجایی شده است. در چنین شرایطی عراق جای ایران را در قالب خط کریدوری «جاده توسعه» برای اتصال منطقه خلیجفارس به ترکیه را خواهد گرفت. بندر «الفاو» ضمن کاهش زمان اتصال خلیج فارس به حوزه مدیترانه در مقایسه با کانال سوئز، ظرفیت پذیرش کشتیهای غولپیکر را به دلیل آبکش وسیع دارد. در حالی که مقامات ایرانی خرسند از اتصال ریلی شلمچه- بصره برای انتقال مسافراناند، بغداد و آنکارا به دنبال اتصال زیرساختهای ریلی دو کشور و ترسیم مسیر ترانزیتی جدید در غرب آسیا هستند. با تکمیل این روند نه تنها کشورهای حوزه خلیج فارس، بلکه متحدان سنتی ایران مانند چین و هند نیز ترجیح خواهند داد تا از طریق «جاده توسعه» به بازارهای اوراسیا دسترسی پیدا کنند.
تبدیل شده عراق به هاب ترانزیت منطقهای و جذب سرمایهها و شرکتهای خارجی تنها تهدید علیه توسعه سواحل جنوبی ایران نیست. رشد نامتوازن کرانه غربی اروند رود ضمن ایجاد تهدیدات امنیتی در استانهای جنوبی کشور، موجب افزایش قدرت چانهزنی دولت مرکزی بغداد برای پیگیری مناقشه قدیمی اروند رود در روابط دوجانبه و محاکم بینالمللی خواهد شد.
ایران به عنوان سرزمین مادر در منطقه خاورمیانه همواره در محاصره دینی- قوم ترکها، عربها، مغولان و ... قرار داشته است. این وضعیت خاص جغرافیایی سبب میشود تا کشورمان در وضعیت «استثنایی» قرار گرفته و برای خروج از این محاصره ژئوپلیتیکی به سمت افزایش «عمق راهبردی» در منطقه و یافتن متحدان قدرتمند در شرق و غرب عالم باشد. به عبارت دیگر پتانسیل ایران برای تبدیل شدن به «هژمون منطقهای» سبب میشود تا دولت- ملتهای خاورمیانه با هدف عدم وابستگی به دولت مرکزی تهران و تضعیف جمهوری اسلامی ایران اصطلاحاً سیاست «دور زدن ایران» را دنبال نمایند.
در مسیر اتصال آسیا به قارههای اروپا و آفریقا، ترکیه به عنوان شرقیترین عضو ناتو سعی دارد تا با تکمیل مسیر زنگزور در استان سیونیک ارمنستان و توسعه بندر الفاو در آستانه اتصال عراق به آبهای خلیج فارس، طرحهای «کریدور میانی» و «جاده توسعه» را دنبال کند. با تکمیل شدن این دو مسیر آسیای مرکزی، ققفاز جنوبی و شیخنشینهای خلیج فارس بدون نیاز به عبور از جغرافیای ایران زمینه اتصال چین به بازارهای اروپایی- آفریقایی را فراهم خواهند آورد. برخی کارشناسان معتقدند با عملیاتی شدن مسیرهای کریدوری عراق، ممکن است نقش ایران در مسیرهای «یک کمربند- یک جاده» و «شمال- جنوب» کم رنگ و آسیب جبران ناپذیری به جایگاه ترانزینی ایران وارد شود. در نظر این گروه مهمترین دلیل «دور زدن» ایران توسط کشورهای منطقه تداوم رژیم تحریمی واشنگتن- بروکسل علیه اقتصاد ایران، زیرساختهای ناکافی و فرسوده ارتباطی و قطع ارتباط ایران با سیستم سوئیفت، قرار گرفتن در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی، بیمه و تجارت جهانی است. در جبهه مقابل اما تمرکز اصلی بر روی «کریدور زنگزور» است و هرگونه ارتباط میان «جاده توسعه» و کریدور «شمال- جنوب» را نفی میکند. این گروه هدف اصلی مسیر «شمال- جنوب» را اتصال هند به جمهوریهای تازه استقلال یافته شوروی، روسیه و شمال اروپا میداند؛ این در حالی است که هدف غایی کریدور «عرب- ترکیه» اتصال کشورهای حوزه (چین،) خلیج فارس و ترکیه به بازارهای اتحادیه اروپا میباشد.