شهر خبر

کنترل قیمت‌ها چگونه منجر به فقر نسبی می‌شود؟

مریم السادات موسوی
کنترل قیمت‌ها چگونه منجر به فقر نسبی می‌شود؟

دولت بازیگر اقتصادی نیست بلکه باید به عنوان داور اقتصادی (تامین نظم و امنیت) فعالیت کند.

زمانی که دولت به عنوان متولی اقتصاد کلان وارد کارزار شود، برای اینکه سعی کند به صورت مصنوعی قیمت.ها را پایین نگه دارد، متوسل به واردات کالای ارزان می‌شود. این در حالی است که صنایع داخلی مجبورند با عوامل تولید گران، کالاها را با قیمت پایین‌تری بفروشند، بالاخره افزایش درآمد دولت به پایان می‌رسد و دیگر نمی‌تواند به واردات کالای ارزان ادامه دهد؛ افزایش قیمت درست در همان بخش‌هایی که دولت سعی داشت به صورت مصنوعی قیمت را پایین نگه دارد اتفاق می افتد. از سوی دیگر، صنایع داخلی هم در اثر سیاست پیشین فلج شدند و دیگر قادر به پاسخگویی تقاضای جامعه نیستند.

از طرفی در صورتی که سقف قیمتی در اقتصاد تحمیل شود، تقاضا به صورت افراطی رشد می‌کند و حتی کسانی که قبلا تمایلی به خرید آن کالاها نداشتند، جزو تقاضاکنندگان می‌شوند و این امر منجر به کمبود می‌شود. تا وقتی که امکان افزایش قیمت به دلیل افزایش تقاضا وجود نداشته باشد، این کمبود ادامه می‌یابد.

به دلیل قیمت پایین کالا برای تولیدکنندگان، انگیزه‌ای وجود ندارد تا منابع اضافی را در خط تولید خود تزریق کنند. این افزایش تقاضای تامین نشده منجر به جیره‌بندی، پارتی‌بازی و بازار سیاه می‌شود؛ در صورتی که این افزایش تقاضا به سمت کالای کنترل نشده دیگر برود منجر به افزایش نسبی قیمت این کالاها شده و انگیزه‌ای برای تغییر مسیر منابع به وجود می‌آید و سیاست‌های کنترل قیمت دولت بی‌نتیجه می‌شود.

کنترل قیمت‌ها به فقر نسبی نیز منجر می‌شود؛ به طوری که منابع تولیدی به سمت تولیداتی می‌روند که اهمیت ناچیزی دارند و ضروری‌ترین نیازهای جامعه را ارضا نمی‌کنند. براساس گزارشات بین‌المللی کشورهای که آزادی اقتصادی بیشتری دارند همزمان فقر کمتری را تجربه می‌کنند. بر اساس اطلاعات جمع‌آوری شده از ۱۵۷ کشور، سطح درآمد مردمی که در آزادترین اقتصادها زندگی می‌کنند، بیشتر از سایر کشورها است و درآمد فقیرترین دهک‌ها در اقتصاد آزاد از درآمد فقیرترین دهک‌ها در اقتصاد بسته به مراتب بالاتر است. در جاهایی که آزادی اقتصادی بیشتر وجود دارد، پس‌انداز، راه‌اندازی کسب و کار و انتخاب شغل راحت‌تر است و در نتیجه این موضوع به ثروت و درآمد بیشتری ختم می‌شود که دهک‌های پایین درآمدی را هم در بر می‌گیرد.

با افزایش آزادی اقتصادی نرخ با سوادی هم افزایش می‌یابد. در اقتصاد آزادی نرخ با سوادی به صورت میانگین ۹۳ درصد است در حالی که این نرخ در اقتصاد بسته ۶۵ درصد است. امید زندگی هم به عنوان یکی از شاخص‌های توسعه تقریبا ۱۷ سال از سایر اقتصادها بیشتر است. در نهایت درآمد بالاتر، آموزش با کیفیت‌تر و زندگی طولانی‌تر ثمره اقتصاد سالم‌تر است.

۲۲۳۲۲۵