شهر خبر

ترانه علیدوستی در ۲۰ سالگی چه شکلی بود؟ / عکس

ترانه علیدوستی در ۲۰ سالگی چه شکلی بود؟ / عکس

ترانه علیدوستی که این روزها دوباره با فیلم «تفریق» به سینماها بازگشته است، در آن زمان و هنگام بازی در این فیلم سینمایی حدود ۲۰ سال داشت.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فیلم سینمایی «من ترانه ۱۵ سال دارم» فیلمی از رسول صدرعاملی با بازی ترانه علیدوستی است. این فیلم محصول سال ۱۳۸۰ و برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (رسول صدر عاملی) و بهترین فیلمنامه (کامبوزیا پرتوی) و بهترین بازیگر نقش اول زن (ترانه علیدوستی) از بیستمین جشنواره فیلم فجر است. رسول صدرعاملی برای این فیلم برنده جایزه ویژه هیئت داوران و نامزد جایزه یوزپلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو شد.

ترانه علیدوستی که این روزها دوباره با فیلم «تفریق» به سینماها بازگشته است، در آن زمان و هنگام بازی در این فیلم سینمایی حدود ۲۰ سال داشت.

ترانه علیدوستی و فرزندش در ۲۰ سالگی / عکس

۲۴۵۲۴۵

سریال «فوفو مسافری از کامادو» ساخته مثیم معراجی و به تهیه کنندگی حسین بهمنی است که روزهای سه شنبه ساعت ۸ صبح از شبکه نمایش خانگی عرضه می‌شود. این سریال که تا کنون شش قسمت از آن پخش شده است در گونه سینمای کودک قرار می‌گیرد که با بازخورد مثبت مخاطبان و به ویژه کودکان و نوجوانان مواجه شده است، میثم معراجی پیش‌تر به عنوان تهیه کننده فیلم سینمایی «بازیوو» را روانه پرده های سینما کرده بود که نشان از علاقه وی به سینمای کودک و نوجوانان دارد، به بهانه پخش سریال «فوفو مسافری از کامادو» گفتگوی با میثم معراجی انجام دادیم.

ما از یک ایده‌ی تک خطی شروع کردیم و آمدیم برای اولین بار(حداقل برای خودم)، یک تیم نویسنده جوان برای این سریال انتخاب کردیم. کسانی که در این تیم حضور دارند، به غیر از سلمان خورشیدی به عنوان که سرپرست نویسندگان است و مجید افشاری، کار اولشان است و در حیطه فیلمنامه نویسی برای سریال تجربه‌ای نداشتند.
ما ابتدا ایده‌های داستانی را مشخص کردیم و پس از آن مسئولیت اجرای هر ایده را به یک نویسنده واگذار کردیم. کار بسیار سختی بود که با ۶ فیلمنامه نویس داستانی واحد را پیش ببریم و در نهایت به یک فیلمنامه یکدست و یکپارچه برسیم.

ما جلسات هفتگی می‌گذاشتیم و خوشبختانه به نتیجه‌ی مطلوب مورد نظرمان رسیدیم. قصه با تبادل نظر من و سلمان خورشیدی که سرپرست تیم نویسندگان بود شکل نهایی می‌گرفت. باید بگویم مدت زمان زیادی روی نگارش فیلمنامه صرف شد، چون مدام ایده پردازی‌ روی متن انجام می‌شد و مهم‌ترین دلیل آن وسواس روی کیفیت نهایی محصول بود.

ما دوست نداشتیم مانند بسیاری از کارها که به نام سریال کودک در این سال‌ها ساخته شده است؛ موضوعی تکراری و بدون توجه به نیاز روزِ مخاطبِ کودک، اثری تولید کنیم. باید در منطقِ قصه‌یِ فانتزی، یک جهانِ تازه و توامان باورپذیر را خلق می‌کردیم. حتی در فیلمنامه با توجه به شخصیت‌پردازی و نوع روحیه ای که برای کارکترها در نظر گرفته بودیم به طراحی لباس و نوع پوشش این شخصیت‌ها هم اشاره کردیم، اغراق نیست اگر بگویم پنجاه درصد از طراحی صحنه و لباس کار را ما در مرحله متن نوشته بودیم و با جزئی نگری به آن پرداختیم.

بله دقیقا. متاسفانه در بیست سال اخیر، محتواهایی که در صدا و سیما و بخش خصوصی کار شده است، اکثرا شعار زده هستند. باید این نکته را توجه داشته باشیم که نسل جدید با نسل ما تفاوت‌های زیادی دارد.. نسل جدید باهوش تر است، این شعارزدگی را دوست ندارند؛ برای این نسل خوشایند نیست که کسی به آن‌ها تاکید کند که مثلا: شب باید زود بخوابی، یا فلان کار را بهتر است انجام دهی یا ندهی. تصور می‌کنم برگ برنده‌ی سریال «فوفو مسافری از کامادو» این است که شعار نداده‌ و از همه مهم‌تر سعی می‌کنم در کارهایم، محلی برای قضاوت نگذارم. که مثلا انتهای آن بگوییم چون او، این کار را کرد؛ پس خوب یا بد است باید بگذاریم خود کودک با جهان‌بینی خودش، ماجرا را درک کند.

پاسخ به این پرسش می تواند در همان نوع ایدهپردازی و قصه نویسی باشد که در ابتدای صحبت‌هایم به آن اشاره کردم. به عنوان مثال ما در سریال «فوفو»، شخصیت مادر را به گونه‌ای طراحی کرده‌ایم که مخترع است. مخترعی که لوازم اختراعش، کنار کاسه و بشقاب و قابلمه‌اش در آشپزخانه است. طبیعتا این کاراکتر، جهان فانتزی‌ای دارد. مادر فیلمنامه ما کیک نمی‌پزد، کیک را اختراع می‌کند! این برای کودک امروزی، فانتزیِ جالب توجهی دارد. شاید در جامعه و در بعضی از سریال‌های ایرانی، به زن توجه درست و صحیحی نمی‌شود و جایگاه والای زن و مادر در برخی آثار متزلزل می‌شود. ما یک مادر قوی و مخترع طراحی کرده‌ایم. او همزمان که به امور خانه رسیدگی می‌کند، مشغول اختراعات خود نیز است؛ که این فضا برای مخاطب کودک و حتی بزرگسال می‌تواند جذاب باشد.

اگر برگردیم به چهار پنج ماه قبل، شاید شخصیت سرهنگ را پررنگ‌تر می‌کردم. همه‌ی کاراکترهای‌ این فیلمنامه شناسنامه‌ی دقیقی داشتند. ولی شاید لاغرترین کاراکتر و کم رنگ‌ترین آن‌ها در فیلمنامه، سرهنگ بود. من تجربه‌ی همکاری با بهراد خرازی(بازیگر نقش سرهنگ) را نداشتم و به او گفتم می‌خواهم چند سال بزرگتر از سن‌ حقیقی خودت را بازی کنی . شخصیت سرهنگ در اجرا با حضور آقای خرازی از سطح توقع من خیلی بالاتر رفت. نمکی که این کاراکتر به سریال اضافه کرد، بسیار اثربخش بوده است.

قبول دارم! واقعیت امر شخصیت فوفو در فیلمنامه بیشتر از چیزی بود که شما در محصول نهایی می‌بینید، می‌توانم بگویم حداقل ۷ ۸ برابر! وقتی وارد مرحله تولید شدیم به ناگاه با دو چالش بسیار جدی رو به رو شدیم. نخست اینکه به یک خیز تورمی در جامعه برخوردیم که طبیعتا روی کار ما هم تاثیر گذاشت و هر آنچه مربوط به کار ما بود با یک افزایش قیمت رو به رو شد و دیدیم با حضور فوفو و آن براورد اولیه شاید نتوانیم ۱۵ قسمت را تولید کنیم.

دوم اینکه ما تصور نمی کردیم بازیگران مطرحی که جزو گزینه‌های اول ما بودند به دلیل فضای کودک این فیلمنامه را قبول کنند. می‌دانستیم که متن ما خوب است اما انتظار پذیرش آن را از همه نداشتیم. اما همه‌ی کسانی که در مرحله‌ی اول انتخاب شده بودند، نقش را پذیرفتند و کار برای‌شان جالب بود. این خیلی اتفاق خوبی بود؛ اما بودجه‌ی تولید سریال هم در چنین شرایطی بالا رفت.

اما یک دلیل سوم و مهم هم در این مورد وجود دارد، من و تیم نویسندگان این فیلمنامه از جایی به بعد ارتباطمان با شخصیت فوفو قطع شد و تصمیم گرفتیم که این شخصیت دیالوگ نداشته باشد و در عوض یک شخصیت فعال و پر جنب و جوش باشد.

درست و یا غلط بودن این تصمیمات برای این لحظه است که سریال در حال پخش است، آن موقع و در حین تولید این سریال ما مدام با چالش‌های مالی به دلیل عدم ثبات قیمت‌ها مواجه بودیم و باید درست ترین تصمیم را می‌گرفتیم. هر دقیقه حضور شخصیت «فوفو» و حرکت کردنش در سریال ۱۴۵ میلیون تومان تمام می‌شد! و این هزینه عجیب و دور از انتظاری برای تیم ما بود در نتیجه حضور شخصیت «فوفو» کوتاه شد. شاید الان برگردیم به آغاز کار، با یک تمهید متفاوت، شخصیت «فوفو» را بیشتر می‌کردیم .

من همیشه دغدغه‌ی کارگردانی را داشتم و این حیطه را دوست دارم. اولین کارم در کارگردانی را هم برای مخاطبِان کودک ساخت زیرا به آنها علاقه دارم.

دوم اینکه ما تصور نمی کردیم بازیگران مطرحی که جزو گزینه‌های اول ما بودند به دلیل فضای کودک این فیلمنامه را قبول کنند. می‌دانستیم که متن ما خوب است اما انتظار پذیرش آن را از همه نداشتیم. اما همه‌ی کسانی که در مرحله‌ی اول انتخاب شده بودند، نقش را پذیرفتند و کار برای‌شان جالب بود. این خیلی اتفاق خوبی بود؛ اما بودجه‌ی تولید سریال هم در چنین شرایطی بالا رفت.

اما یک دلیل سوم و مهم هم در این مورد وجود دارد، من و تیم نویسندگان این فیلمنامه از جایی به بعد ارتباطمان با شخصیت فوفو قطع شد و تصمیم گرفتیم که این شخصیت دیالوگ نداشته باشد و در عوض یک شخصیت فعال و پر جنب و جوش باشد.

درست و یا غلط بودن این تصمیمات برای این لحظه است که سریال در حال پخش است، آن موقع و در حین تولید این سریال ما مدام با چالش‌های مالی به دلیل عدم ثبات قیمت‌ها مواجه بودیم و باید درست ترین تصمیم را می‌گرفتیم. هر دقیقه حضور شخصیت «فوفو» و حرکت کردنش در سریال ۱۴۵ میلیون تومان تمام می‌شد! و این هزینه عجیب و دور از انتظاری برای تیم ما بود در نتیجه حضور شخصیت «فوفو» کوتاه شد. شاید الان برگردیم به آغاز کار، با یک تمهید متفاوت، شخصیت «فوفو» را بیشتر می‌کردیم .

۲۴۵۲۴۵