شهر خبر

میخ آخر بر تابوت حاکمیت یکدست

روح الله جمعه ای
میخ آخر بر تابوت حاکمیت یکدست

در میانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ شاهد شکل گیری جریانی بودیم که سعی داشت به طرق مختلف در انتخابات تاثیرگذار باشد.

تا جاییکه شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها با حکم حکومتی رهبری روبرو شد و دو نامزد انتخاباتی پیشتر ردصلاحیت شده، وارد عرصه رقابت شدند ولی جریان مذکور توانست موجبات راهیابی گرینه محبوب خود، محمود احمدی نژاد را به کاخ ریاست جمهوری فراهم کند.

اوج فعالیت این جریان را در انتخابات ۱۳۸۸ شاهد بودیم که منجر به شکاف و گسست عظیم و عمیق سیاسی و اجتماعی شد و نتایج آن انتخابات و آثار مخرب شکاف اجتماعی تا امروز در جامعه مشهود است.

جریان مورد اشاره که اخیرا به جریان #خالص_ساز مشهور شده است در طول دو دهه گذشته به طرق مختلف چه از طریق انتخابات و چه از طریق گروههای فشار رسمی و غیر رسمی و البته با استفاده حداکثری از تریبون های رسمی و فضای انحصاری مصون از پیگیری های مقتضی، با توسل به اتهام زنی و شایعه پراکنی و نشر اخبار نادرست و تحلیل های وارونه مبتنی بر یک قرائت تمامیت خواه و اقتدارطلب سعی داشت در روند جمهوریت نظام خلل ایجاد کند و آزادی های مشروع و قانونی اجتماعی را محدود کرده و با ایجاد موانع متعدد در مناسبات و تعاملات بین المللی، نظام جمهوری اسلامی را به انزوا بکشاند.

نگاهی به کارنامه این جریان نشان می دهد که حجم فعالیت های تخریبی و سلبی اشان باعث شد تا فرصت و توان تعلیم و فراگیری ایجابی مسائل و ارائه طرح ها و پیشنهادات مبنایی و راهگشا را پیدا نکنند و هرگاه نیز به طریقی به یکی از مناصب قدرت می رسیدند با فرافکنی و انگ زنی به این و آن و دشمن تراشی‌های بیرونی سعی در پنهان کردن این ضعف استراتژیک خود دارند.

جریان خالص ساز از پیش از انتخابات ۱۳۹۶ با ارائه نظریه چپ گرایانه #حاکمیت_یکدست که دقیقا خلاف فرمایشات رهبری در جمع دانشجویان کرمانی در سال ۱۳۸۴ بود همه تلاش خود را معطوف به فتح تمام خاکریزهای قدرت به هر قیمتی کرد، هرچند در آن انتخابات موفق نشد ولی در انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ با تشکیل تحمیلی ائتلافات متشکل از گروههای نامتجانس و البته عاری از هرگونه گفتمان مبتنی بر مردمسالاری دینی به غصب عناوین جهادی و انقلابی‌گری توانست ابتدا مجلس و سپس به بهای گزاف اخطار حکومتی اِعمال ظلم در فرایند انتخابات ۱۴۰۰، کاخ ریاست جمهوری را تصاحب کند و عملا اجرای نظریه حاکمیت یکدست را رسمیت و عینیت بخشد.

اما همانگونه که پیش بینی می شد و سرنوشت نظامات مشابه در جهان به ویژه در بلوک شرق و تک حزبی پشتوانه این پیش بینی می باشد، پس از مدت کوتاهی به ویژه ناکامی جریان خالص ساز در پوشش حاکمیت یکدست برای حل مشکلات پرونده هسته ای در قالب مذاکرات برجامی و ناتوانی در رفع معضلات اقتصادی که با تصمیمات ناصحیح و نامعقول و نسنجیده، منجر به افزایش روز به روز مصائب معیشتی و اقتصادی و در نتیجه بحران های اجتماعی گسترده شد، لذا تعارضات و اختلافات در حاکمیت یکدست ایجاد و تلاش حداکثری برای دفع حداکثری یکدیگر به منظور حذف هم پیمانان سابق در انتخابات درون گروهی ۱۴۰۲ شدت یافت از این روی در روزهای اخیر شاهد مسابقه کوبیدن میخ بر تابوت نظریه ضد انقلابی و ضد ولایی حاکمیت یکدست و شکست پرهزینه این ایده انحرافی و در نتیجه ناکارامدی جریان خالص ساز و ائتلاف سازی های غیر مردمی و ضد جمهور هستیم.

میخ هایی که علاوه بر تابوت نظریه حاکمیت یکدست می نشیند بر پیکره مظلوم و دردمند جامعه و آحاد مردم فرو رفته و داغ هشدارها و افسوس ها را در دلها تازه می کند.