شهر خبر

حجت‌الاسلام دانشمند :«جهل مقدس» واقعه کربلا را رقم زد

حجت‌الاسلام دانشمند :«جهل مقدس» واقعه کربلا را رقم زد

مبلغ نوشت: آقای دانشمند میگوید در شیوه اموی مهمترین شرط برای تحقق چنین حاکمیتی، تهی کردن جامعه از تعقل، تفکر، اندیشه و سلب آزادی اندیشه و بیان است.

به گزارش «»- استاد دروس خارج حوزه علمیه اصفهان معتقد است: هویت انسانی وابسته به ارزش ها و فضائلی است که اگر آنها نباشد، نه انسانیت معنا پیدا می‌کند و نه تصور کرامت می‌شود بنابراین در جامعه‌ای که کرامت انسانی به رسمیت شناخته نشود حیات شرافتمندانه قابل تصور نیست. وی همچنین تأکید کرد: دنیا زدگی عالمان و مبلغان دینی و همراهی آنان با حاکمان منحرف از مسیر پیامبر(ص) و رسالت باعث عقب ماندگی جوامع خواهد شد.

حجت الاسلام و المسلمین نعمت الله دانشمند در گفت وگو با شفقنا درباره تفاوت های اسلام حسینی و اسلام اموی گفت: شاید بتوان مهمترین شاخص بین اسلام حسینی و اسلام اموی را در این دانست که در اسلام حسینی دعوت مردم به سوی خدا و پیاده نمودن ارزش های انسانی- الهی است تا بدین سبب جامعه اسلامی به سوی کمال حرکت کند و از یوق هر آنچه غیر از خداست آزاد گردد؛ چرا که بر اساس فرموده قرآن کریم، فلاح و رستگاری افراد و امت ها با اعتقاد به توحید محقق می‌گردد. در این راستا، حکومت و قدرت، راهی برای اصلاح امت و تعالی بخشی به جامعه و در حقیقت رساندن جامعه به کمال است که قرآن کریم هدف ارسال رسل و انزال کتب را در آن می‌داند .

وی افزود: خداوند در سوره حدید می فرماید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط»؛ یعنی ما پیامبران را با دلیل های روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان را نازل کردیم تا مردم به عدالت رفتار کنند. در این آیه نهادینه شدن قسط در درون افراد جامعه انسانی را هدف پیامبران می‌داند.

آقای دانشمند ادامه داد: اما در اسلام اموی محور دعوت مردم به حاکم و خلیفه است یعنی تمام دعوت مردم متمرکز بر خلیفه است و در حقیقت خلیفه، خود را خدای مردم پندارد و فریاد «انا ربکم الاعلی» سر می‌دهد. او می‌پندارد دین و شعائر دینی ابزاری برای تحقق امیال و افکار حاکم و حاکمیت خواهد بود. در حکومتی که بر پایه اسلام اموی پایه ریزی شده، معیار قسط و عدالت و معیار ارزش ها و ضد ارزش ها همان خواست و نظر خلیفه است. آنچه او می‌پسندد به عنوان ارزش تبلیغ می‌شود و حکومت طعمه‌ای در دست حاکم خواهد بود.

وی تصریح کرد: در شیوه اموی مهمترین شرط برای تحقق چنین حاکمیتی تهی کردن جامعه از تعقل، تفکر، اندیشه و سلب آزادی اندیشه و بیان است.

آقای دانشمند در پاسخ به این پرسش که چه عواملی سبب شد اسلام پیامبر صلی الله علیه و آله از انسان و انسانیت تهی شود و به سرانجام حاکمیت اموی و یزیدی مبتلا شود، گفت: در پدیده‌های اجتماعی و تحولات آن نمی‌توان یک علت را معرفی نمود، بلکه عوامل متعددی در آن امر دخیل هستند، ولی می‌توان یکی از آن عوامل را به عنوان عاملی که بیشترین تاثیر را داشته معرفی کرد و این عامل به نظر بنده عدم تحول فرهنگی در زمان کوتاه است .

وی افزود: اقوام و مردمی که سالیان زیادی را با فرهنگ خاص و ارزش های مخصوص و روابط اجتماعی که بر محور شیخوخیت پایه‌ریزی شده است و نسل های گذشته و حال آنها با آن پرورش یافته‌اند و عمر سپری کرده‌اند را نمی‌توان طی یک دهه و دو دهه تغییر داد. شاید بتوان با یک حرکت احساسی مدتی سنت های آنها را تعطیل کرد ولی نمی‌توان از اذهان و درون انسانها خارج نمود. لذا به راحتی افراد فرصت طلب می‌توانند از آن رسوبات درونی جامعه استفاده کرده و به سرعت آنها را برگردانند و این عاملی بود که مسیر حرکت پیامبر صلی الله علیه و آله را که با رسالت آغاز شد و بنا بود با امامت معصومین استمرار یابد را به انحراف کشاند و این خطر را قرآن در آیه 144 سوره ال عمران ذکر کرد و فرمود: وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ.

آقای دانشمند تصریح کرد: هویت انسانی وابسته به ارزش ها و فضائلی است که اگر آنها نباشد نه انسانیت معنا پیدا می‌کند و نه تصور کرامت می‌شود بنابراین در جامعه‌ای که کرامت انسانی به رسمیت شناخته نشود حیات شرافتمندانه قابل تصور نیست.

وی افزود: یکی از عواملی که موثر در نفس انسان است و می‌تواند او را به مسیر فضائل ببرد تعقل همراه تعلم است و یاران امام حسین علیه السلام افرادی هستند که استمرار حرکت پیامبر صلی الله علیه و آله را در امامت اهل بیت علیهم السلام یافته‌اند و با آن به بلوغ رسیده‌اند و از تعقل در امور و تعلم در مکتب اهل بیت(ع) باز نمانده اند فلذا به اوج انسانیت و فضائل آن دست یافته‌اند و در طرف مقابل بیشتر عوام بازمانده از تعلم و خواص تهی از تعقل به سر می‌برند که تنها هدفشان رسیدن به لذت های دنیا است.

آقای دانشمند تاکید کرد: در واقعه عاشورا آنچه از همه تاثیر بیشتری در شرارت داشت، جهل مقدس بود؛ چون به مردم بی بصیرت تبلیغ کرده بودند که خلیفه جانشین رسول الله است و خروج و حرکت ضد خلیفه حرام و مرتکب آن مرتد و از دین خارج است. وقتی مردمی در جهل فرو رفتند و آن جهل با ارزش و مقدس شد، بالا ترین جنایت ها را می‌تواند خلق کند.

وی افزود: اساساً جامعه و حاکمیت بر هم دیگر اثر می‌گذارند؛ یعنی اگر حاکمیت، حاکمیت خردمندانه باشد، جامعه خود را به سوی خردورزی سوق می‌دهد و اگر جامعه داری توسعه‌ فرهنگی باشد اجازه تخلف از اهداف جامعه را به حاکمیت نمی‌دهد و در حقیقت نسبت به اعمال و رفتار حاکمان بی‌تفاوت نیستند و دائما بر رفتار آنها نظارت می‌کنند و از نصیحت و نقد بر رفتار آنها دست نمی‌کشند و از ابزار قانونی برای تصحیح رفتار حاکمان استفاده صحیح می‌کنند. ولی اگر جامعه‌ای مسیر توسعه فرهنگی را نیافته باشد نمی‌تواند خیر و شر را تشخیص دهد و شعار او می‌شود «چو فرمان یزدان چو فرمان شاه…» و مسیر این جامعه به ناکجا آباد است.

آقای دانشمند گفت: عوامل گوناگونی برای چنین پدیده‌ای وجود دارد: عدم نهادینه شدن ایمان و ارزش های الهی و انسانی در وجود انسان ها، تجمیع ثروت در دستان افراد اثر گذار بر مردم، دنیا زدگی عالمان و مبلغان دینی و همراهی آنان با حاکمان منحرف از مسیر پیامبر و رسالت .و در حقیقت دوگانگی بین حرف و عمل شهرت یافتگان یعنی افرادی که با نردبان دین بالا رفته و الان از دین زیبا سخن می‌گوید ولی در رفتار او دین نمودی ندارد. که خود امام حسین علیه السلام به بسیاری از این عوامل در خطبه ای که در منی ایراد فرموده‌اند، اشاره می‌کنند