روزنامه اطلاعات طی نزدیک به یک قرن، از نظر شکلی تغییرات جدی داشت، تغییراتی که به آرامی و در طول زمان اتفاق افتاد و از این رو شاید کمتر به چشم آمد. با وجود این تغییرات، روزنامه اطلاعات کماکان به عنوان پدربزرگ روزنامهها شناخته میشد و ترتیبات شکلی آن به صورتی بود که کمتر نگاه نسل جدید را به خود جلب میکرد. ابتدای تیرماه مدیران روزنامه بر آن شدند تا دستی به سر و روی روزنامه کشیده و آن را با سلیقه و علم گرافیک روز تطبیق دهند.
مهرداد احمدی شیخانی، گرافیست مطبوعاتی در گفت وگو با روزنامه اطلاعات درباره تغییرات شکلی یک روزنامه گفت: فرض کنید امروز شما کسی را در خیابان میبینید که لباس صد سال پیش را به تن دارد. در درجه اول فکر میکنید این البسه برای تئاتر است، یعنی آن فرد قصد نمایش از گذشته را دارد. البته این که بخواهد نمایش از گذشته بدهد ایراد ندارد اما اگر موضوع، نمایش نباشد و از طرفی آن فرد بگوید من انسانی امروزی هستم، اینجاست که مشکل ایجاد میشود.
روزنامه، نامه روز است، یعنی مربوط به همین امروز است و بازتابدهنده آنچیزی است که در روز اتفاق میافتد. در این صورت لازم است نهتنها آنچه مینویسد، مربوط به اتفاقات روز باشد، بلکه ظاهرش هم باید با امروز متناسب باشد. ارتباط ظاهر و آنچه در روزنامه منتشر میشود، یک الزام است و اگر این ظاهر با آنچه در زمان حال وجود دارد، هماهنگ نباشد، مخاطب آن را باور نمیکند.
روزنامه اطلاعات با تغییرات جدید، ضمن پاسخگویی به این موضوع، یک نوستالژی را هم برای نشان دادن قدمت خود حفظ کرده است. لوگوی نوستالژیک یادآوری میکند که ما سالهاست همراه مخاطب هستیم. تغییر شکلی و حرکت در راستای گرافیسم مطبوعاتی، ضروریترین اتفاقی است که یک روزنامه باید به آن توجه داشته باشد.
وی در مورد تغییرات ظاهر روزنامه نیز گفت: وقتی یونیفرم جدید روزنامه اطلاعات را دیدم، بسیار خوشحال شدم. روزنامه اطلاعات در طی یک قرن، تغییر کرده بود و اگر نسخه سالهای نخستین روزنامه اطلاعات را با روزنامه چند ماه پیش مقایسه کنید، دو روزنامه متفاوت میبینید، ولی کندی تغییرات باعث میشد کسی آن را حس نکند.
همین کندی، دلیل یک مجموعه از عادات شده بود که شکستن و عبور از آنها تقریبا غیرممکن به نظر میرسید. در برخی موارد صفحهای در روزنامه اطلاعات دیده میشد که ۱۰ سال به یک شکل بسته شده بود.
یکی از مواردی که در تغییر شکل جدید خیلی خوشایند است و نشان از فکر و اندیشه طراح دارد، استفاده از لوگوی کلاسیک روزنامه است؛ لوگویی که میتواند ارتباط نوستالژیک با گذاشته برقرار کند. نوستالژی همیشه برای انسانها شیرین است.
نکته دوم این که طراح، یک آسیبشناسی کرده است. اولین مسأله در هر کار گرافیک، قطع و اندازه است. مسأله اصلی روزنامه اطلاعات، قطع بزرگ آن بود. وقتی بخواهید یک آپارتمان بزرگ را مبله کنید، برای پر کردن فضا وسایل زیادی به آنجا میبرید. کنترل ارتباط بین عناصر این فضای بزرگ کاری بسیار دشوار است و وقتی که کنترل آن از دست رفت، جمع کردن آن غیرممکن میشود، این مشکلی بود که روزنامه اطلاعات داشت.
با توجه به این آسیبشناسی که طراح انجام داده و در شماره نخست کاملا مشهود است، تقسیمبندی هندسی فضای صفحه اول باعث شد تا بتواند آن را کنترل کند. سه کادر برای نیمتای بالای صفحه اول تعریف شده که کادر سمت راست به اندازه لوگو، کادر میانی کمی بزرگتر و کادر سمت چپ، باریک است. عکس اصلی در کادر سمت راست قرار گرفته است، کادر میانی، تیترهای اصلی را در خود جای داده و کادر باریک سمت چپ، تیتر یادداشتها را. این یک تقسیمبندی کاملا فکرشده و هوشمندانه است و برای من خیلی خوشایند بود که آسیبشناسی به خوبی انجام شده است.
اما در شماره دوم به نظرم رسید که عادت یکقرنه، خودش را تحمیل کرده است. لوگو بار دیگر به وسط صفحه آمد و دوباره آشفتگی به صفحه برگشت و به نظر میرسید از کنترل خارج شده است. میتوان گفت در شماره دوم، نگاه عادتشده قدیمی از هندسه فکرشده کنونی قدرتمندتر بود. اما در شماره سوم دوباره فضا هندسی شد و بعد به طور متناوب دوباره فضا به هم ریخت.
این که ما یونیفرم فکرشده را رها کنیم و برگردیم به بیقاعدگی چیدمان صفحه، بیننده را با این تصور روبهرو میکند که هنوز روزنامه نتوانسته تصمیم بگیرد هندسه داشته باشد یا نه.
البته از قدیم ضربالمثلی بین روزنامهنگاران رواج داشت که آگهی بر آگاهی مقدم است! این مشکل از قدیم بوده که صفحات بنا به تعداد آگهیها تغییر میکنند. نیمتای پایین روزنامه اطلاعات هم همینطور است و آشفتگی بزرگی را تحمل میکند. وقتی روزنامه باز شود و کامل دیده شود، فضای آشفته و چشمآزاری دارید به اسم آگهیها. اما این دلیل نمیشود یک یونیفرم سالم و قاعدهمند را کنار بگذاریم.
لوگو، تقسیمبندیها، جاگذاریها و هندسهای که شکلگرفته نشان از فکر و اندیشه است. لوگو را میتوانیم به سبیل تشبیه کنیم. فردی را فرض کنید که یک روز سبیل دارد، فردا ندارد، این یعنی اعتماد به نفس ندارد.
وقتی لوگوی روزنامه جابهجا میشود، انگار روزنامه هنوز تصمیم نگرفته و با خودش کنار نیامده، تصمیم نگرفته سبیل داشته باشد یا نه.
این عدم تفاهم با خود به مخاطب منتقل میشود. در صفحات لایی هم فضایی را میبینیم که به نظر میرسد هنوز پخته نشده است. درک درست مفهوم تعادل در گرافیک روزنامه بسیار اهمیت دارد.
در مورد گرافیک صفحات لایی روزنامه میتوانم بگویم هنوز جا نیفتاده است. به طور ویژه میتوانم به کادرهای رنگی صفحات لایی اشاره کنم که نهتنها تعادل را برقرار نکرده، بلکه آن را به هم ریخته است. لکههای بصری باید به ایجاد انسجام بصری صفحه کمک کند.