شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#ذوب آهن#سرنوشت#نکیسا#دستان#خودش#است

سرنوشت نکیسا در دستان خودش است

سرنوشت نکیسا در دستان خودش است

نیما نکیسا چندی پیش به عنوان مدیرعامل باشگاه ذوب آهن انتخاب شد.

یکی از ریشه دار ترین و پرافتخارترین باشگاه های حاضر در فوتبال ایران این روزها گرفتار مسائل و مشکلات مختلفی شده است. صحبت از ذوب آهنی است که در دهه هشتاد و نود با افتخارات متعددی همچون قهرمانی های جام حذفی، حضور در جمع مدعیان لیگ برتر و حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا به خاطر آورده می شود اما طی سال های اخیر به دلیل مشکلات مالی و مدیریتی دیگر جایی در جمع بزرگان فوتبال ایران نداشته و به یک تیم متوسط بدل شده است. برای بررسی شرایط این روزهای باشگاه ذوب آهن که این روزها تحت تاثیر انتخاب نیما نکیسا به عنوان مدیرعامل این باشگاه قرار دارد، با مجتبی فریدونی گفت و گو کرده ایم. کسی که خود سال ها در مجموعه ذوب آهن حضور داشته در مقطعی مدیرعامل این تیم هم بوده است.

-اگر بخواهم به صورت کلی به این بحث بپردازم، فکر می کنم دو علت اصلی وجود داشته باشد. من از سال 1377 در مجموعه ذوب آهن حضور دارم. در همان سال، فهرست صد شرکت برتر کشور از سوی سازمان مدیریت صنعتی اعلام شد که در این فهرست، ذوب آهن در جایگاه سوم قرار گرفت. معیار انتخاب هم میزان فروش و درآمدزایی شرکت بود. یادم است که فولاد مبارکه در آن مقطع پنجم یا هفتم بود. این یعنی این که ذوب آهن از لحاظ قدرت اقتصادی، سومین شرکت برتر ایران بود. الان که سال هاست که ذوب آهن در این رده بندی جایی ندارد و در آن شرکت نمی کند. فکر می کنم آخرین بار در سال 1395 در این رتبه بندی شرکت کرد و در رده بیست و هشتم قرار گرفت و احتمالا اگر الان در این ارزیابی شرکت کند، در جمع صدتای اول هم نباشد. این به آن معناست که ذوب آهن نقش خود را در اقتصاد کشور از دست داده و کوچک شده است. طبیعتا وقتی چنین ضعفی به وجود می آید، این شرکت برای تیم های ورزشی خود هم کمتر می تواند خرج کند. ذوب آهن در سال 1401، پنج هزار و پانصد میلیارد تومان زیان شناسایی کرده است. در حالی که شرکت فولاد مبارکه حدود 90 هزار میلیارد تومان سود داده است. ببینید چه تفاوت چشمگیری وجود دارد! بنابراین در چنین شرایطی اگر فولاد مبارکه بر فرض هزار میلیارد تومان هم خرج باشگاه خود یعنی سپاهان بکند، در آن رقم هنگفتی که سود کرده، اصلا به حساب نمی آید. در حالی که ذوب آهن با این میزان ضرر و زیان، نمی تواند به اندازه مطلوب برای ورزش هزینه کند. آن زمان که من وارد مجموعه ذوب آهن شدم، تولیدات این مجموعه حدود 2 میلیون تن بود و الان هم به همان میزان تولید می کند. یعنی هیچ توسعه ای وجود نداشته است.

-دوران اقتدار و پیشرفت ذوب آهن در فوتبال ایران از حدود سال های 82،83 آغاز شد و تا پایان دهه هشتاد هم ادامه داشت. دلیلش این بود که در قانون برنامه بودجه در آن زمان، قید شده بود که شرکت های دولتی تا سقف یک درصد از فروش(درآمد) خود را با هماهنگی سازمان تربیت بدنی، خرج ورزش کنند. از همان سال، اوج گیری تیم هایی نظیر ذوب آهن و سپاهان شروع شد. در سال 1389، وقتی آقای سعیدلو رئیس سازمان تربیت بدنی شد، کلمه «تا» را از عبارت «تا سقف یک درصد» در قانون بودجه حذف کرد و این به «یک درصد» تغییر کرد. یعنی شرکت های دولتی ملزم شدند یک درصد از فروش(درآمد) خود را به امر ورزش اختصاص دهند. در همان سال بود که ذوب آهن بیشترین پول را به باشگاه فوتبالش اختصاص داد. به خاطر دارم که در سال های 89،90 رقمی در حدود 27 الی 28 میلیارد تومان به باشگاه رسید که در آن زمان عدد بزرگی بود. اما چه شد که از آن زمان افت ذوب آهن شروع شد؟ دلیلش این بود که در قانون برنامه پنجم توسعه ذکر شد که هرگونه پرداخت وجه از محل درآمدهای دولتی به ورزش حرفه ای ممنوع است. از اینجا بود که ذوب آهن سکته کرد و در همان اوایل دهه 90 حتی این تیم تا آستانه سقوط به دسته یک هم نزول کرد. چون دیگر نمی شد به ورزش حرفه ای کمک کرد.

۳۹۹۰ نفر در ذوب‌آهن بهتر از نکیسا هستند!

-در مورد حضور نیما نکیسا به عنوان مدیرعامل باشگاه ذوب آهن هم می توان گفت که سهامدار عمده تعیین می کند که چه کسی مدیرعامل باشد. مشکل اما این است که در سال های اخیر، مدیران و اعضای هیئت مدیره ذوب آهن براساس بده بستان های سیاسی یا اقتصادی انتخاب می شوند. برای همین است که از آغاز دهه 90 به این سمت، ذوب آهن هیچوقت حال و روز خوشی نداشته است.

-من تصور می کنم که یک مدیر برای موفق شدن به دو فاکتور نیاز دارد؛ پول و تجربه. اگر هر دوی این ها در کنار هم جمع شوند، می تواند باعث بروز تحولات مثبتی شود. به عنوان مثال در دوران مدیریت آقای سعید آذری، این دو فاکتور در کنار هم جمع شده بود و ذوب آهن موفق شد. حتی در دوره دوم مدیریت آقای آذری که از لحاظ مالی ذوب آهن دچار مشکل شده بود، او به لطف تجربیاتی که داشت توانست شرایط را مدیریت کند. در مورد آقای نکیسا هم فکر می کنم که با توجه به این که ایشان توسط مدیرعامل شرکت ذوب آهن به این سمت منصوب شده، از لحاظ مالی از او حمایت خوبی به عمل بیاورند چرا که موفقیت یا عدم موفقیت نکیسا در ذوب آهن به پای آن ها هم نوشته می شود. اما این که نکیسا از این حمایت چگونه استفاده کند، کاملا بستگی به عملکرد خودش دارد. یعنی اگر از نیروها و مشاوران توانمندی استفاده کند، شاید بتواند موفق شود اما در غیر این صورت، پول زیاد هم کمکی به او نخواهد کرد. درنهایت باید صبر کرد و با گذر زمان، دید که شرایط این باشگاه به کجا خواهد رسید.

-من از این نکته هم در عجبم که اگر واقعا می خواستند تغییر مدیریتی بدهند، آقای نکیسا را زودتر انتخاب می کردند تا خودش تیم را ببندد. الان هر اتفاقی بیفتد، می گوید تیم را من نبسته ام و سرمربی را مدیریت قبلی انتخاب کرده است. تیم فعلی ذوب آهن هم درست مثل سالیان گذشته در همان شرایط متوسط قرار دارد. شما هرچقدر که پول بدهید، آش می خورید. ذوب آهن بودجه محدودی دارد و از حد متوسط، نمی تواند بالاتر بیاید. به نظرم امسال هم مثل سالیان قبل این تیم در میانه های جدول جای می گیرد.

258 258