میثم نمکی آرانی در یادداشتی در روزنامه امروز اطلاعات نوشت: در پویه تاریخ،«فرهنگ و هنر» هماره نمودی پرجاذبه داشته و کمتر کسی است که از کششهای ممتد گونهها و قالبهای متنوع آن بیبهره باشد.
«ادبیات و هنر» خاصترین وجه تجلی احساسات و ادراکات معرفتی در منظر عام و خاص است ودلانگیزترین ضربآهنگها در موسیقای کلامی و آوایی اینگونه ظریف رقم میخورد.
این مفهوم زمانی ملموستر میشود که دریابیم «آیینها و باورها»، در آیینه ادب و هنر ماندگارترند.
«شعر و ادب آیینی» برآمده ازچنین نگاه هوشمندانهای است؛ یعنی در بوم فرهنگ ایرانی و اسلامی، وقایع و رویدادهای برجستهای وجود دارد که برآمده یا برساخته باورمندیها و آرزومندیها یا آیینها وسنتهای بااصالت و باهویتی است که میتواند شعاع وسیعی از سپهر تاریخ و حیات تاریخی را در برگیرد و آنگاه که قرار است این قرائتهای بنیادین روایت شود، «زبان شعر و ادب و هنر» فاخرتر و جاندارتر است.
وقایعی چون معراج پیامبر اعظم (ص)، غدیر خم و عاشورای حسینی، سرنوشتسازترین جریانهای شریعت و از شورانگیزترین حماسههای شیعی بهشمار میرود که از نگاه مورخان و راویان و تاریخنگاران دینی نه فقط دور نمانده، بلکه به سرمشقی حیاتبخش در مسیر حرکت تاریخی آیین و فرهنگ آیینی تبدیل شده است.
«شاعران و هنرمندان» دراین رهگذر، قافلهای پراقبالاند که با زبان فاخر شعر- هنرمندانه- این جلوههای تکاپوزایی و جریانسازی پیامهای بلند حماسههای آیینی و دینی را به تصویر میکشند و در حافظه فرهنگی و عقیدتی مردم مانا میسازند.
«حماسه عاشورایی حسینی» اما رساترین نمود معرفتی است که پاسداشت آن در قالب آیینهای گوناگون رخ نموده و همچنان جلوهگری میکند.
مویهها و واگویههایی از جنس شعر و ادب و هنر در باب واقعه عاشورا، با درونمایههایی از ادب تعلیمی و عرفانی در عین اینکه ارکان فرهنگ دینی و آیینی را بازگویی و بازخوانی میکند، در عین حال در تعظیم و تکریم همان حماسه و یادکرد شکوه و ریشههای پیوندساز آن درمسیرتاریخ، اهتمام میورزد.
تابلو توصیفگرایانه و پرشکوه ترکیببند مولانا محتشم کاشانی در بازنمایی ژرفای واقعه عاشورا و در استمرار آن صدها مرثیهسرایی و منقبتگویی شخصیت پیشوای این قیام جادوانه یعنی حضرت حسینبنعلی(ع) و مجالس تعزیهگردانی و شبیهخوانیهای هنرمندانه در تکیهخانهها و حسینیهها که در عین نمایشگری با لسان شعر و چکامه همراه بوده و استقبال بینظیر دوستداران ولایت علوی در دورهها و سرزمینهای مختلف، نشان داد که «شعر و ادبیات آیینی» و «هنرهای آیینی»، میتواند و البته توانسته است نقش مهم جریانسازی فرهنگی را در جوامع ایفا کند.
نامگذاری «روز شعر و ادبیات آیینی» و بزرگداشت محتشم کاشانی (به عنوان پرچمدار شعر آیینی) یکی از شاخصترین رویدادهای جریانساز فرهنگی کشور است که به پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی کاشان (به عنوان زادگاه محتشم) و به تدبیر و تصویب شورای فرهنگ عمومی کشور و شورای عالی انقلاب فرهنگی از سال ۱۴۰۰در تقویم رسمی کشور ثبت شد. اقدامی که آغازی برای یک حرکت فرهنگی مؤثر بود.
ظرفیت اسمی محتشم کاشانی در کنار ظرفیت ادبی و هنری شاهکار شعری او میتواند حلقه اتصال طیف گستردهای از شاخههای ادبی و هنری برای تولید و خلق آثار نوگرایانهای باشد که با درونمایهای حماسی، به تبلور و شکوفایی بیشتر فرهنگ حماسه و ایثار و باورداشتهای آیینی و دینی بینجامد.
برای تحقق هدفگذاری درست نامگذاری «روز شعر و ادبیات آیینی و بزرگداشت محتشم کاشانی» دستگاههای رسمی فرهنگی کشور و در رأس آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی و نهادهای عمومی و غیردولتی همچون حوزه هنری، صدا و سیما و تشکلهای مردمنهاد فرهنگی باید آستین همت بالا زده و در بالندگی و پویایی این جریانسازترین حرکت فرهنگی و ادبی کشور در حوزه ادبیات آیینی و حماسی به ایدهپردازی و برنامهسازی و همگوننوازی در طرحها و برنامهها اهتمام ورزند.
ناگفته پیداست در این زمینه اقداماتی متفرقه و پراکنده صورت پذیرفته است اما انتظار میرود با تشکیل«دبیرخانهای دائمی» تمامی فعالیتهای حول محور ادبیات آیینی، متمرکز برنامهریزی شود و با تجمیع ایدهها و امکانات و مقدورات در بزرگداشت چنین رویدادی- آن هم رویدادی که مقارن با آغاز محرم شکل یافته است- سهیم و از برکات معنوی آن برخوردار شوند.
شاید اگر «مقبره محتشم کاشانی» بتواند محور و مدار این رویداد ملی و فرا ملی باشد، بتوان امیدوار بود همچنان از ظرفی های شایسته این شهر جهانی در این رویداد فرصتساز بیشتر بهره گرفت؛ همچنان که این شهر سالهای سال است که با «آیین محتشمخوانی»، «جایزه ادبی محتشم کاشانی و تقدیر از پژوهشگران و شاعران ادبیات آیینی» و «کتیبههای مزین به ترکیببند عاشورایی محتشم» پیشگام و خوشنام در این عرصه بوده است.