شهر خبر

چرا روحانیون در برابر خرافاتی که در صداوسیما با توسط مسئولین بیان می شود سکوت می کنند؟

چرا روحانیون در برابر خرافاتی که در صداوسیما با توسط مسئولین بیان می شود سکوت می کنند؟

دکتر کیومرث اشتریان استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در شرق نوشت:یکی از خرافه‌گویان که مدتی در صداوسیما میدان گرفته بود اینک در فضای مجازی درباره ضخامت یک‌متری قالی سلیمان و سرعت 200 کیلومتری آن و 400 هزار صندلی طلا و نقره که بر آن قرار داشته سخن می‌گوید.

این خرافات به سرعت توسط صدای آمریکا و شماری دیگر از رسانه‌ها در فضای مجازی به‌صورت «ویروسی» گسترش می‌یابد و اسباب تمسخر و دین‌گریزی جوانان و مردمان می‌شود.

کافی‌ است به حاشیه‌هایی که عموما توسط جوانان بر «کلیپ»های تصویری برخی معممین نوشته می‌شود مراجعه کنید تا عمق فاجعه را دریابید. بسیار بعید است که گویندگان چنین سخنانی خود به آن باور داشته باشند و در خوش‌بینانه‌ترین حالت معمولا برای بازارگرمی و جلب مخاطب است (بخوانید برای کسب منافع مادی حاصله از این دروغ‌هاست).

البته عمدی‌بودن ترویج برخی از این خرافات برای دین‌گریزی جوانان نیز یک گزینه احتمالی جدی‌ است. باید با چنین اباطیلی با جدیت برخورد کرد و فریب ظاهر ساده‌لوحانه چنین افرادی را نخورد. اینان حقه‌بازانی هستند که بعضا دینداری و بی‌دینی مردمان برایشان علی‌السویه است و اغلب به منافع مادی حاصل از ترویج خرافات می‌اندیشند.

اما چرا روحانیت‌ و به‌ویژه بخش فرهیخته یا تحصیل‌کرده روحانیت، عموما سکوت می‌کند؟ یک پاسخ ترس است؛ ترس از مورد تکفیر قرارگرفتن، ترس از ایجاد تردید نسبت به وفاداریشان، ترس از مواجهه با فشارهای سیاسی-اجتماعی.

این ترسِ «درون گفتمانی» بسیار سنگین‌تر از فشارهای وارده توسط گروه‌های غیرمذهبی است، چراکه روحانیت معمولا به دلایل سیاسی، روانی یا معیشتی محاط در جامعه مذهبی هستند. اینان معمولا سعی می‌کنند از مواجهه با خرافات دوری گزینند.

در جمعی با یکی از روحانیون دانشگاهی دراین‌باره سخن می‌گفتم. از او به‌صورت مصداقی درباره برخی از این خرافات و دروغ‌ها پرسش کردم. گفت: البته ائمه کراماتی دارند و... . به او گفتم چرا از پاسخ طفره می‌روید؟ من از شما درباره کرامات ائمه هدی نپرسیدم. از شما درباره این خرافات عجیب و غریب پرسیدم. باز هم از پاسخ طفره رفت و گفت‌وگو ادامه نیافت. بیش از آنکه از باورهای دینی‌اش بترسد از این می‌ترسید که مبادا در گرایش‌های سیاسی‌اش تردید روا داشته شود.

این را مقایسه کنید با تهور شهید مطهری در بیش از نیم‌قرن پیش. متأسفانه روحانیت بیش از حد درگیر فشارهای سیاسی و بازی قدرت شده و به همین دلیل است که دچار نوعی خودسانسوری در مواجهه با خرافات شده است. از این‌رو قدرت گفتمانی به‌تدریج به دست چنین خرافه‌گویان و افسانه‌پردازانی افتاده است که نمونه‌های دیگری از آن را در صداوسیما و منابر رسمی هم می‌بینیم.

دامنه این خرافات به امداد امام زمان‌(ع) برای تصویب فلان آیین‌نامه یا پنج اولویت وزارت علوم به نیت پنج تن آل‌عبا و... می‌رسد.[که اخیرا وزیر علوم از آن سخن گفت] پرسش همچنان باقی‌ است؛ چرا روحانیت عموما در سکوت است و چرا اشکال دیگری از چنین افسانه‌پردازی‌هایی همچنان در صداوسیما و در محافل مذهبی رواج می‌یابد؟

سخن بر سر این نیست که معدودی از منبری‌ها و سخنرانان مذهبی چنین خرافاتی می‌پراکنند، چراکه در همه‌جای دنیا خرافاتچی‌ها وجود دارند، بلکه پرسش این است که چرا فضای عمومی به‌تدریج به دست اینان افتاده است؟ چرا چنین خرافاتی به‌صورت ضمنی مورد حمایت است؟ چرا روحانیت سکوت کرده است؟

23302