؛ اخبار منفی اطراف باشگاه استقلال آن قدر زیاد است که نمی‌دانی باید به کدام یک از آنها بپردازی. هیچ کس شاید تا به امروز اوضاع و احوال تیم استقلال را اینطور ندیده بود. می‌توان گفت فقط تنها دلخوشی هواداران حضور نکونام است وگرنه هر خبری که از باشگاه استقلال شنیده می‌شود آن قدر بار منفی دارد که هر کدام از اهالی فوتبال را مأیوس می‌کند، چه برسد به هواداری که این روزها تنها دلخوشی‌اش استقلال است. تجمع هواداران استقلال مقابل این باشگاه خودش گویای شدت نگرانی آنها است اما طبق معمول هیچ مقام مسئولی پاسخگو نیست. آنچه شدت وخامت اوضاع را نشان می‌داد، حرف‌های جواد نکونام در روز پنجشنبه بود. سرمربی استقلال به این مسأله اشاره کرد که مثل گذشته «بچه» قصد دارد تیم استقلال را اذیت کند و تاکنون با کارشکنی که انجام داده تمام محاسبات این تیم را به هم ریخته است. در چنین شرایطی خطیر در رأس باشگاه و نکونام در رأس تیم باید کاری کنند در حد معجزه؛ اما حقیقت این است که در فصل نقل و انتقالات همه درها به سمت استقلال بسته شده و آنها به بن‌بستی خورده‌اند که چاره‌ای جز اعلام عجز و ناتوانی ندارند. به همین دلیل هم هواداران دلواپس استعفای ناگهانی نکونام هستند، اتفاقی که با شرایط فعلی محتمل است. در خصوص مسائل پیش آمده با صادق ورمزیار کاپیتان سابق استقلال هم‌کلام شدیم.
همه چیز اظهر من الشمس است. جابه‌جایی دائم مدیریت، بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی هر تیمی را به این حال و روز می‌اندازد.
من به دست پشت پرده اعتقادی ندارم، اما انتخاب مدیران استقلال تاکنون غلط بوده است.
چون آدم‌های ناشناخته به استقلال می‌آیند. شخصی مثل آقای کریمی چقدر در فوتبال شناخته شده بود. اما آقای درویش شناخته شده هستند و خیلی خوب از پس کارها بر می‌آیند.
خب همیشه هم اینطور نبوده که مدیر ناشناخته بیاید. مثلاً آقای آجورلو مگر ناشناخته بود؟ یا آقای فتح‌الله‌زاده مگر کارنامه بدی در استقلال داشت؟ این مدیران هم نتوانستند خوب کار کنند. اما نکته اینجا است هر مدیری که آمد و مشکلات را دید و نتوانست کار انجام دهد، شجاعت رفتن نداشت. نگفت: «نمی‌توانم.» ماندند، اما نتوانستند کمکی بکنند.
این را قبول دارم که این اتفاقات سریالی برای تیم استقلال می‌افتد، اما نمی‌توان گفت فقط وزارت ورزش مقصر است. من حرفم این است هر آدمی که مسئولیت قبول می‌کند باید موقعی که نتوانست از عهده مشکلات برآید زود برود تا فرد قابلی بیاید. اما موقعی می‌روند که مشکلات چند برابر شده است.
قبل از آقای خطیر هم فردی مثل فتح‌الله‌زاده آمده بود که بشدت استقلالی بود اما نتوانست کاری از پیش ببرد. حرف من این است اگر آقای خطیر نتوانست خیلی زود برود. شش ماه نماند بعد از شش ماه بگوید: «نمی‌توانم.» خطیر مدیر جوان و باسوادی است. ایشان آگاه به مسائل حقوقی است و به چند زبان هم مسلط است. خطیر ویژگی مدیر خوب را دارد اما اگر متوجه شد که از پس مشکلات بر نمی‌آید زود برود.
آقای نکونام مربی جوان و کاربلدی است وقتی حرفی می‌زند قطعاً روی حرف‌هایش فکر کرده است. من آن بچه را نمی‌شناسم و نمی‌دانم الان چه کاری علیه استقلال انجام می‌دهد به همین دلیل اگر نکونام متوجه کارشکنی او شده است حتماً حرف‌های بحقی زده است.
من جای نکونام بودم استعفا می‌دادم و می‌رفتم.
گفتم اگر من بودم این کار را می‌کردم چون هیچ چیز مهم‌تر از آبروی آدم نیست. اما نکونام استقلالی است حتماً می‌ماند و شرایط را درست می‌کند.
استقلال در فصل نقل و انتقالات نمره‌اش خیلی کم است. این تیم باید در چند پست بازیکن بگیرد. رفتن چند بازیکن این تیم اصلاً مهم نیست اما بازیکنانی مثل محبی و قایدی جای خالی‌شان مشخص است و باید جانشین خوب برای آنها در نظر گرفته شود. استقلال اگر نیم‌فصل اول بتواند خودش را به عنوان سه تیم اول صدر جدول نگه دارد در نیم‌فصل دوم می‌تواند تقویت کند.
257 251