شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#روسیه#اروپا#قبال

محتاط با چین؛ متحد در قبال روسیه

محتاط با چین؛ متحد در قبال روسیه

هم میهن نوشت: گزیده ای از پژوهش شورای روابط خارجی اروپا درباره نگاه مردم قاره سبز به جایگاه‌شان در صحنه بین‌المللی را می خوانید.

جانا پولیرین رئیس دفتر برلین و پاول زرکا کارشناس مسائل اتحادیه اروپا در مقاله ای مشترک نوشتند:

اتحادیه اروپا احتمالاً تصمیمات راهبردی سختی در سال‌های آینده پیش رو خواهد داشت. آیا در رقابت ژئوپلیتیک ایالات متحده با چین، باید از آمریکا حمایت کند؟ آیا چین را بابت حمایت از روسیه مجازات کند؟ آیا بعد از جنگ، روابطش را با روسیه بازسازی کند؟ این تصمیمات، شهروندان اروپایی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. رهبران اروپایی هم برای انتخاب‌های سیاست خارجی‌شان، به حمایت این شهروندان نیاز دارند. زمانی که این رهبران، روابط خود را با ایالات متحده، چین و روسیه تنظیم می‌کنند، نه‌تنها به توافق بین خودشان نیاز دارند، بلکه به ایجاد اجماع عمومی حول سیاست خارجی اروپایی هم نیاز دارند. در غیر این صورت، احتمالاً بی‌اعتمادی فزاینده‌ای نسبت به نخبگان و اتحادیه اروپا شکل خواهد گرفت و یک واکنش منفی پوپولیستی در انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا در ۲۰۲۴ و انتخابات ملی کشورها نیز در کار خواهد بود. دو سال پیش، اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا یا ای‌سی‌اف‌آر، پژوهشی روی نظرات افکار عمومی درباره نگاه اروپایی‌ها به جایگاه‌شان در جهان، اجرا کرد. نتایج آن نظرسنجی‌ها حاکی از ذهنیتی بر پایه همکاری در میان اروپایی‌ها بود که براساس آن، در دنیایی که قدرت‌های بزرگ رقابت می‌کنند، اروپایی‌ها ترجیح می‌دادند شراکت‌های راهبردی با کشورهای مختلف شکل و رشد دهند و حاکی از نوعی سیاست خارجی بودند که تا حد زیادی براساس ارزش‌هاست. در آوریل ۲۰۲۳، اندیشکده شورای روابط خارجی اروپایی، نظرسنجی دیگری در ۱۱ کشور اتحادیه اروپا اجرا کرد: آلمان، اتریش، اسپانیا، ایتالیا، بلغارستان، دانمارک، سوئد، فرانسه، لهستان، مجارستان و هلند. این نظرسنجی اجرا شد تا بشود فهمید شهروندان اروپایی، جایگاه خود در جهان امروز را چگونه می‌بینند. نتایج این نظرسنجی نشان می‌دهد غریزه‌های همکاری در سیاست خارجی، دارند کم‌کم با واقعیت ژئوپلیتیک جدید انطباق می‌یابند؛ واقعیتی که مشخصه آن، قطبیت فزاینده است. شهروندان اروپایی آرزو دارند در درگیری احتمالی بین ایالات متحده و چین بی‌طرف بمانند و به ایده «رفع ریسک» در رابطه با چین، بی‌میل هستند، حتی با وجود اینکه ریسک‌هایی در حضور اقتصادی چین در اروپا می‌بینند. آن‌ها روزبه‌روز از رابطه‌شان با ایالات متحده رضایت بیشتری دارند، گرچه متوجه این هستند که این رابطه ممکن است باثبات و پایدار نباشد. در نهایت، درباره جنگ اوکراین نیز همچنان متحد هستند اما فعلاً درباره نوع رابطه‌ای که اروپا باید بعد از جنگ با روسیه داشته باشد، نظرات مختلفی دارند. آنچه خواهید خواند، گزیده‌مروری است بر نگاه امروز شهروندان اروپایی.

یافته‌های تازه‌ترین نظرسنجی ای‌سی‌اف‌آر نشان می‌دهد که از خیلی جهات، شهروندان اروپایی چین را به‌عنوان قدرتی که اروپا را به چالش بکشد و بخواهد تضعیفش کند، نمی‌بینند. به‌علاوه، آن‌ها تصویر «دموکراسی در مقابل خودکامگی» را که دولت بایدن در مقابل چین ارائه می‌کند، نمی‌پذیرند. نکته غافلگیرکننده اینکه در مقایسه با نتایج نظرسنجی سال ۲۰۲۱، تصور اروپایی‌ها از چین تغییر اندکی داشته است. اکنون، تصور غالب تقریباً در تمام کشورهای نظرسنجی این است: چین، هم برای اروپا و هم برای کشور خودشان «شریکی لازم» است. اروپایی‌ها تردیدی ندارند که روسیه و چین در صحنه بین‌المللی با هم کار می‌کنند. میانگین ۷۰ درصد از پاسخ‌دهندگان، این دو را به‌عنوان شرکای نزدیک می‌شناسند. این شهروندان به این نتیجه نرسیده‌اند که اروپا همان‌طور که خود را از روسیه جدا کرده است، باید از چین هم جدا کند. در کشورهای نظرسنجی، به‌طور میانگین ۲۲ درصد معتقدند ریسک رابطه اقتصادی این منطقه با چین از منفعتش بیشتر است. برای افکار عمومی، نقطه عطف تغییر مسیر تنها به روسیه مربوط بوده است، نه به چین. به نظر می‌رسد اروپایی‌ها، ارتباط با چین را به تجربه این منطقه از وابستگی به روسیه و بحران انرژی حاصل از آن مربوط نمی‌بینند. هیچ کشوری نبود که اکثریت پاسخ‌دهندگانش معتقد باشند ریسک تجارت اروپا با چین از منفعتش بیشتر است. اما اروپایی‌های بسیاری هستند که تحویل سلاح و مهمات توسط چین به روسیه را خط قرمز حساب می‌کنند. به‌طور میانگین، ۴۱ درصد در چنین شرایطی آماده تحریم پکن هستند، حتی اگر معنای این کار، آسیب جدی به اقتصادهای غربی باشد. به‌طور میانگین اقلیتی ۳۳ درصدی مخالف چنین کاری خواهند بود. به هر حال، کشورهای اروپایی فاصله زیادی با رسیدن به موضع متحد بر سر این موضوع دارند. به‌علاوه، اروپایی‌ها درباره جنبه‌های عملی حضور اقتصادی چین در اروپا، احتیاط قابل‌توجهی نشان می‌دهند. به‌طور میانگین، اکثریت پاسخ‌دهندگان کشورهای مختلف، مخالف این هستند که به شرکت‌های چینی اجازه مالکیت در بخش‌های زیرساختی در اروپا داده شود. آن‌ها با اجازه مالکیت روزنامه‌های اروپایی یا مالکیت شرکت‌های حوزه فناوری هم مخالف هستند. ما همین سوال را در اواخر ۲۰۲۰ پرسیده بودیم و از آن زمان، اروپایی‌ها تا حدی بیشتر نگران حضور اقتصادی چین در اروپا شده‌اند. وقتی پای ریسک بالقوه وابستگی اقتصادی متقابل با چین در میان باشد، شهروندان اروپایی بیشتر روی حضور ملموس چین در اروپا تمرکز دارند تا ارتباطات انتزاعی‌تر و دوردست‌تر اروپایی‌ها در چین در قالب تجارت و سرمایه‌گذاری. این ممکن است تا حدی به این خاطر باشد که در حال حاضر، وابستگی اروپا به چین، در رسانه‌ها یا در زندگی روزمره مردم به اندازه وابستگی انرژی اروپا به روسیه، مشهود نبوده است.

برخلاف چین، رابطه اروپا با روسیه کاملاً تغییر جهت داده است. دولت‌های اروپا، به جز مجارستان، در حمایت از اوکراین و مخالفت با روسیه اتحادی قوی داشته‌اند. در این زمینه، رویکرد این دولت‌ها، معمولا با افکار عمومی کشورشان هماهنگ بوده است. در بیشتر کشورهای نظرسنجی، اکثریت موافق هستند که روسیه «دشمن» کشورشان و اروپاست. در بیشتر موارد، دیدگاه افکار عمومی درباره روسیه از زمان نظرسنجی ما که در سال ۲۰۲۱ انجام شد، تغییری قابل‌توجه داشته است. به‌طور میانگین، درصد آن‌هایی که روسیه را به‌عنوان «رقیب» یا «دشمن» اروپا می‌بینند، از حدود یک‌سوم به تقریباً دوسوم افزایش یافته است. همزمان، نگاه همدلانه نسبت به روسیه هم سقوط قابل‌توجهی داشته است. وقتی جنگ تمام شود، احتمالاً اروپایی‌ها درباره رابطه بلندمدت‌شان با روسیه اختلاف‌نظر خواهند داشت. رهبران اروپایی در صحنه عمومی گفت‌وگوی عمیقی در این باره نداشته‌اند، با این حال، بعضی پایتخت‌ها، به رویکردهایی اشاره داشته‌اند که تفاوت‌هایی جدی دارند؛ اما در میان مردم اروپا در این باره اختلاف کمتری وجود دارد. در همه کشورهای نظرسنجی، ۵۰ درصد یا بیشتر مایل بودند اگر جنگ با صلح حاصل از مذاکره تمام شد، کشورشان لااقل در بعضی زمینه‌ها، رابطه با روسیه را بازسازی کند. وقتی زمان از سر گرفتن روابط با مسکو برسد، این وضعیت، بنیان توافق نظر در میان مردم کشورهای اروپایی خواهد شد. با این حال، به نظر می‌رسد که وقوع کمی جنجال بر سر این موضوع، اجتناب‌ناپذیر باشد؛ برای مثال در لهستان، ۳۰ درصد مایلند همه روابط را با روسیه قطع کنند. در عین حال، اکثریت مردم بلغارستان، حدود یک‌سوم مردم اتریش و مجارستان و حدود یک‌چهارم آلمانی‌ها همین حالا هم به فکر بازسازی کامل رابطه و همکاری با روسیه بعد از جنگ هستند. خطرناک خواهد بود اگر این مواضع افراطی بحث بر سر این موضوع را در اروپا پیش ببرند.

وقتی ما نظرسنجی‌مان را در بهار ۲۰۲۱ برگزار کردیم. میراث ترامپ در اذهان مردم اروپا هک شده بود. باور به نیاز به همکاری راهبردی با ایالات متحده در همه نتایج نظرسنجی آن زمان ما مشخص بود، اما در هیچ کشور عضو اتحادیه اروپا، تصور غالب از ایالات متحده، تصور یک «متحد» که «منافع و ارزش‌های مشترک» با اروپا دارد، نبود. حالا در سال ۲۰۲۳ تصویر بسیار متفاوت است. اکثریت مردم دانمارک و لهستان، آمریکا را «متحد» اروپا قلمداد می‌کنند. دیدگاه غالب در هلند، سوئد و آلمان هم همین است. در اتریش و آلمان، درصد آن‌هایی که ایالات متحده را «دشمن» حساب می‌کنند، فقط به ۶ درصد رسیده است. تنها در بلغارستان است که بیش از ۱۰ درصد مردم، آمریکا را دشمن می‌بینند. جنگ روسیه در اوکراین باعث شده رهبری ایالات متحده به اروپا بازگردد و به نظر می‌رسد رهبران و مردم اروپا هر دو بسیار خشنود به استقبال این بازگشت رفته‌اند. با این حال، سه‌چهارم پاسخ‌دهندگان با این ایده موافقند که اروپا نمی‌تواند همیشه به آمریکا تکیه کند و نیاز دارد مراقب ظرفیت‌های دفاعی خودش باشد. کمتر از یک‌دهم مردم باور دارند که ایالات متحده همیشه از اروپا حفاظت خواهد کرد. درصد حامیان افزایش ظرفیت‌های دفاعی اروپا در مقایسه با نظرسنجی نوامبر ۲۰۲۰ افزایش یافته است. این یعنی برای اروپایی‌ها، حضور قوی دولت بایدن در ماجرای اوکراین، دلیلی برای راحتی خیال نیست. آن‌ها اعتقاد جدی به این دارند که اروپا نیاز دارد در حوزه امنیت و دفاع، ظرفیت ایفای نقش خود را بیشتر کند. همزمان، اروپایی‌ها اتکایشان به ایالات متحده برای امنیت را چندان خطرناک هم نمی‌بینند. به‌طور میانگین، ۴۷ درصد فکر می‌کنند منافع این رابطه از ریسکش بیشتر است و فقط ۱۵درصد برخلاف این فکر می‌کنند. به‌طور میانگین، اکثریت موافق این هستند که در صورت انتخاب دوباره ترامپ، این رابطه فرااقیانوسی تضعیف خواهد شد، اما معمولا این سناریو را بعید می‌دانند. این یعنی گرچه حامی سرمایه‌گذاری در ظرفیت دفاعی اروپا هستند اما قانع نشده‌اند که این نیاز فوری است یا اولویت بالایی دارد. اگر بین ایالات متحده و چین بر سر تایوان درگیری رخ دهد، به‌طور میانگین فقط یک‌چهارم مایل‌اند کشورشان یا اروپا، طرف آمریکا را بگیرد، درحالی‌که اکثریتی آشکار مایل‌اند بی‌طرف بمانند. در این موضوع، اینکه مردم ایالات متحده را برای اروپا و کشورشان «متحد» ببینند یا «شریک»، اهمیت دارد. آن‌هایی که آمریکا را «متحد» می‌بینند، بسیار بیشتر تمایل دارند که در این حالت طرف آمریکا را بگیرند، تا آن‌هایی که ایالات متحده را فقط یک «شریک» می‌بینند.

اولین دغدغه افکار عمومی اروپا این است که در مسائل سیاست خارجی قدرت اثرگذاری بیشتری داشته باشند. به‌طور میانگین، ۶۰ درصد از پاسخ‌دهندگان فکر می‌کنند دولت‌شان هنگام تصمیم‌گیری در سیاست خارجی، به اندازه کافی به آن‌ها گوش نمی‌کند. دوم اینکه به نظر می‌رسد شهروندان اروپایی نظرات‌شان در حوزه سیاست خارجی را بیشتر بر شرایط فعلی بنا می‌کنند تا سناریوهای محتمل آینده‌ای که ممکن است باعث تغییرات ناگهانی در وضعیت موجود شوند؛ برای مثال یک پژوهش نشان می‌دهد شهروندان اروپایی معمولا موافق‌اند که بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، اتحاد فرااقیانوسی را تضعیف خواهد کرد، اما فکر نمی‌کنند این در فاصله دو سال آینده ممکن است. این ممکن است باعث شود شدت حمایت‌شان از گام‌های جاه‌طلبانه‌تر برای تقویت ظرفیت‌های دفاعی اروپا، کمتر شود. به همین شکل، اکثریت اروپایی‌ها تقابل نظامی بین ایالات متحده و چین را بعید می‌دانند و به نظر می‌رسد چندان دغدغه‌ای نسبت به وابستگی اقتصادی متقابل اروپا با چین ندارند. در موضوع آمریکا، در همه این کشورها، اکثریت بر این باورند که اروپا نمی‌تواند همواره به ایالات متحده تکیه کند و در نتیجه لازم است که به‌دنبال ظرفیت‌های دفاعی خودش باشد. شهروندان اروپایی همچنان از این رابطه فرااقیانوسی حمایت گسترده‌ای دارند. حدود ۳۰ درصد اروپایی‌ها ایالات متحده را «متحد» و ۴۰ درصد «شریکی لازم» می‌بینند که باید با آن همکاری راهبردی داشته باشند. شهروندان اروپایی به نظر نسبت به حضور اقتصادی عملی چین در این قاره بدبین هستند؛ اما به نظر می‌رسد، فکر نمی‌کنند اروپا بتواند یا لازم باشد از چین هم همان‌طور که از روسیه جدا شد، جدا شود، حتی با وجود اینکه به خوبی آگاه هستند که چین و روسیه شراکتی نزدیک را با هم شروع کرده‌اند. در موضوع رابطه آینده با روسیه هم اروپایی‌ها امروز با هم اختلاف دارند. در نهایت، افکار عمومی اروپایی، تعلق خاطری فوق‌العاده به سیاست خارجی مبتنی بر ارزش‌ها دارند. در سوال مربوط به نقش اتحادیه اروپا، بزرگترین گروه پاسخ‌دهندگان فکر می‌کنند این نهاد باید «چراغ راه دموکراسی و حقوق بشر» باشد. دو سال پیش هم وقتی این سوال را پرسیدیم، دیدگاه غالب همین بود.  شاید شهروندان اروپایی دارند کم‌کم با واقعیت تازه دنیایی منطبق می‌شوند که روزبه‌روز تقابلی‌تر است؛ اما تغییراتی که در نگاه افکار عمومی اروپایی به چین، آمریکا و روسیه می‌بینیم می‌توانند راه را برای ایجاد اجماعی تازه در سیاست خارجی اروپا هموار کنند. رهبران اروپایی باید در مسیر رسیدن به این اجماع، افکار عمومی را لااقل «شریکی لازم» به حساب بیاورند.

محتاط با چین؛ متحد در قبال روسیه

311311