شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#ایران#اروپا#چرا#تنش#دارد؟

چرا اروپا با ایران تنش دارد؟

چرا اروپا با ایران تنش دارد؟

هم میهن نوشت: در گفت‌وگو با سینا عضدی و شیرین هانتر تشریح شد: چرا اروپا با ایران تنش دارد؟

برای بررسی ابعاد مختلف نشست امروز شورای امنیت سازمان ملل متحد با دو کارشناس این حوزه گفت‌وگو کرده‌ایم. سینا عضدی، کارشناس امور سیاست‌خارجی ایران و استاد کالج الیوت در دانشگاه جورج واشنگتن که در خصوص مسائل مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران مطالعه و پژوهش می‌کند، معتقد است دلیل عصبانیت اروپا از ایران، کمک‌هایی است که ایران به روسیه ارائه کرده است. شیرین هانتر، استاد دیگر دانشگاه جورج‌تاون و متخصص امور ایران معتقد است که اشتباه ایران بوده که فکر می‌کرده می‌تواند سیاست اروپا را از سیاست آمریکا جدا کند.

پیش‌بینی شما از نشست امروز شورای امنیت چیست؟ اروپا چه ابزاری در اختیار دارد؟

من فکر می‌کنم با اختلافات شدیدی که بین اروپا و آمریکا از یک طرف و مخصوصاً روسیه از طرف دیگر وجود دارد، بعید است که این جلسه به جای خاصی برسد و مثل همیشه به بن‌بست خواهد رسید و فکر نمی‌کنم اتفاق خاصی بیفتد. مهمترین ابزاری که اروپا در دست دارد، همانطوری که در خبرها آمده بود، این است که سه کشور اروپایی گفته‌اند قصد دارند، به اصطلاح خودشان، برای اولین بار برجام را نقض کنند و تحریم‌های موشکی ایران را حفظ کنند. در هر صورت تا جایی که من اطلاع دارم، مزایای اقتصادی و تجاری‌ای که قرار بود برجام برای ایران به همراه بیاورد، به‌خاطر تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا حاصل نشده و به نظر می‌آید که ایران رسماً عطای تجارت با اروپا را به لقایش بخشیده است. این مسئله خصوصاً در دولت‌ آقای رئیسی به وضوح دیده می‌شود. دولت آقای رئیسی معتقد است که با روابط تجاری با کشورهای منطقه و معاملات پایاپای، فعلاً می‌تواند روی پای خودش بایستد و اقتصاد ایران دچار فروپاشی نشود. این دیدی است که در تهران وجود دارد. بنابراین من فکر نمی‌کنم که اروپا آن‌چنان اهرمی برای فشار بر ایران داشته باشد. چراکه تجارتی با ایران ندارد. اروپایی‌ها به دلیل موضوع پهپادها به‌شدت از ایران ناراضی هستند، ایران هم ناراضی و بی‌اعتماد است، به دلیل اینکه قول‌هایی که اروپایی‌ها داده بودند، محقق نشده است. ولی به نظر من یکی از اهرم‌های فشار این است که تحریم‌هایی که طبق برجام قرار بوده برداشته شود را تمدید کنند. آن موقع باید دید ایران چه خواهد کرد.

در سال گذشته روابط ایران و اروپا به دلیل حمایت ایران از روسیه در خصوص اوکراین و اتهامات فروش پهپادها از طرف ایران به روسیه تیره شده است. بنابراین به احتمال قوی اروپایی‌ها ادعا خواهند کرد که ایران در قطعنامه 2231 تخلف کرده است و به این وسیله زمینه را برای خروج از برجام آماده خواهند کرد.

اگر در جریان بحران اوکراین، کمک تسلیحاتی و پهپادی ایران به روسیه صورت نمی‌گرفت، باز هم شاهد این مواضع و اقدامات از سوی اروپا بودیم؟

من فکر می‌کنم قضیه خیلی فرق می‌کرد. چون برای اروپایی‌ها این مسئله که ایران به روسیه کمک می‌کند، خیلی غیرقابل قبول است. من احساس می‌کنم که برخلاف همیشه و برخلاف آمریکا، این اروپایی‌ها هستند که در قبال ایران تندرو شده‌اند. از نظر اروپایی‌ها، ایران در حال حمایت از جنگی است که بعد از جنگ جهانی دوم، بزرگترین جنگی است که در اروپا رخ داده است. این مسئله برای اروپایی‌ها غیرقابل قبول است. مورد دیگر این است که در جریان مذاکرات احیای برجام، چند ماه پیش توافقی روی میز بود و ایران آن را امضا نکرد و به نظر من یک سرخوردگی بیشتری در اروپا ایجاد شد. یعنی دو موضوع مهم جنگ اوکراین و داستان احیا نشدن برجام سرخوردگی زیادی در اروپا ایجاد کرده است. تاکید اصلی من این است که حمایت ایران از روسیه اروپایی‌ها را به‌شدت گله‌مند کرده و در قبال ایران بسیار عصبانی هستند.

مشکلات اروپا با ایران فراتر از مسئله اوکراین و کمک‌های پهپادی ایران به روسیه است. اروپا با بیشتر جنبه‌های سیاست خارجی از جمله مواضع ایران درباره مسائل مربوط به خاورمیانه مشکل دارد. نزدیک‌تر شدن روابط ایران و روسیه و کمک‌های ایران فقط یک‌جنبه دیگری به نارضایتی اروپایی‌ها افزوده است.

پس از به بن‌بست رسیدن مذاکرات برای احیای برجام و بحران اوکراین، مواضع اروپا به‌شدت به ایالات متحده نزدیک شده است و مانند پیش از سال ۲۰۱۵ شاهد ائتلاف علیه ایران هستیم. این موضوع چه تبعاتی برای تهران دارد؟

نکته جالبی که در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای» آقای روحانی دیدم، این بود که ایشان مستقیماً نوشته‌اند ایران نمی‌تواند با یک جبهه متحد اروپا و آمریکا مقابله کند. یعنی به نفع ایران خواهد بود که سیاست اروپا با سیاست آمریکا مخالف باشد. در زمان آقای ترامپ هم موفقیت بزرگ ایران این بود که به‌رغم پیروی شرکت‌های خصوصی اروپایی از سیاست‌های تحریمی آمریکا، سیاست‌های دولت‌های اروپایی در قبال ایران کاملاً با سیاست آمریکا متفاوت بود. آنها به شدت از سیاست آمریکا در قبال ایران ناراضی بودند اما خُب به دلیل قدرت بیشتر تجاری و اقتصادی آمریکا کاری از دست‌شان برنمی‌آمد. در حال حاضر با رفتن آقای ترامپ و حضور آقای بایدن در کاخ سفید و حضور آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه آمریکا که برخلاف وزیر خارجه قبلی در اروپا بسیار محبوب است، کار برای ایران به‌شدت سخت‌تر شده است. هماهنگی سیاسی آمریکا و اروپا که مخصوصاً بعد از جنگ اوکراین بیشتر هم شده است، روی سیاست‌شان در قبال ایران هم تأثیر گذاشته است. این اجماع بین آمریکا و اروپا در قبال ایران اصلاً به نفع ایران نیست.

همانطور که من بارها طی سال‌های گذشته گفته‌ام، انتظار ایران از اینکه اروپا سیاستی متفاوت از آمریکا در قبال ایران اتخاذ کند، اشتباه بوده است. منافع استراتژیک و ایدئولوژیک آمریکا و اروپا خیلی به یکدیگر نزدیک هستند؛ گرچه اختلافاتی هم بین آنها وجود دارد. بنابراین ایران باید نگران این باشد که آمریکا تصمیم بگیرد دوباره سیاست‌های شدیدتری در قبال ایران اتخاذ کند. در این صورت اروپا هم با واشنگتن همراهی خواهد کرد.

با توجه به اینکه در ماه اکتبر تحریم‌های موشکی ایران براساس برجام برداشته می‌شود، آیا تروئیکای اروپایی به این امر تن خواهد داد؟ آیا اکتبر موعد استفاده سه کشور اروپایی از مکانیسم ماشه است؟

اینکه اروپا در خصوص تحریم تسلیحاتی ایران چه خواهد کرد من اطلاعی ندارم. اگر سیاست‌های ایران در قبال جنگ اوکراین به همین شکل پیش برود و تغییری نکند و یا اگر تفاهمی بین ایران و آمریکا و اروپا حاصل نشود، بعید نمی‌دانم که اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها به اقدامی دست بزنند که تحریم‌های تسلیحاتی ایران دوباره تمدید شود. این فقط گمانه‌زنی من است.

من گمان نمی‌کنم که تحریم‌های موشکی ایران برداشته شوند. اما فعال کردن مکانیزم ماشه ممکن است مشکل‌تر باشد.

درحالی‌که عملاً دیگر برجامی وجود ندارد و از توافق سال ۲۰۱۵ تنها نامی باقی مانده، به چه علت دو طرف همچنان یکدیگر را به نقض آن متهم می‌کنند؟ آیا برجام تنها به ابزاری برای اعمال فشار سیاسی تبدیل شده است؟

به نظر من مهمترین دلیل اینکه طرفین هر یک دیگری را به نقض برجام متهم می‌کنند - درحالی‌که عملاً همه برجام را نقض می‌کنند - این است که هیچ‌کدام نمی‌حواهند مسئول نابودی برجام باشند. نه اروپایی‌ها می‌خواهند این مسئولیت را بپذیرند و نه آمریکایی‌ها که از برجام خارج شده‌اند و نه ایرانی‌ها. دلیلش هم این است که هیچ جایگزین دیگری برای برجام ندارند. به نظر من مهمترین دستاورد برجام همین مسئله بود. برای همین بود که کشورهایی مثل عربستان و اسرائیل سعی کردند برجام را به هم بزنند و موفق هم شدند. چراکه قدرت‌های جهانی با امضای برجام نشان دادند وقتی که مسئله‌ای با هم دارند، می‌توانند با مذاکره حلش کنند و اگر مسائل بزرگ حل شود، ممکن است مسائل دیگر هم حل شود و این چیزی نبود که عربستان و اسرائیل بخواهند بین ایران و غرب رخ دهد. این دستاوردی مهم برای برجام بود. در شرایط فعلی، هیچ جایگزینی برای برجام نیست. جایگزینی که بتواند به‌صورت صلح‌آمیز برنامه اتمی ایران را کنترل کند و از طرف دیگر منافع اقتصادی ایران را نیز تامین کند. بنابراین فکر می‌کنم هیچ‌کدام از طرفین به دلیل نبودِ جایگزین برای برجام نمی‌خواهند مسئولیت نابودی برجام را قبول کنند و بدیهی است که انگشت اتهام را به سمت هم می‌گیرند.

برجام بلافاصله پس از امضا، مُرد. آمریکا و اروپا عملاً تحریم‌های ایران را برنداشتند و ایران هم هدف اصلی برجام که بهبود روابط با غرب بود را اجرا نکرد. به‌عبارت دیگر، برجام مُرده به دنیا آمد. تندروها هم در ایران، هم در غرب و هم در اسرائیل و کشورهای عربی از ابتدا مخالف برجام بودند. این مسئله همچنین با سیاست‌های داخلی آمریکا، اروپا و ایران آمیخته شد. برجام هیچ‌وقت هدف اصلی نبود. برجام برای غرب شروع یک روندی بود که طی آن سیاست‌های خارجی ایران تغییر کرده و به بهبود روابط این کشور با غرب منجر شود. مشکل اصلی مسئله هسته‌ای و برجام نیست، بلکه سیاست‌های خارجی ایران است که در همه جا منافع غرب را به چالش می‌کشد.