شهر خبر

اصلاح طلبان؛ از مطالبه واقع‌بینی حاکمیت تا بازسازی درونی

جواد مرشدی
اصلاح طلبان؛ از مطالبه واقع‌بینی حاکمیت تا بازسازی درونی

نگارنده معتقد است اصلاح طلبان که در دو انتخابات گذشته به نوعی از آن فاصله گرفته اند شاید با تغییر نظرحاکمیت به این عرصه بازگردند

هشت ماه مانده به انتخابات، نیروهای سیاسی در پی ایجاد آرایش خود متناسب با شرایط معین و جدید هستند؛ آنان خود را به تدریج برای کسب کرسی‌های مجلس دوازدهم آماده می کنند. بالارفتن تَبِ انتخابات از دوماه پیش و طرح پروژه خالص‌سازی از سوی تندروها با شائبه ورود لاریجانی به انتخابات کلید خورد، بگذریم که لاریجانی نیز به تک آنها پاتک زد و هرگونه اقدام مخرب آتی را خنثی و آن عده را که در پی پالایش و خالص سازی نظام از طریق محدود کردن دایره انتخاب مردم بودند،تا حدودی ناامید کرد. ظاهرا طیف تندرو فراموش کرده بودند که طبق تاکتیک‌های انتخاباتی، عموما سیاستمداران ده ماه مانده به انتخابات حضور خود را رسانه‌ای نمی کنند و با پرهیزاز این کار مترصد فراهم شدن شرایط مناسب برای اعلام کاندیداتوری خواهند ماند. در عین حال این موضع تندروها این گمانه را به همراه داشت که دولت رئیسی چند ماه زودتر، از قصد خود برای تشکیل مجلسی یکدست برای همراهی با دولت در دوسال پایانی خود، پرده برداشته است.

همان زمان واعظی رئیس دفترروحانی هم در مورد انتخابات موضع گیری کرد و گفت: باید منتظر بمانیم و ببینیم همان‌طور که مقام‌معظم‌رهبری در دیدار با کارگزاران نظام فرمودند یک انتخابات رقابتی، آزاد، سالم و مشارکتی برگزار خواهد شد یا نه. این تب زمانی بالاتر رفت که اخیرا مغز متفکر اصلاحات شش فرض و یک توصیه را به اصلاح طلبان در خصوص حضور در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی توصیه کرد ،این پیشنهاد سعید حجاریان از نگاه نافذ طیف اصولگرا پنهان نماند و محمد رضا باهنر در واکنش به آن گفت: «اینکه برخی برای آمدن به صحنه انتخابات شرط می‌گذارند، معنا ندارد. آقای حجاریان برای آمدن شما حاکمیت شرط می گذارد، نه آنکه شما برای حاکمیت شرط بگذارید. اگر خواستید وارد انتخابات شوید یکسری شرط و شروط است، اینها را بپذیرید بعد تشریف بیاورید.» این اظهارات باهنر حتی از همقطارانش در طیف اصولگرایان میانه رو با واکنش منفی مواجه شد. به این معنا که اعلام کردند موضع باهنر یک موضع شخصی است و ارتباطی با حاکمیت ندارد. روزنامه جوان نیز بر این موضوع، مطلبی نوشت و موضع باهنر را موضع شخص او عنوان کرد. از این رو باید این سوال را مطرح کرد که چرا باهنر، به ویژه از این منظر که مسئولیتی در حاکمیت ندارد، قاطعانه از شرط و شروط ورود اصلاح طلبان به عرصه انتخابات سخن می گوید تا حتی همفکرانش بر او خرده گرفته مواضع اش را نقد کنند؟

اما آثار ایجاد آرایش سیاسی جدید، در اردوگاه اصلاح طلبان به وقوع پیوست. اصلاح طلبان در جبهه اصلاحات خانه تکانی کردند و برای اولین بار در حیات جمهوری اسلامی ایران یک زن را به ریاست این جبهه گماردند. از نظر کارشناسان این انتخاب در راس جبهه اصلاحات، در همراهی با مردمی تلقی می شد که در دو انتخابات گذشته، از آنان فاصله گرفته بودند؛ از این منظر انتخاب مذکور بازسازی جبهه در پیوستن به بدنه اجتماعی تفسیر شد در عین آن که می توانست در صورت مشارکت در انتخابات آتی، حضوری رنگین را به نمایش گذاشته، و معنای نوینی از مشارکت سیاسی را در راس، بدنه، و جامعه خواهان اصلاحات به نمایش بگذارد. امری که به زعم اعضاء شاخص این حزب نیازمند رویکرد حاکمیت و فراهم شدن مواضع مطرح شده در بیانیه پانزده ماده ای رهبر جبهه اصلاحات است و طبعا اگر بهبودی حاصل شد به همان نسبت اصلاح طلبان هم به انتخابات نزدیک می شوند و اگر بهبودی حاصل نشد همانطور که مردم از انتخابات فاصله گرفته اند اصلاح طلبان هم به اجبار از آن فاصله خواهند گرفت.

در آخر اینکه چنانچه حاکمیت مشارکت حداکثری مد نظر رهبری در انتخابات را در دستور کار داشته باشد، بی تردید باید برای حضور مردم از ورود اصلاح طلبان به انتخابات بی بهره نماند و شرایط را برای جبهه اصلاحات تسهیل کند.

212