محمد علی فیاض بخش: از اواسط دهه ۶۰، سنّت نیکوی فعالیتهای تابستانی برای دانشآموزان پا گرفت و مدارس بسته به سطح کیفیتِ خود، برنامههایی را برای شاگردان خود به اجرا درآوردند و حتی مساجد و نهادهای مذهبی محلّات وارد این وادی شدند. بگذریم که برخی مدارس عمدتاً مذهبی از پیش از انقلاب، اردوهای تابستانی پیشرفته و مفیدی را برای دانشآموزانشان داشتند.
صرفنظر از محتواهایی که بنا به عقاید یا سلایق بانیان ارائه میشد، نفس مشغولداشتن کودکان و نوجوانان در زمان فراغت موقت از تحصیل و بیکاری طولانی تابستانی، امری سنجیده، ضروری و قابل تمجید بود و هست.
به مرور در رقابتهای مدارس غیردولتی، فعالیتهای تابستانه بیشتر رنگ درس و تحصیل گرفت و عملاً سال تحصیلی از مهرماه به تیرماه جلوکشیده شد و البته هر مدرسهای بنا به امکانات خود، تنوعاتی کم و بیش را در تابستانها به کار افزود؛ تا جایی که موتاسیونِ سلولهای بیشفعالیِ مدارس غیردولتی تا اردوهای خارج از کشور نیز متاستاز کرد و یک کسب پردرآمد همراه با نامِ پر رونق به ادا و اطوارِ برندینگ این مدارس افزودهشد.
مدارسی که بیادعا و اطوار، سالها تابستانهای بچهها را با ورزش و هنر و کاردستی و حلقههای ذوق و شوقِ تفریح و تفتّنِ معقول و متعارف پر میکردند، بعضاً فعالیتهای موسوم به جهادی را در گوشهوکنار محروم کشور با حضور شاگردانشان کلید زدند؛ این در حالی بوده و هست، که مدارسِ جهشیافته موتاسیونی، تورهای تابستانه اروپایی و آسیایی را در برنامههای کاری خود قرار دادند؛ گوارای وجودشان و برندِ ادامه حضورشان!….اما بدانیم:
کودک و نوجوان در روزهای بلند و گرم تابستان نیازمند است به:
ـ برخورداری از باشگاهها و زمینهای ورزشیِ محلّی، لااقل همپای وجود هر مسجد و حسینیهای که تقریبا در هر محلهای هست و بیشتر اوقات درشان بستهاست؛
ـ اجازه بازی و شادی در پارکهایی پاک و ایمن از خطرات و ناهنجاریهایی که بعضاً شکنندهتر و مصیبتزاتر(!) از شلحجابی اند؛
ـ فراهمسازی مهارتآموزیهای فنیوحرفهای و تمرینهای شغلی، با همت و قیادت شوراهای محلات؛
ـ همراهی والدین در تفریحات و حلقههای دوستانِ فرزندان؛
ـ پیکنیکها و سفرهای کوتاه و تورهای کمخرج با میانداری مدارس؛
ـ بازترکردن درهای مساجد و نهادهای مذهبی و خدماتی به روی اقشار مختلف نوجوان، به دور ایدئولوژیزدگیهای مرسوم ـ که فقط به جذب عدهای خاص میانجامد.
ـ ای کاش دستگاه حجیم آموزشوپرورش دولتی ما را آنتوان، چه سختافزاری و چه نرمافزاری، فراهم میبود، تا به این وظایف ذاتی خود در تابستانها نیز همت گمارد؛ دریغ!