جماران نوشت: سید محمود میرلوحی، معاون پارلمانی وزارت کشور در دولت اصلاحات، با تأکید بر اینکه تابآوری جامعه کاهش پیدا کرده، گفت: کسی که میخواهد امر به معروف کند اگر احتمال تأثیر ندهد، حق ندارد؛ و این اقدامش میتواند باعث آسیب به چیزی شود که به تصور خودش دارد امر به معروف و نهی از منکر میکند. مرتب برخی از علما و صاحبنظران این را میگویند ولی متأسفانه یک جریان فکر میکند خودش قانونگذار، مجری، قاضی و ناظر است همه را منحصر در خودش میداند و لذا ملاحظه میکنید که نمیخواهد به این مسائل تن بدهد؛ ولی باید تن بدهد. اینها باعث رودررویی در جامعه میشود و الآن هم فضای دانشگاهی، هنری و رسانهای نشان داده که آمادگی ندارد بیش از این سکوت کند و یا تبعیت کند از دیدگاهها و نگاههایی که اگر به نام اسلام باشد، غیررحمانی، تحکمی و غیردعوتی است.
وی در پاسخ به سئوالی درباره ایجاد مزاحمت برای کنسرت های موسیقی گفت: متأسفانه سابقه این کار بر میگردد به جایی که بخشهای فرهنگی از جمله کتاب، موسیقی و سینما که با سلیقه یک جریان خاص سیاسی هماهنگ نبودند را «تهاجم فرهنگی» دانستند و به سمت رفتارهای آمرانه، تحکمی و حذفی رفتند؛ و دایره آن رفتار آمرانه وعبوسانه آنقدر گسترش پیدا کرد که امروز همه بخشهای زندگی جوانان، زنان، هنرمندان و فرهیختگان در دانشگاه، سالنهای سینما و همه جاهای دیگر را در بر گرفته است اما نتوانستند قشرهای جوان و بخشهای مختلف را جذب کنند به مراکزی که متعلق به خودشان بود. خیلی هم هزینه کردند و سالها است که یک سلسله اردوها و جلسات در فرهنگسراها برگزار میشود و حتی در هر دو دورهای که اصلاحطلبان بودند، محدودیتهایی ایجاد کردند. سازمانی که در فرهنگسراها و سازمان فرهنگی و هنری شهرداری ایجاد شده که عملا جریان اصولگرایی در آنجا حاکم میشود و حتی وقتی دولت آقای روحانی هم بود، باز آنها اکثریت داشتند. مجلس هشتم این کار را کرده است.
معاون پارلمانی وزارت کشور در دولت اصلاحات افزود: هر وقت اصولگرایان حاکم شدهاند، تا جایی که توانستهاند، با ابزارهای قانونی برای بخشهای محدودیت ایجاد و این امر عرصه را تنگ کرد. در خراسان و بعضی جاهای دیگر از قوانینی که خودشان تصویب کرده بودند هم عبور کردند و داستان گشت ارشاد و مسائلی که در مورد حضور بانوان در ورزشگاهها پیش آمد، متأسفانه آنقدر بخشهای مختلف زندگی مردم از کسب و کار و بخشهای فرهنگی و آموزشی را تحت تأثیر قرار داده و رفتار صدا و سیما را هم که میبینید.
میرلوحی ادامه داد: در واقع اینها یک نگاه خاص و قرائت خاصی از دین و قانون اساسی دارد و بعد هم قانع نشدند و فراتر رفتند و بحث آتش به اختیار و این رفتارها را شروع کردند. لذا شاهد کتابسوزی و کتابفروشی سوزاندن بودیم، تا تریونهایی که اینها در قم و جاهای مختلف به هم زدند. بعد از حوادث سال گذشته و جریانهایی که پیش آمد، به نظر میآمد که باید این رفتارها متوقف و صدای معترضین شنیده شود؛ ولی هنوز هستند دستههایی که میخواهند نشان بدهند عبور میکنند. حتی اگر بزرگان، رؤسا و کسانی که قبلا اینها را حمایت، تشویق و تهییج کردهاند به این جمع بندی برسند که تابآوری جامعه کاهش پیدا کرده و روحانیون متفاوت با اینها مرتب اعلام میکنند که این شیوههای امر به معروف و نهی از منکر پاسخگو نیست.
عضو سابق شورای شهر تهران تصریح کرد: کسی که میخواهد امر به معروف کند اگر احتمال تأثیر ندهد، حق ندارد؛ و این اقدامش میتواند باعث آسیب به چیزی شود که به تصور خودش دارد امر به معروف و نهی از منکر میکند. مرتب برخی از علما و صاحبنظران این را میگویند ولی متأسفانه یک جریان فکر میکند خودش قانونگذار، مجری، قاضی و ناظر است همه را منحصر در خودش میداند و لذا ملاحظه میکنید که نمیخواهد به این مسائل تن بدهد؛ ولی باید تن بدهد. اینها باعث رودررویی در جامعه میشود و الآن هم فضای دانشگاهی، هنری و رسانهای نشان داده که آمادگی ندارد بیش از این سکوت کند و یا تبعیت کند از دیدگاهها و نگاههایی که اگر به نام اسلام باشد، غیررحمانی، تحکمی و غیردعوتی است.
معاون پارلمانی وزارت کشور در دولت اصلاحات افزود: بالأخره تأکید اسلام این است که «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ». اگر دین اسلام، نباید اکراه، الزام و اجبار در آن باشد و اگر دیدگاهی است که این حضرات میخواهند ترویج کنند، این یک دیدگاه و یک قرائت از دین است و همه دین و همه دیدگاهها این نیست. اگر قانون است، قوانین مختلفی زمین مانده است. چقدر از اصول قانون اساسی روی زمین است؟ قوانین آزادی اعتراضات، آزادی احزاب، آزادی مطبوعات، مسکن، آموزش و دهها اصول مختلف قانون اساسی روی زمین است. اگر بگوییم قانون جاری است، بسیاری از قوانین مربوط به حقوق اساسی، برخورداری، رفاه و اشتغال مردم به کجا رسیدهاند؟ اگر گفته شود یکی از مواد قانون مجازات اسلامی هم برخورد با این قضایا است، هر وقت به صدها قانون دیگر عمل شد، تازه زمینه عمل این با بقیه قوانین متفاوت است. زمینه عمل آن جامعه، عرف و اقبال عمومی و از جنس دعوت است و از جنس خشونت، برخورد، ضرب و شتم و این رفتارها نیست. متأسفانه باید گفت که این بخش خاص هم قرائتش از اسلام عجیب و شاذ است و هم فکر میکند که این قرائت صاحب همه اختیارات بر هرگونه رفتار، برداشت و سلیقهای هست. این هم باعث شده جامعه به این مرحله رسیده و جوانان امروز به نقطهای رسیدهاند که متأسفانه از دیانت، انقلاب و همه مسائل کم کم دارند فاصله میگیرند.
این فعال سیاسی تاکید کرد: به نظر من باید این را محصول همین رفتارهای خودسرانه و نگاههای تنگنظرانه، آمرانه و عبوسانه به مسائل مذهبی، دینی، قانونی و رفتاری بخشهای مختلف جامعه و دخالتهای بی حد و بدون ضرورت در زندگی شخصی و خصوصی مردم دانست.اکثریت جوانان به اینها بی اعتنا شدهاند و افرادی که مطلع باشند و مسائل اوایل انقلاب و دیدگاههای امام یادشان باشد، طبیعتا با اینها همدلی و همراهی نخواهند کرد.
وی درباره نقش وزارت کشور در جلوگیری ا این خودسریها و هرج و مرجها گفت: باید محکم به صحنه بیاید. وزارت کشور اگر بخواهد کنار بایستد و با نصیحت کار را پیش ببرد، سال 98 شاهد بودیم که در شروع ماجراهای مراغه، مشهد و برخی شهرهای دیگر بعضی از این نیروها بدشان نمیآمد و وقتی صحنه آمدند وضعیتی شد که به فرماندهان آنها سنگ پرتاب کردند. وقتی چهارچوب و منطق نداشته باشد، شتری است که در هر خانهای میخوابد. یک وقت ممکن است به تریبونهای اصلاحطلبان حمله کنند، ولی الآن کم کم تریبونی برای مخالفین نمانده و تریبونهای خودشان است. ارشاد فعلی از خودشان است و قبلا هم در جلسات اینها شرکت میکرده و باز هم مجوزهای اینها را قبول ندارند. آقای ضرغامی همان کسی است که این همه میزگردهای مربوط به اینها را در صدا و سیما شارژ میکرده و حالا هر روز مراکز گردشگری را پلمپ میکنند.
وی افزود: اینها نشان میدهد به نقطهای رسیده که اگر جدی برخورد نکنند و مانع نشوند، دو نتیجه خواهد داشت؛ یکی اینکه هرج و مرج در کشور حاکم میشود و دیگری رودررویی است. بالأخره الآن این وضعیت است که مخالفین هم حاضر نیستند در برابر این رفتارها سکوت کنند و رودرویی بین بخشهای جامعه ایجاد میشود. اگر در این کنسرت شیشه شکسته، ممکن است دفعات دیگری روردروییهای دیگر و حوادث ناگوار و هزینههای سنگین پیش بیاید.
این مقام دولت اصلاحات تصریح کرد: فرماندار مسئول شورای تأمین استان است. چطور دو نفر جوان دانشجو که سرشان را تکان بدهند، فورا با آنها برخورد میکنند و در اینجا حضور ندارند؟ باید در این کنسرت حضور داشته باشند و تأمین امنیت کنند. چطور بی اطلاع هستند؟ خود این بی اطلاعی نشان دهنده اشکال جدی در سیستمهای اطلاعاتی است که این همه هزینه میشود تا از مسائل مختلف مطلع شوند و در این موارد یا اطلاع ندارند، یا اطلاع دارند و جدی نمیگیرند و یا ممکن است به این معنا باشد که به این رفتارها راضی هستند. این خیلی برای حاکمیت بد است که در شرایطی که همه امکانات و بخشهای مختلف در اختیار خودشان هست، باز اجازه بدهند این طور کارها و هرج و مرج رخ بدهد. اگر تصور میکنند این کار باعث میشود مخالفینشان ساکت شوند، به نظر میآید که اشتباه میکنند.