شهر خبر

پاسخ هواداران تندروها در زدن اتهام خیانت به استراتژی میانه روها چیست؟ / آنها از روی چه اسنادی می توانند به میزان صداقت رهبرانشان آگاه شوند؟

پاسخ هواداران تندروها در زدن اتهام خیانت به استراتژی میانه روها چیست؟ / آنها از روی چه اسنادی می توانند به میزان صداقت رهبرانشان آگاه شوند؟

هواداران تندروها از کجا می توانند حدس بزنند در آینده قرار است، در ایران در حوزه داخلی و خارجی و منطقه ای چه سیاست های تدوین شده رقم بخورد؟ برای این منظور توصیه کارشناسی آن است که کتاب «رویاهای چینی» مورد مطالعه تندروها قرار بگیرد.

برای برخی غیر قابل باور است، ولی حقیقت دارد؛ امضاء بیانیه مشترک میان ایران و چین باعث خواهد شد، آن کسانی که همه هویت خود را با تندروی گره زده بودند، مشی میانه روی اتخاذ کنند. در بیانیه مشترک ایران و چین بر دو موضوع اساسی تاکید شده است:

  1. دو طرف، بر اهمیت صلح و ثبات منطقه خلیج فارس در امنیت بین المللی و جریان انرژی تاکید کردند. طرف چینی از نقش مهم ایران در حفظ امنیت جهانی انرژی تقدیر کرد. طرف چینی از سیاست همسایگی پیشنهاد شده توسط رئیس جمهور رئیسی تمجید کرد. طرف ایرانی از ابتکار چین برای صلح و ثبات و ارتقای گفتگوها میان دولت‌های خلیج فارس استقبال نمود. طرف چینی از تلاش‌ کشورهای منطقه در تقویت اتحاد و هماهنگی، حل اختلافات از طریق گفت وگو و دستیابی به روابط خوب همسایگی حمایت می‌کند. طرف چینی مایل است در حراست از صلح، ثبات و امنیت منطقه‌ای با طرف ایرانی همکاری نماید.

در پناه چنین اصلی در حوزه خلیج فارس عملکرد حوثی ها در یمن، و تقابل ایران با سیاست همسایگان باید اصلاح شود.

  1. در حوزه امنیتی و دفاعی «دو طرف همه اشکال تروریسم و حملات تروریستی علیه غیرنظامیان را محکوم کردند. آنها مخالفت خود را با اعمال استانداردهای دوگانه در مبارزه با تروریسم و ارتباط دادن تروریسم به هر مذهب و گروه قومی خاص ابراز داشتند. دو طرف، بر توسعه و تشویق اندیشه‌های «اعتدال‌گرایانه» با هدف کاهش ریشه ای فضای حیاتی تروریسم تاکید کردند. دو طرف از ابتکارات همدیگر برای حفاظت از صلح و امنیت منطقه‌ای استقبال نمودند.»

چنین بندهایی در بیانیه حکایت از آن می کند که سفر آقای رئیسی به چین، با برنامه از قبل تعیین شده همراه بوده و نظام سیاسی به تغییر مشی در برابر نظام جهانی و برای ورود به آن ذیل سیاست نگاه به شرق، تصمیم های لازم را اخذ کرده است. امری که خود به مثابه پیروزی برای میانه روهای ایران است. میانه روهای ایران حاضرند تندروها خود میانه رو شوند، ولی کشور نجات یابد.

تبلور این امر در حوزه رسانه ای در مشی مدیرمسئول روزنامه کیهان هویداست که در مراسم گرامیداشت ۱۷ هزار شهید ترور در کاشان با بیان اینکه ما قبل از هر موضوعی باید بدانیم در چه موقعیتی ایستاده‌ایم، اظهار کرد: « میدان درگیری به مرور زمان تغییر پیدا می‌کند، اما اصل درگیری ما پا بر جا است ». مدیرمسئول کیهان با توسل به سخنان مقام رهبری تاکید کرد: « امروز ماشین جنگی در فرمول قدرت صدرنشین نیست چراکه امروز جنگ، جنگ افکار است.» این که مدیرمسئول کیهان بر «تغییر میدان درگیری» از یک سو، و «صدرنشین شدن جنگ افکار» به جای «ماشین جنگی» اشاره می کند، جای بسیار خرسندی دارد. اما در سخنرانی مذکور هنوز تغییر میدان درگیری تعریف نشده است. کارشناسان مبهم ماندن بسیار از تعاریف در شرایط کنونی را تغییر نظم می دانند که می تواند برای تندروها آسیب های بسیار زیادی داشته باشد. از این رو تندروها مایلند تغییر نظم از تندروی به میانه روی و اصل شدن اقتصاد به جای ایدئولوژی، با حداقل ریزش انجام شود.

بر اساس بیانیه مذکور کمی تلاش قادر خواهد بود چرخش در سیاست تقابلی، با غرب و آمریکا، و تبدیل آن به سیاست تعاملی و رقابتی، یعنی همان چیزی که در سیاست چین آمده و در بیانیه تحت عنوان عمل به «اعتدالگرایی» بر آن تاکید شده، برای هواداران تندروی در ایران واضح و آشکار سازد. بر اساس این وضعیت، بعید نیست در آینده نزدیک یکی از سیاست های ابلاغ شده به گروه های سیاسی داخلی، عدم آتش زدن آمریکا و یا لگد کردن بر روی آن باشد که بلاشک عملکرد درستی است. اما نکته این است که چرا تندروها به «روش» و «استراتژی» آن اندازه به عنوان مرزهای ممنوعه اصالت دادند که گاه تغییر مشی مذکور می توانست گناه نابخشودنی تلقی شود و اگر گناه نابخشودنی بود چرا خودشان به تغییر استراتژی تن داده اند؟ در سخنرانی مدیرمسئول کیهان، دلیل اصلی بیان تغییر به صورت نرم، ناشی از همین رویکرد است که بر اساس آن بسیاری را متهم به انواع خیانت ها و جرائم و پیروان تندرو از آن استقبال کردند و اکنون با این تغییر در برابر آن باید پاسخگوی عملکرد خود باشند.

اما تندروها از کجا می توانند حدس بزنند در آینده قرار است، در ایران در حوزه داخلی و خارجی و منطقه ای چه سیاست های تدوین شده و رقم بخورد؟ برای این منظور توصیه کارشناسی آن است که کتاب «رویاهای چینی» مورد مطالعه تندروها قرار بگیرد. دستورالعمل و جزییات مشی فعلی و آینده جمهوری اسلامی ایران، در کتاب مذکور، که مواضع چین در بیان آقای شی در سفر به کشورها و ... است به طور کامل آمده است. مواضع آقای شی، مواضع حزب کمونیست چین است و به طور کامل روش و راهنمای عمل بیانیه مشترک ایران و چین به شمار می رود.

پاسخ هواداران تندروها در زدن اتهام خیانت به استراتژی میانه روها چیست؟ / آنها از روی چه اسنادی می توانند به میزان صداقت رهبرانشان آگاه شوند؟

در کتاب «رویای چینی» رئیس جمهوری چین شیجینپینگ، (ترجمه محمدرضا نوروز پور با مقدمه فریدون وردی نژاد سفیر سابق ایران در چین ، انتشارات فرهنگ مانا) خطوط اصلاح مشی حکمرانی و معرفی آن در حوزه های داخلی، منطقه ای و جهانی کاملاذکر شده است. یادآوری این نکته ضروری است که یکی از عناصر اصلی بیانیه مشترک اصلاح حکمرانی است. اصلاح حکمرانی یکی از عناصر اصلی ایجاد «هماهنگی، امنیت، و رفاه مشترک» برای انجام همکاری متفابل (ص 196) بر اساس پیگیری های سیاست های مشترک به شرح زیر است:

۱-از نظر آقای شیجینپینگ نظریه «خانواده بزرگ، سیاست بلوک، و حوزه نفوذ» نظریه ای شکست خورده است. (ص ۱۷۰ و تکرار همین موضع در صفحه ۲۱۱) از این منظر نزدیکی ایران به عربستان و کشورهای عرب خلیج فارس کاملا قابل توجیه است. بر این اساس تشکیل بلوک های حذفی و هدف قرار دادن کشورهای ثالث ناممکن است. از این منظر تندروها نمی توانند مشی تقیه را که در برابر برجام پیش گرفتند این جا نیز اتخاذ کنند.

۲-با تغییر رویکرد تقابلی محور وحدت نیروها در داخل کشور دیگر نمی تواند حوزه هسته ای باشد. شیجینپنگ در مارس ۲۰۱۴ در سخنرانی خود در هلند راجع به امنیت هسته ای، می گوید: «ماباید بر حقوق و تعهدات به یک اندازه تاکید داشته باشیم، و روند امنیت هسته ای بین المللی را بر اساس «احترام به حقوق و منافع تمام کشورها» پیش ببریم... هر کشوری باید با جدیت به تعهدات ذکر شده در اسناد حقوقی بین المللی در مورد امنیت هسته ای عمل کند، قطعنامه های مرتبط شورای امنیت را به طور کامل اجرا کند و چارچوب قانونی برای امنیت هسته ای را تقویت کند.» ( ص ۱۰۲) برای این منظور چین «قبلا مراسم پایه گذاری مرکز عالی امنیت هسته ای، پروژه مشترک چین و ایالات متحده برگزار» کرده است. (ص ۱۰۵) همکاری راهبردی چین و آمریکا در حوزه استراتژیک هسته ای و مالی و جهانی، مبین آن است که ایران چه به برجام و چه غیر آن راه تنش زدایی با آمریکا و غرب را طی خواهد کرد و از منظر مالی، سیستم اف ای تی اف و ... را خواهد پذیرفت.

۳-بر اساس اهداف آقای شی، قرار است چین از طریق اتحاد با آسیا - اقیانوسیه به عنوان اولویت سیاست خارجی مبتنی بر همسایگی چین رهبری جدید جهان را برعهده بگیرند، (ص ص ۹۲-۹۳) از این منظر ایران دیگر نمی تواند به حساسیت های این کشور نسبت به روابطش با عرب ها، مشی حمایت از حوثی ها علیه عربستان را ادامه دهد. این امر می تواند انرژی های فسیلی یعنی همان چیزی که مورد نیاز چین و توسعه آن است به خطر بیندازد. ضمن آن که در سال ۲۰۱۴ در دیدار شیجینپینگ با مجمع همکاری چین و کشورهای عربی روابط چین با عرب ها و تامین امنیت عرب ها مورد تاکید قرار گرفت. در آنجا آقای شی گفت که دهه آینده، دهه کلیدی در توسعه روابط چین و کشورهای عربی است.(صص 156-157)

کتاب «رویاهای چینی» ظرایف زیادی در خود دارد. اما تندروها که اکنون قدرت را در ایران در دست دارند چه برای هوادارانشان و چه برای مردم بهتر است نکاتی که گفته شد، توضیح بدهند. بی صداقتی خواهد بود اگر گفته شود در ارتباط با آمریکا و غرب همان مشی ۶ ماه پیش درجریان است.

یکی از ظرایفش آن است که روشن می کند رادیکالیسم اصولگرایان تندرو، هرگونه تحقق سیاست نگاه به شرق را نیز منتفی می کرده، زیرا آنان نمی توانستند با دولتهای اصلاحات و اعتدالگرا که قادر نیستند مشی میانه روی را در عمل پیگری کنند، بیانیه مشترک امضا کنند. آنان در صورتی می توانستند به امضای بیانیه اقدام کنندکه تندروها در درون تصمیمات خود را اتخاذ کرده با قدرت تمام برای تغییر مشی راهی پکن و امضای بیانیه مشترک شوند.

نکته دیگر آن که دوستان تندرو و بالفعل میانه رو شده در سیاست خارجی، و رادیکال در مشی اقتصادی داخلی، بهتر است کتاب مذکور را در میان خود به بحث بگذارند، ببینند در کجاها به نیروهای سیاسی طرف مقابل خود چه تهمت هایی رواداشته اند. دنیا گذرا است. امروز هستیم و فردا نیستیم.

۲۱۶۲۱۶