شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:##منتظر#تغییرات#اساسی#باشید

منتظر تغییرات اساسی باشید

فريد زکریا: حتما شما هم از تصاحب واقعی ورزش گلف حرفه ای توسط عربستان سعودی شگفت زده شدید،اما باید بگوییم که باید برای بسیاری از چنین خبرهایی در ماه ها و سال های آینده آماده شوید.

عربستان سعودی در این برهه با یک طرح ۶.۷ تریلیون دلاری که در قالب «چشم‌انداز ۲۰۳۰» این کشور گنجانده شده است، بزرگ‌ترین اثرگذاری خود را بر عرصه حرفه ای ورزش جهان دنبال می کند.

این یک حقیقت است که در این برهه، ظهور خلیج فارس و به ویژه عربستان سعودی، در حال ایجاد تغییرات بنیادی و مهم در شکل خاورمیانه است، اما به این نکته نیز باید توجه داشت که این دگردیسی در غرب آسیا، پیامدهای بزرگ و تعیین کننده‌ای نیز در سراسر جهان درپی خواهد داشت.بیایید به یک سوال پاسخ دهیم.

عنوان این پرسش را هم «یک مسابقه سریع» بگذاریم.به نظر شما سریعترین رشد اقتصادهای بزرگ جهان در سال گذشته از آن چه کشوری یا کشورهایی بود؟ اگر شما در جواب بگویید که هند ،چین یا هر یک از کشورها آسیای جنوب شرقی رکورددار یک رشد اقتصادی بسیار بزرگ بوده‌اند،باید بگوییم که سخت در اشتباهید.

پاسخ شاید تعجب آور باشد؛این عربستان سعودی بود که رقم ۷ر۸ درصد رشد سالانه اقتصادی را به نام خود ثبت کرد.جالب آنکه کویت و امارات متحده عربی نیز رشد سرسام آور اقتصادی را در سال گذشته برای خود ثبت کردند.

اما به واقع چه عاملی می تواند رونق اقتصادی این چنین بزرگی را توضیح دهد؟ بیایید خیالات خام را کنار بگذاریم،علیرغم آنچه بسیاری به آن امیدوارند و هر لحظه از فراگیر شدن انرژی های سبز سخن می‌گفتند،حقایق موجود به وضوح به ما نشان داد که جهان همچنان به شدت به سوخت های فسیلی وابسته است. در همین ارتباط جنگ اوکراین و تحریم‌ها علیه روسیه اهمیت مسکو را در بازارهای جهانی نفت و گاز کاهش داده است. علاوه بر این، دو کشور بزرگ دیگر تولیدکننده نفت جهان یعنی ایران و ونزوئلا نیز تحت تحریم هستند و زیرساخت های نفتی قدیمی و رو به زوال دارند.

ایالات متحده مقدار زیادی نفت و گاز تولید می کند اما همچنان مقادیر زیادی از آن این انرژی را وارد می کند. در نتیجه، جهان اکنون به تعداد انگشت شماری از کشورهای خلیج فارس برای عرضه ثابت نفت و گاز متکی است.این شرایط احتمالاً در دهه آینده نیز ادامه خواهد داشت و اگر چنین شود، خلیج فارس شاهد یکی از بزرگترین جریان های ورود ثروت در تاریخ خواهد شد. در حال حاضر، چهار صندوق اصلی ثروت دولتی این کشورها(کشورهای عربی حوزه خلیج فارس) تقریباً ۳ تریلیون دلار دارایی انباشته کرده اند که این رقم هنگفت در دو سال گذشته حدود ۴۲ درصد افزایش داشته است.

عربستان سعودی انتظار دارد که ابزار سرمایه گذاری اصلی آن یعنی همان صندوق سرمایه گذاری عمومی تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۲ تریلیون دلار ذخیره داشته باشد و آن را به بزرگترین عامل سرمایه گذاری در جهان تبدیل کند.

برای آینده قابل پیش بینی، این‌ها مهم ترین منابع سرمایه روی کره زمین خواهند بود.پیامدهای اقتصادی این ثروت در اطراف ما به چشم می خورد. عربستان سعودی در واقع تجارت حرفه ای ورزش گلف را خریده است. در ژانویه، بلومبرگ گزارش داد که پادشاهی به دنبال خرید امتیاز مسابقات فرمول ۱ به قیمت بیش از ۲۰ میلیارد دلار است.

شاید معروف‌ترین ستاره فوتبال جهان، کریستیانو رونالدو، برای یکی از تیم‌هایش با مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار در سال بازی کند. این شرکت سرمایه گذاری های عظیمی را در صنعت بازی های آنلاین انجام می دهد و امیدوار است که به یک بازیگر اصلی در این فضا تبدیل شود.

بهتر است به تیم‌های ورزشی معتبر، هتل‌های لوکس در اروپا و برندهای معروف مد در دنیا نگاه کنید و جالب آنکه در پشت همه آنها صاحبان عرب خلیج‌فارسی را خواهید دید.یکی از وزیران کشورهای حوزه خلیج فارس به من گفت:«ما زیرساخت های زیادی در کشورهای خود ساخته ایم و چیزی که اکنون به دست می آید، پول نقد برای سرمایه گذاری است».در این میان نکته‌ای مهم وجود دارد،این افزایش ثروت، خاورمیانه را تغییر داده است،اما بازیگران قدرتمند پیشین عربی در منطقه مثل مصر، عراق و سوریه به دلایل مختلف مثل فقر، تفرقه در هرم قدرت و البته ناکارآمدی، قادر به ایفای نقش های اصلی نیستند. خلیج فارس جایی است که اتفاقات در آنجا رخ می دهد.

در این میان عربستان سعودی به صورت خاص تغییر استراتژیک عظیمی را در سیاست خارجی خود ایجاد کرده است. در سال های اولیه قدرتیابی، ولیعهد محمد بن سلمان که در حقیقت حاکم واقعی این پادشاهی است از ثروت کشورش به شیوه ای ناشیانه و بیش از حد استفاده کرد. او به طرق مختلف سعی کرد رژیم‌های قطر، لبنان و اردن را تحت فشار قرار دهد یا سرنگون کند؛ در حالی که جنگی داغ در یمن و جنگ سرد با ایران به راه انداخت که هیچ‌کدام به ثمر نرسید.

در همین اوقات قتل جمال خاشقجی، ستون نویس روزنامه واشنگتن پست در سال ۲۰۱۸ نیز اتفاق افتاد.در مقابل در چند سال گذشته اتفاق بزرگی افتاد و به نظر می رسد که او(بن سلمان) به یک بلوغ سیاسی برای پیشبرد بهتر امور کشورعربستان رسیده باشد.ولیعهد عربستان که قدرت مطلق را در پادشاهی سعودی در دست دارد،در یک چرخش آشکار روابط کشورش را با قطر و اردن بهبود بخشید، روابط دیپلماتیک خود را با ایران برقرار کرد و اکنون نیز به دنبال یک توافق صلح با یمن است.

کشورهای خلیج فارس اکنون همگی در حال تعمیق روابط خود با پکن هستند که در این برهه بزرگترین مشتری برای منطقه است. در سال ۲۰۰۱، تجارت عربستان با چین کمی بیش از ۴ میلیارد دلار برآورد شد که این رقم حدود یک دهم تجارت سعودی با ایالات متحده و اتحادیه اروپا بود.اما در سال ۲۰۲۱، رقم تجارت میان سعودی و چین به رقم حدود ۸۷ میلیارد دلار رسید که به وضوح از کل مناسبات تجاری با ایالات متحده و اتحادیه اروپا بیشتر بود. در این برهه روابط اقتصادی میان چین و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با یک سرعت باورنکردنی در حال رشد است و روزنامه واشنگتن پست حتی در گزارشی نوشت که چین ساخت یک تاسیسات نظامی مشکوک در امارات را از آغاز کرده است.

در این میان نباید این نکته مغفول بماند که عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس در این برهه به دنبال طلاق سیاسی از آمریکا نیستند،بلکه آنها روابط گسترده اقتصادی با چین و روابط امنیتی نزدیک با آمریکا را دنبال می کنند. کشورهای عرب حوزه خلیج فارس می خواهند بتوانند آزادانه با همه کشورهای جهان از جمله روسیه تجارت کنند.

پیشنهاد می کنم اگر می خواهید ببینید روس ها برای فرار از تحریم های غرب به کجا رفته اند، از دوبی دیدن کنید، جایی که در برخی هتل ها بیشتر صحبت کردن های روسی می شنوید تا عربی.اعراب خلیج فارس اکنون روابط رو به رشدی با هند دارند و برخی از این کشورهای عربی نیز حتی در حال ایجاد پیوندهای جدید با اسرائیل هستند.اکثر کشورها مایلند سیاستی را دنبال کنند که به آنها اجازه دهد به صورت آزاد در غرب و شرق دوستان خود را مطابق با منافع خود انتخاب کنند. اگر ولیعهد سعودی به مسیری که اکنون در آن است ادامه دهد، عربستان سعودی احتمالاً قادر خواهد بود این اقدام متوازن کننده را مدیریت کند.

مترجم: آرش میری خانی