شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#حیوانات#شبیه

چرا دیگران را حیوان خطاب می‌کنید؟

آیا می‌توانیم برای تحقیر دیگران، ناسزا گفتن، ایراد گرفتن یا توهین کردن، اسامی حیوانات را به کار ببریم و آن‌ها را شبیه حیوانات توصیف کنیم؟

به گزارش «اطلاعات آنلاین»، وجیهه تیموری در یادداشتی در ضمیمه آفتاب مهتاب امروز روزنامه اطلاعات نوشت:می‌گویند: اسم هرکس، کلید ورود به فکر و قلب و وجود اوست.

برای همین در قدیم، آدم‌ها اسم کوچک خودشان را از غریبه‌ها و دشمنان پنهان می‌کردند تا نتوانند به آنها نفوذ کنند. حتی در جنگ‌ها، قهرمانان و فرماندهان و سربازان عالی‌رتبه برای خودشان اسم مستعار انتخاب می‌کردند تا دشمن نداند که با چه کسی دارد مبارزه می‌کند و بر او مسلط نشود. نمونه‌اش در داستان جنگ رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی؛ سهراب که نمی‌داند دارد با پدر خودش می‌جنگد، نامش را از رستم پنهان می‌کند و هرچه رستم می‌گوید «نکند تو سهراب باشی؟» او انکار می‌کند و می‌گوید «نه! من سهراب نیستم.»

می‌گویند: اسم هرکس، مثل کلمه رمز ورود به قلب او و نزدیکی و صمیمیت با اوست؛ برای همین کسانی که خیلی همدیگر را دوست دارند و صمیمی هستند، همدیگر را به نام کوچک صدا می‌زنند.

می‌گویند: همان‌طور که در داستان‌های قدیمی، اگر کسی می‌خواسته وارد قلعه یا کاخ یا اتاق شخصی و خصوصی کسی شود، باید اسم رمز را کامل و درست بر زبان می‌آورده تا قفل آن محل برایش باز شود؛ نام دیگران را هم باید درست و کامل ادا کنید تا مثل کلید عمل کند و بتوانید به حریم آشنایی و اعتماد و احترام او وارد شوید.

می‌گویند: در روزگاران قدیم، انتخاب اسم افراد خیلی مهم بوده و معمولا صفت یا لقب خاص یا نام چیزی که مهم بوده را برای اسمگذاری انتخاب می‌کردند؛ برای همین با توجه به معنای کلمات و اسم آدم‌های مهم، نام‌ها را انتخاب می‌کردند تا شبیه آن معنا یا آن آدم مهم شوند.

من هم می‌گویم: همه این باورها و داستان‌ها درباره «نام» افراد و جانداران و اشیاء چه واقعی باشند چه نباشند، یک نکته قشنگ و قابل توجه دارند که این است:

«دانستن اسم هرچیز یا هر فرد، برای شناختن و نزدیک شدن به آن لازم است.»

می‌گویم: اسم هرکس، اولین چیزی است که از ابتدای زندگی، خودش را با آن می‌شناسد و احساس وجود می‌کند. هر کودکی تا اسمش را می‌شنود، می‌فهمد با او کار دارید و به شما پاسخ می‌دهد. هر کودکی، آهنگ اسمش و آواز و لحن شما برای نامیدن و صداکردنش را تشخیص می‌دهد. او لحن مهربان و عاشقانه پدر و مادرش را وقتی صدایش می‌کنند و نامش را با زیبایی هرچه تمام‌تر بر زبان می‌آورند،می‌فهمد.

او لحن عصبانی کسی که نامش را با خشم بر زبان می‌آورد، درک می‌کند.

می‌گویم: نام هر کس، «گل» اوست؛ اولین و تنهاترین شناسه شخصی و فردی که از ابتدای تولد به او داده‌اند و با آن شناخته شده‌است. برای همین هرکس، همان‌طور که شازده کوچولو از گلش مراقبت می‎کرد، از نامش و هویتش دفاع می‌کند.

می‌گویم: نام هرکس، مثل «گل نیلوفر» اوست. داستان گل نیلوفر را می‌دانی؟

گل نیلوفر روی مرداب می‌روید. ریشه‌هایش زیر آب و در تاریکی است ولی صورت خودش و گلبرگ‌هایش رو به نور و خورشید و آسمان. گل نیلوفر، زیبایی ویژه و رنگ‌های منحصر به‌فردی دارد: صورتی، سرخابی، زرد، سفید و …

گل نیلوفر در اساطیر باستانی، نماد زندگی است؛ نشانه کمال و زیبایی و رشد و سمبل صلح و آرامش و پاکی.

هرکسی، از اولین روز تولد تا پایان عمر، نامش را بارها و بارها می‌شنود و این یعنی کسانی با او حرف می‌زنند، با او ارتباط برقرار می‌کنند، با او کار دارند و کنار او هستند.

آدم‌ها، با نامشان رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند و پیر می‌شوند و در خاطرات دیگران، باقی می‌مانند.

برای همین است که از نظر من، نام هرکس، گل نیلوفر اوست؛ ریشه و برگ و زیبایی و رنگ و رو و یادآور اوست.

می‌گویم: همان‌طور که هر گلی زیباست، نام هرکس هم برای او که با حافظه و خاطرات کودکی و بزرگسالی او پیوند عمیق و محکمی دارد، زیباست؛ پس آن را قشنگ و زیبا بخوان.

قشنگ و خوش، ادا کن.

با احترام و زیبایی بر زبان بیاور.

نام هیچ حیوانی، فحش نیست

حیوانات و گیاهان و مظاهر طبیعت، زیبایی مطلق هستند.

به هیچ‌ کدام از آن‌ها نمی‌توانیم صفات بد و رفتارهای نادرست انسانی را نسبت بدهیم؛ زیرا این مفاهیم فقط در عالم انسان‌ها وجود دارند.

نمی‌توانیم هیچ حیوانی را حسود یا نحس یا شوم یا نجس بدانیم؛ چون هدف از خلقت آن‌ها و نقش آن‌ها در جهان هستی، مشخص است و با اخلاق و رفتار انسانی نباید سنجیده و نسبت داده شوند.

حالا با این آگاهی، آیا می‌توانیم برای تحقیر دیگران، ناسزا گفتن، ایراد گرفتن یا توهین کردن، اسامی حیوانات را به کار ببریم و آن‌ها را شبیه حیوانات توصیف کنیم؟

مثلا اگر برای این که بگوییم کسی نادان است، به او بگوییم مثل «خر یا الاغ» می‌مانی؛ واقعا نادانی خودمان را به رخ همه کشیده‌ایم یا نادانی او را فریاد زدیم؟

هوش و فهم ذاتی و فطری الاغ برای زندگی خودش کافی است و هیچ نادانی و حماقتی ندارد. پس بیخودی فکر نکنید اگر به کسی بگویید الاغ، توانستید نهایت مقیاس نادانی و حماقت را در این جهان هستی پیدا کنید و حد کسی را در آن اندازه، پایین بیاورید.

با این توضیحات، دیگر روباه مکار نیست؛ جغد یا گربه سیاه یا کفتار شوم نیست؛ سگ نجس نیست؛ گربه دورو و بی‌حیا و نمک‌نشناس نیست؛ کلاغ خبرچین نیست و …

این صفات برای انسان‌، معنا دارند نه برای غیر انسان‌.

یک داستان واقعی

سلام. من بهزاد حَکَمی (فتحه روی ح) هستم. سر کلاس‌های مدرسه و دانشگاه و سر کار و همه‌جا، سر این فتحه لعنتی، بسیار عذاب کشیدم. مدام باید انرژی می‌گذاشتم و حواسم بود که به طرف مقابل فوری بگویم: فامیلم را با فتحه بخوان. خیلی دوست داشتم می‌توانستم حداقل یک چیزی در زندگی فتح می‌کردم و پرچمم را رویش می‌زدم و می‌گفتم: این منم. بهزاد حَ کَ می. اسمم را به خاطر بسپارید و درست تلفظ کنید. ولی نشد …

من حتی از تلفظ اسمم عذاب کشیدم.

در روستای ما اسم بِهزاد را به صورت بُهزاد تلفظ می‌کنند و با این کارشان، واقعا کفرم را در می‌آورند.

شاید از نظر شما مسخره باشد که سر یک ضمه یا فتحه لعنتی، این قدر عذاب می‌کشم و حساسم. ولی واقعا احساس می‌کنم هویتم عوض می‌شود.

این حال من را یادتان باشد تا هیچ‌وقت اسم کسی را با تلفظ اشتباه، به صورت مخفف و شکسته یا با لحن طنز و تحقیر ادا نکنیم؛ چون ممکن است مثل من با همه وجودش احساس کند که هویتش عوض

می‌شود و خودش نیست!

آخ که چه قدر دلم می‌خواهد این شعر عمران صلاحی را با یک کلمه در جمله آخر آن تغییر بدهم و این‌طوری بخوانم:

درخت را به نام برگ

بهار را به نام گل

ستاره را به نام نور

کوه را به نام سنگ

دل شکفته مرا به نام عشق

عشق را به نام درد

مرا به نام کوچکم صدا بزن …