شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#خبرنگاران#ایران

درخواست خبرنگاران در هواپیمای حامل امام (ره) چه بود که اجابت نشد؟

خبرنگار وقت روزنامه اطلاعات خاطره خواندنی را از ماجرای بازگشت امام (ره) به ایران نقل کرده است.

به گزارش«اطلاعات آنلاین»، رسول صدرعاملی خبرنگار روزنامه «اطلاعات در بخشی از خاطره‌گویی‌اش به ماجرای بازگشت امام (ره) به ایران با پرواز معروف به "انقلاب" یا "قرن" رسید و اینگونه ماجرا را روایت کرده است: «قرار بود امام و ما با پرواز "ایران ایر" و کادر پروازی ایرانی برگردیم که استقرار تانک‌ها در باند فرودگاه مهرآباد مانع شد و پرواز منتفی شد. بنابراین هواپیمایی از ایران نیامد.

اما چند روز بعد، تظاهرات و حضور میلیونی مردم در خیابان‌های تهران باعث شد که دولت بختیار موافقت کند که برای بازگشت امام به ایران و تهران مانع ایجاد نکند و اجازه فرود هواپیما در باند فرودگاه را بدهد که هواپیمای امام به تهران بیاید و بدین ترتیب ثبت‌نام برای مسافران آن پرواز معروف به انقلاب آغاز شد.

در آن پرواز تعدادی از نزدیکان امام و حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر ایرانی بودند و بقیه مسافران را خبرنگاران از سراسر دنیا و با ملیت‌های مختلف تشکیل می‌دادند که به نظرم این موضوع از تیزهوشی امام بود چون در این شرایط کسی کمتر جرات می‌کرد به این هواپیما شلیک کند. البته به دستور امام، زن‌ها و کودکان نباید در این پرواز حضور داشته باشند، چون سرنوشت آن نامعلوم بود.»

صدرعاملی به کادر این پرواز که مسوولیت آن را شرکت هواپیمایی ایرفرانس برعهده داشت اشاره کرد و اینگونه یادآور شد: «این شرکت اعلام کرده بود هیچ کدام از خلبانان خود را مجبور به این سفر نمی‌کند، بنابراین کادر پروازی این سفر باید خود داوطلب این پرواز می‌شدند. پرسنلی از هواپیمایی فرانسه برای حضور در این پرواز داوطلب شدند و خود شرکت بهترین‌ها را انتخاب کرد.

ما ساعت ۸ تا ۹ شب پس از آخرین نماز مغرب و عشاء امام در نوفل لوشاتو به سمت فرودگاه پاریس حرکت کردیم و در طول ۴۰ کیلومتر نوفل‌لوشاتو تا پاریس ماموران گارد از ماشین ایشان مراقبت می‌کردند. ایشان در فرودگاه پاریس سخنرانی کردند و از ملت فرانسه تشکر کردند. همه سوار هواپیما شدیم و هواپیما یک و نیم بامداد از پاریس پرواز کرد. یادم هست به دلیل نامعلوم بودن پرواز، همه ما هزینه بلیت رفت و برگشت را پرداخته بودیم.»

او از شرایط خبرنگاران که با ملیت‌های مختلف در این پرواز بودند و اضطرابی که از سرنوشت این پرواز داشتند یاد کرد و اینگونه ادامه می‌داد: «خبرنگاران خارجی اضطراب داشتند، چون امکان هدف‌گیری این هواپیما بود. آنها از مهمانداران مشروب می‌خواستند و آنها می‌گفتند که پرواز اسلامی است و امکان سرو مشروب نیست. یادم هست مهمانداران زن فرانسوی هواپیما به احترام حضور امام در پرواز، داوطلبانه روسری بر سر گذاشته بودند. ایرانی‌ها صلوات می‌فرستادند و حاج مهدی عراقی از مردم می‌خواست بگذارند فضا آرام باشد.

من لحظه به لحظه پرواز را می‌نوشتم. امام از همان ابتدای پرواز به طبقه دوم رفتند و بدون هیچ اضطرابی خوابیدند، البته خبرنگاران امکان حضور در آن طبقه را نداشتند. می‌دانم ایشان برای اذان صبح بیدار شدند و اولین طلیعه نور آفتاب که به داخل تابید، هواپیما وارد آسمان ایران شد.

بالاخره با رانت ایرانی بودنم تنها خبرنگاری بودم که خودم را به جلو رساندم و عکس معروف (چهره امام کنار پنجره هواپیما) را گرفتم.

هواپیما به آسمان تهران رسید، یک‌بار به قصد فرود اقدام کرد اما دوباره اوج گرفت که بعدا متوجه شدیم به دلیل ازدحام مردم در خیابان و علاقه‌شان برای تماشای هواپیمای امام، مسوولان فرودگاه از خلبان خواستند دوباره اوج بگیرد تا دوباره هواپیما دیده شود.

با هماهنگی‌ای که با روزنامه داشتم، یکی دیگر از روزنامه‌نگاران همکارم به نام محمد ابراهیمیان با موتور به فرودگاه آمد و من بلافاصله که هواپیما نشست، اجازه گرفتم و سریع پیاده شدم که مطالب را به روزنامه برسانم. با در دست داشتن یادداشت و عکس‌ها به خارج از فرودگاه رفتم، سوار موتور شدم و خودم را به روزنامه رساندم.