به گزارش خبرنگار اطلاعات، در آغاز این مراسم پیام تصویری آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی به مناسبت سالگرد درگذشت مرحوم دعایی برای حاضران در سالن پخش شد. متن پیام به این شرح است:
«هر انسانی یک خواستهای دارد که میل دارد به آن برسد. همه ما علاقهمندیم که عمر طولانی و بابرکت داشته باشیم و در درازمدت بمانیم. این علاقه ماست و این علاقه در نهاد همه ما وضع شدهاست. آیا این یک علاقه یاوه و بیهوده است یا با اینکه میدانیم کسی عمر طولانی به آن معنا ندارد، آیا رسیدن به آن، راه صحیح دارد؟ رسیدن به این علاقه یک راه صحیح دارد که اگر کسی آن را طی کند، به مقصد میرسد. اینکه گفته شد «العلماء باقون ما بقی الدهر»، یعنی مردانی در جهان زندگی میکنند که کار ماندنی دارند؛ منظور این است که کار میماند تا وقتی صاحب کار زنده است؛ چون این خیر بدون او باقی نخواهد ماند و این اثر بدون مؤثر نیست. ممکن نیست اثر بماند و مؤثر رفته باشد، زیرا این رابطه قطع خواهد شد.
وقتی آثار مرحوم کلینی و شیخ طوسی، مرحوم بوعلی و خواجه نصیر همچنان زندهاند، معلوم میشود که ارواح تابناک آنها هم همچنان زندهاند و همه آنها شاگردان اهل بیت (علیهمالسلام) هستند و اگر راهنماییهای امام باقر (ع) و امام صادق (ع) و سایر ائمه مانده است، معلوم میشود که ارواح مطهر آنها زنده هستند. ممکن نیست اثر بماند و مؤثر از بین رفته باشد. چه انسان بداند و چه نداند، این کتاب اثر علمی خود را دارد، این موجود زنده است و این موجود، اثر آن بزرگوار است؛ پس او زنده است. ممکن است خود صاحب اثر به دلیل مرگ طبیعی روی زمین نباشد ولی در عین حال که بدن و جسد سرد شده، روح طیب و طاهر او زنده است. این عرض ادبها که ما به حضور بزرگان میکنیم و به آنها سلام میفرستیم، نشانه این است که آنها زندهاند. به بارگاه ائمه علیهمالسلام که مشرف میشویم، عرض میکنیم «من شهادت میدهم که شما کلام من را میشنوید.» پس مطلب اول آن است که انسان میتواند به آن خواست درونی خود پاسخ مثبت بدهد و عمر طولانی داشته باشد که تا اثر او زنده است، مؤثرش زنده است و فیض میبرد.
مطلب دوم آن است که این اختصاص به رشته خاص ندارد و به قول هم مخصوص نیست؛ فعل هم همینگونه است. فرشی را که یک هنرمند برای مراکز مذهبی بافت، تا تار و پودش سالم است، آن هنرمند زنده است؛ اگر بنایی احداث کرد یا شعر نابی در مدح مردان الهی بهویژه اهل بیت سرود، زنده است. اگر راهنماییهایی کرد، سخنرانیهایی کرد و موضعگیریهای درست داشت، زنده است.
بین دوستان امام و یاران انقلاب، مردان بزرگی بوده و هستند که هم صدق فعلی دارند و هم صدق فاعلی؛ هم حسن فعلی دارند و هم حسن فاعلی و کار را با نیت خوب انجام دادهاند. اینها کسانی هستند که تا آن کار خوب هست و اثر نیت خوبشان باقی است، زندهاند. مرحوم حجتالاسلام و المسلمین دعایی، زمانی طلبه بود و در موضعگیریها، نشر پیامهای انقلابی امام و سایر کارهایی که بزرگان حوزه انجام میدادند فعال بود، پیامها و اعلامیهها را بخوبی بررسی، نگهداری و منتشر میکرد و اگر حوادث تلخی برای او پیش میآمد، تحمل میکرد. وقتی امام (رضوانالله علیه) به نجف وارد شدند، به هر وسیله بود خود را به حضور امام رساند و آنجا در خدمت ایشان در حوزه علمیه نجف فداکاری میکرد. بعد از اینکه انقلاب به ثمر رسید و امام رهبری انقلاب را بر عهده گرفت، مأموریتی را از طرف نظام اسلامی در همان عراق پیدا کرد و سفیر ایران در عراق شد. وقتی درباره سیره و سنت مرحوم حجتالاسلام و المسلمین آقای دعایی فکر میکنیم، میبینیم تا آنجایی که مقدورش بود و در وسع علمی و عملیاش میگنجید، میکوشید که پیرو نظام اسلامی باشد، تابع امام باشد، خیرخواه مردم باشد، در روزنامه اطلاعات قلم بزند و هدایت یا حمایت کند؛ تا آنجا که مقدورش بود سعی میکرد به بیراهه نرود و راه کسی را نبندد.
امیدواریم که تا آثار او زنده است، نامش زنده باشد؛ تا آثارش ثمربخش است، روحش شاد باشد و از فیض و فوز شهدای اسلام و امام بهره ببرد و این نظام اسلامی تا ظهور صاحب اصلیاش، یعنی وجود مبارک حضرت ولیعصر (عج) از هر گزندی در امان بماند.
مرید و مراد
در ادامه مراسم سید عباس صالحی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات ضمن خیر مقدم به مهمانان و تسلیت سالیاد درگذشت مرحوم دعایی به رهبر انقلاب و همه علاقهمندان آن مرحوم که به وسعت خاک ایران هستند، و همچنین تسلیت خاص به خانواده همکارانش در مؤسسه اطلاعات و به خانواده مرحوم دعایی، اظهار کرد: مرحوم دعایی عرض عریض و عمق عمیقی داشت؛ اما برخی افراد، عرضهای کوتاه یا بلند دارند و بیعمق هستند. وجوه شخصیتی مرحوم دعایی در ابعاد سهگانه تجسم معنویاش کامل یا نزدیک به کمال بود. بعد از معصومین علیهمالسلام در هر عصری اسوههایی هستند که حجت مسلمانی ما به حساب میآیند و یکی از حجتهای مسلمانی عصر ما، مرحوم دعایی بود. در این یک سالی که من خدمت عزیزان هستم، گرچه با مرحوم کمابیش آشنایی داشتم، اما هر روز این آشنایی هم در عرض و اطلاعات و هم در عمق وجودی، افزایش مییابد.
وی ادامه داد: در این فرصت به تناسب اینکه در آستانه ارتحال حضرت امام هستیم، اشاره میکنم به مناسبات وی با امام. دعایی مرید، دلباخته و دلداده امام بود. از همان روزهای نخستین که امام را دید، در مغناطیس او گرفتار شد و این تا پایان حیات با مرحوم دعایی بود. خود او این تعبیر را از مقام معظم رهبری استمداد میکرد که برخی افراد از دور مثل کوه میمانند؛ از دور بلند و سر به فلک هستند اما هرچه به آنها نزدیکتر میشوی، کوچکتر میشوند. دعایی میگفت امام فردی بود که هرچه به او نزدیکتر شدیم، بخشی از شخصیتش آشکارتر و بزرگتر شد و بدینگونه عشق مرحوم دعایی به امام، آرمانش، بیتش و جماران، از ابتدای دهه ۴۰ تا پایان عمرش ادامه یافت و اینکه واپسین روزهای حیاتش با ایام ارتحال امام همراه شد و در جوار امام هم جای گرفت، ادامه همین داستان اساطیری است.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات درباره جایگاه دعایی پیش امام به چند محور اشاره کرد و گفت: دعایی وکیل مطلق امام بود. میدانیم مراجع تقلید برای وجوهاتشان وکلایی میگیرند که در اخذ وجوهات درجاتی دارند؛ برخی صرفا وکیل گرفتن هستند و برخی دیگر، امکان تصرف در مقداری از وجوهات را دارند. در کتاب «اجازات» امام، حدود ۴۳۰ نفر از امام اجازه وجوهات گرفتند که فقط ۱۲ نفر از آنها اجازه مطلق دارند؛ یعنی وکالتشان به گونهای است که در گرفتن و تصرفات گویا جای امام نشستهاند؛ شخصیتهایی مثل مرحوم پسندیده، مرحوم منتظری، مدنی، شیخ صادق تهرانی و چند نفر دیگر. اینکه مرحوم دعایی در زمره این ۱۲ نفر قرار داشت و امام او را به عنوان مجاز مطلق خود قرار داده بودند، در حد یک تیتر میتواند قابل توجه باشد؛ زیرا امام میان انبوهی از یارانش، دعایی و ۱۱ نفر دیگر را دارای این مرتبت دیدند.
صالحی یادآور شد: نکته دیگر اینکه آقای دعایی، محرم خانوادگی امام قرار گرفت. کسانی ممکن است معتمد باشند اما محرم خانوادگیبودن چیز دیگری است. از همان سالهای نخست، دعایی میگوید وقتی از عراق خواستم به ایران بیایم، مرحوم امام کاغذی برای همسرشان نوشتند و به شکل باز آن را به من دادند تا به دست همسرشان برسانم. یا وقتی دختر امام به نجف رفته بودند و میخواستند به سوریه بروند، امام مرحوم دعایی را همراه ایشان کرد. یعی امام چنین محرمیتی برای آقای دعایی قائل بودندکه او را در جوار فرزندان خود قرار میدادند. امام، دعایی را در خلوت شخصی خود راه داده بود.
وی افزود: آقای دعایی همچنین، معتمد امام در حوزههای مختلف بود. در عراق وقتی سعدون شاکر به حضور امام آمد، تنها کسی که در آن جلسه بود، دعایی است. آقای دعایی اولین سفیر ایران در عراق بود و انتخاب ایشان در این سمت تنها موردی بود که امام شخصا در حوزه سیاست خارجی به صورت مصداقی دخالت کرده بودند. روزنامه اطلاعات هم رسانه سالهای ۵۸ و۵۹ بود که با صدا و سیما پهلو به پهلو میزد. این که امام در مناصب و مجاری خاص به آقای دعایی اعتماد داشت و او را معتمد خود میدانست، جایگاه او را در افق نگاه امام نشان میدهد.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات تصریح کرد: لطف و مهر امام به دعایی نیز بسیار قابل توجه است. این لطف و مهر در طول حیات امام و معاشرت او با دعایی درجاهای مختلف خود را نشان میهد. نمونه اول، آن زمان که پدر آقای دعایی فوت کرد و او از سهمالارث پدر، سهمی را در انقلاب خرج کرد و بعد تصمیم گرفت با مادر به مکه برود. سال ۴۸ بود. امام یک مکتوب به آقای دعایی داد که در اختیار خانواده آقای دعایی است و منتشر نشدهاست و در آن نکاتی نهفتهاست.
متن این نامه کوتاه شبیه پدر دلواپسی است که احساس میکند باید به پسرش تذکرات و توجهاتی بدهد. امام در آن متن کوتاه با خط خود نوشتند: «انشاءالله تعالی موفق و مؤید باشید. ضمنا من راضی نیستم که در این سفر مبارک کاری بکنید که احتمال خطر و اشکال در آن باشد؛ از قبیل پخش اوراق، یا تماسهایی که ممکن است خطر داشته باشند. جدا شما را منع میکنم.»
این لحن و ادبیات، فضای مهر و محبت امام به آقای دعایی است که میخواهد در آن سفر حج، از کارهای مبارزاتیاش فاصله داشته باشد.
یک مصداق دیگر این که امام از برخی کارها مثل نماز میتخواندن بر حذر بودند. تنها نماز میتی که خواندند، بر پیکر مادر آقای دعایی بود. یعنی این احساس را نداشتند که این فردی بیگانه از فضای خودشان است و این نماز را بر پیکر مادر آقای دعایی خواندند.
صالحی در پایان گفت: آقای دعایی میگفت من با امام به نجف و بصره رفتم و امام به پاریس رفتند. من هم سفر کوتاهی به پاریس داشتم و به نجف برگشتم. دوم بهمن ۵۷ حاج احمد آقا زنگ زد و گفت امام میخواهند از پاریس به تهران بروند و به من گفتند از شما بخواهم به پاریس بیایید و باهم به تهران برویم. امام در آن پرواز از آقای دعایی خواست به پاریس برود و همراه امام باشد.
مرحوم دعایی یکی از آن اقمار وجودی حضرت امام بود و امروز که در آستانه سالگرد امام هستیم، یاد آن مرید و مراد را گرامی میداریم و با هر دو تجدید عهد میکنیم.
دعایی به مثابه خاطره و آرزو
در این مراسم همچنین دکتر هادی خانیکی استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در سخنانی گفت: شاید به دو دلیل من باید در این مراسم صحبت میکردم؛ یکی این که بیماری سرطان دارم و در مرز میان ماندن و رفتن هستم و دوم این که به عنوان کسی از خانواده مطبوعات که توفیق داشته است از پشتیبانی و محبتهای آقای دعایی برخوردار باشد، حرف بزنم.
وی افزود: همه دوستان در داشتن خاطره یا خاطراتی از مرحوم دعایی مشترکند؛ زیرا از زمانیکه ایشان بهطور مشخص با محوریت حضرت امام وارد عرصه مبارزه شد و تا زمانی که در خرداد ۱۴۰۱ یعنی بعد از ۶۰سال از دنیا رفت، با کسان زیادی در منطقه، عراق، ایران و در موقعیتهای مختلف زیست.
خانیکی با اشاره به اینکه در عرصه مطبوعات و در کهنترین نهاد مطبوعاتی کشور، ۴۲ سال از ۹۷ سال عمر این مؤسسه، در پرتو مدیریت آقای دعایی بوده است، تصریح کرد: در جامعهای که مطبوعات زیاد جوانمرگ میشوند، عمری به اندازه ۴۲ سال بسیار زیاد است. حال سخن این است که با این خاطرات چگونه باید مواجه شویم؟
استاد ارتباطات دانشگاه با طرح این پرسش که نسل ما باید با خاطره زندگی کند یا آرمان یا هر دو؟ گفت: خاطره میتواند گسیختگی جامعه ما را برطرف کند و کنشهای آقای دعایی دلهای غمدیده و ساحتهای جدا از هم افتاده را به هم نزدیک میکرد. اگر بخواهیم با رویا زندگی کنیم، در جامعهای که با گسیختگیهای زیادی مواجه است، دعایی کمک کار جامعه و کشور بود.
وی تأکید کرد: اگر بخواهیم آقای دعایی را با یک واژه تصویر کنیم، همان دلنوازی یا دلگشایی ایشان است؛ آقای دعایی دست هر افتادهای را گرفت و دل او را نواخت و در شرایطی که آقای دعایی دیگر در میان ما نیست باید شکایت کنیم چرا افرادی مثل دعایی میان ما کم هستند.
خانیکی درباره ویژگیهای آقای دعایی توضیح داد: انقلابیبودن مستمر ایشان، اولین خصوصیت دعایی است. او انقلابی و شیفته و رهرو راه امام بود، اما انقلابی مهربان. معمولاً در انقلابیبودن، مرزکشیدن بسیار پررنگ است اما دعایی، انقلابی مهربان بود و نمونه مهربانی آقای دعایی، برخورد او با همکاران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب است که درسهای زیادی برای ما دارد.
وی دومین خصوصیت دعایی را سیاستورزی دانست و افزود: آقای دعایی سیاستورزی اخلاقی بود. معمولاً سیاستورزی همراه با خروج از موازین اخلاقی است، اما آقای دعایی سخت و به جد پایبند به اخلاق بود و مهمترین مصداق سیاستورزی هم نوع زیست سیاسی ایشان بود؛ این که آقای دعایی چه جور زندگی میکرد، با چه ماشینی رفت و آمد میکرد، نوع رفتار ایشان با خانواده و فرزندانش چگونه بود، آیا آقازادگی را در فرزندان او میتوان دید،آیا آنها از این آقازادگی استفاده کردند یا نه. در نهایت آقای دعایی سیاستورزی بود پاکدست و با اخلاق.
استاد ارتباطات دانشگاه، سومین خصوصیت دعایی را کنشگری مطبوعاتی او دانست که بنا را بر همگرایی نه واگرایی گذاشته بود و بدون اینکه کسی بداند، حامی روزنامهنگاران بود و کم دست افراد نیازمند را نگرفت و از کسانی که در کنشهای سیاسی لطمه میدیدند، حمایت میکرد.
خانیکی ادامه داد: چهارمین ویژگی آقای دعایی این است که، مدیر میانهداری بود. در مدیریتها معمولا بنا بر حذف است، اما مدیریت آقای دعایی براساس میانه بود و میانهداری و میانجیگری نقش مهمی در مدیریت ایشان داشت که باید جزو میراث او محسوب شود.
وی گفت: پنجمین خصوصیت ایشان این بود که به تعبیر جامعهشناسان امروز، کنشگری ایشان کنشگری میانمرزی بود؛ رویکردی که امروز رعایت آن بسیار سخت است، زیرا هم در سطح جامعه مورد اعتراض قرار میگیرد و هم در سطح نهادهای رسمی و حاکمیتی؛ اما آقای دعایی در کنشگری مرزی نقشش را به تمامی انجام داد و دلیلش هم این است که تمامی بزرگان علم و فرهنگ که در جاهای دیگر نقش نداشتند، در روزنامه اطلاعات نقش و جایگاه پیدا میکردند.
استاد ارتباطات در پایان سخنانش با تأکید بر اینکه امروز آقای دعایی هم به مثابه خاطره و هم آرزو مورد نیاز ما است، افزود: کاش افرادی مثل آقای تکثیر بشوند و اگر دعایی خودش رسانه بود، رسانهها هم بشوند مثل دعایی.
دعایی نماد روا داری
در ادامه مراسم، دکتر محمدجواد ظریف وزیر سابق امور خارجه اظهار کرد: آنچه در شأن این مرد بزرگ مرحوم دعایی بود، توسط بزرگان آقای صالحی که بهترین جانشین برای آقای دعایی است و برادر عزیز و دانشمندمان دکتر هادی خانیکی مطرح شد. اما من از زاویه حرفه و شغل خودم به شخصیت مرحوم دعایی میپردازم.
وی گفت: با اشاره به آیه: فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم وَ لَو کُنتَ فَظًّا غَلیظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِکَ ، عطوفت و مهربانی پیامبر گرانقدر اسلام، عاملی برای وحدت و قدرت بودهاست و خداوند در آیات مربوط به مذاکره و معاهده که نگرانی از احتمال تخلف در وعده کافران پیمان شکن وجود دارد، میفرماید: وَ إِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ ؛ اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است. او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد. اگر همین گروه خواستند با تو صلح کنند، توکل کن به خدا و با آنان صلح کن. در آیه بعدی هم میفرماید: اگر همین افراد پیمانشکنی کنند، خدا برای تو کافی است و خدا به واسطه بندگان خود تو را یاری میرساند و قلب مردم را همراه تو خواهد کرد.
ظریف افزود: آقای دعایی نمونه الفت و همراهی با مردم بود که مهمترین عامل قدرت ما در مقابل تجاوز بیگانگان است؛ زیرا آنچه که به مردم و نظام قدرت داده است که در مقابل تجاوز بیگانگان بایستند، یکپارچگی و وحدت مردم است و دعایی کسی بود که در این یکپارچگی، کسی را نفی نمیکرد و برای همه نماز میت میخواند و همه را جزئی از قدرت ملی کشور میدانست.
وزیر امور خارجه پیشین تأکید کرد: دعایی تلاش میکرد تا همه را زیر پرچم محبت در کنار هم جمع کند و کنشگر مرزی و نترسیدن از کسانی که به او وسطباز و سازشکار میگفتند، از ویژگیهای او بود.
وی گفت: مگر سازش بد است؟ سازش یعنی صلح و اسلام هم دین صلح است و این انقلابی بزرگ که سخنگوی انقلاب بود در مقابل همه تواضع میکرد و در فرمانی هم که از سوی مقام معظم رهبری برای آقای صالحی صادر شد آمده است که شما صدای کسانی باشید که صدای آنها در این مملکت شنیده نمیشود. حال باید پاسخ داد که آقای دعایی نماینده این تفکر بود یا کسان دیگری که تندخو بودند؟
ظریف ادامه داد: در قرآن مجید خدا به پیامبر میفرماید که اگر تو بد اخلاق و تندخو بودی و نرمخو نبودی، مردم از دور تو پراکنده میشدند.
وزیر امور خارجه پیشین تصریح کرد: انقلابیبودن به معنای دور ریختن و جداکردن مردم نیست؛ بلکه این است که همه مردم را دور هم جمع کنیم و امروز جای آقای دعایی میان ما بسیار خالی است. آقای دعایی نماد رواداری، جذب، همدلی و پذیرش دیگران بود و ما امروز در این شرایط بحرانی برای مقابله با بیگانگان، به این ویژگیها و راهبردها نیاز داریم.
میراث دعایی
سیدحسن مرعشی دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: آقای دعایی، میراثهای گرانقدری دارد که یکی از بزرگترین آنها مشی ایشان در روزنامه اطلاعات است. او با بزرگواری در ارتباط با صاحبان اندیشه تلاش کرد تا روزنامه اطلاعات روزنامه اکثریت مردم ایران شود.
وی افزود: خوشبختانه در حکمی که مقام معظم رهبری به آقای صالحی دادند، مشی آقای دعایی به عنوان مشی نظام پذیرفته شد و با حضور آقای صالحی، این میراث آقای دعایی به بهترین وجه پاسداری شدهاست و روزنامه اطلاعات به عنوان روزنامه ملی و مردمی تلقی میشود.
مرعشی بیان کرد: میراث دوم آقای دعایی، میراث مادی ایشان است که نمونه آن چاپخانه بزرگ روزنامه اطلاعات و ساختمانهای مؤسسه است.
وی گفت: متأسفانه خیلی از هملباسیهای آقای دعایی و حتی خیلی از غیرروحانیون که اهل فن بودند در دوران مسئولیت خود هیچ میراثی بهجا نگذاشتند. باید بپذیریم خیلی از ما خشت روی خشت نگذاشتیم و چیزی بنا نکردیم؛ اما آقای دعایی یک روحانی سازنده بود.
مرعشی افزود: سال قبل بلافاصله بعد از فوت ایشان به فرزندان دعایی گفتم، آقای دعایی حیف شد رفت ولی خوشا به حالش. امروز هم عرض میکنم، دوستان و دلسوزان انقلاب و نظام! شرایط برای مردم بسیار سخت شدهاست. اگر محافظهکاری کنید و از مردم و جمهوری اسلامی دفاع نکنید، میترسم به نقطهای برسیم که نتوانیم نه از آقای دعایی و نه بزرگتر ازاو دفاع کنیم.
وی در پایان گفت: آقای دعایی میان ما نیست، اما مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی ما زیادتر شدهاند؛ باید طوری رفتار کنیم که در این کشور که به نام اهل بیت(ع) و حضرت امام رقم خورده است، بتوانیم از دعاییها ذکر خیر داشته باشیم.
شجاعت، حریت و آزادگی
در این مراسم یادبود، سید حسین دعایی فرزند مرحوم دعایی، ضمن تشکر از آیتالله سید حسن خمینی، اظهارکرد: ما در این یک سال با وجود سید حسن، لحظهای تنهایی و نبود پدر را احساس نکردیم و آغوش گرم ایشان همواره برای ما باز بود. همچنین از دکتر صالحی سپاسگزاریم که در منزل اصلی ما را برایمان باز نگه داشت و مشوق حضور ما بود و لطف وی شامل همه اعضای خانواده ما شد.
وی افزود: من ادای دین و تشکر دارم از همه عزیزان، بهویژه از کارکنان عزیز روزنامه اطلاعات که آنها را جزو خانواده خود میدانیم و لطف آنها به ما بعد از فقدان پدرم، کمتر نشد و با بزرگواری بیشتر ما را پذیرا بودند.
دعایی یادآور شد: برای نام این مراسم، پیشنهادهای مختلفی داشتیم اما همه روی صفت گرهگشایی حاج آقا اتفاق نظر داشتند. البته اگر شجاعت، حریت و آزادگی او نبود، قطعاً این گرهگشایی بهعنوان صفت برجستهاش مطرح نمیشد. نمونه این گرهگشایی برای دکتر محمد امین ریاحی، وزیر کابینه بختیار در اواخر دوره پهلوی بود. مرحوم حاج آقا به عنوان مدیرمسئول روزنامه و نماینده ولی فقیه، وقتی متوجه شد در حق او جفایی صورت گرفته و ایشان فردی با خصوصیات اخلاقی و علمی بسیار ارزشمند است؛ بدون توجه به عواقبی که ممکن بود برایش پیش بیاید وارد میدان شد و مشکلات را حل کرد، از آبرویش مایه گذاشت و گرهگشایی کرد. این خصلت به همان آزادگی او برمیگردد. او شاگرد حضرت امام بود و این صفات را در مکتب او آموخته بود و در دامن مادری پرورش یافته بود که آزادگی در وجودش نهادینه بود.
وی تصریح کرد: هر زمان مرحوم پدر احساس میکرد مشکلی برای کسی پیش آمده، عبایش را برمیداشت و میرفت سراغ حل آن مشکل. حاج حسن آقا در جایی گفت که آقای دعایی شبیه موسیقی فیلم است که موقع تماشای فیلم احساس نمیشود، بلکه درک میشود. به راستی آقای دعایی اینگونه بود؛ ما از کارهای دعایی چیزی نشنیدیم اما گرهگشاییهای او را احساس کردیم.
دعایی در پایان گفت: این داغ برای خانواده کماکان تازه است، اما وقتی میبینیم دوستان با ما شریک هستند، آرام میشویم. همشیره در یادداشتی خطاب به پدر گفت که ما میدانیم شما کنار ما حاضر هستید؛ ما شما را حس میکنیم. تمامی این یک سال در لحظات سخت، حضور او را کنارمان احساس کردیم و امیدواریم همه ما را دعا کننند و کمک کنند مشکلات مرتفع شوند، دلها به هم نزدیک شوند و گرههای بین مردم و مسئولان گشوده شوند.
دعایی مظهر یک انقلابی اصیل بود
آیتالله سید حسن خمینی، یادگار گرامی امام، دیگر سخنران این مراسم بود. وی طی سخنانی گفت: بحثم را با خاطرهای از خاطرات آقای دعایی شروع میکنم. او رادیو تکنفره صدای روحانیت ایران را در بغداد به راه انداخت. بعد از مدتی، به امام شکایت شد که در این رادیو، ایراداتی هست و ظاهراً امام هم در جریان نبودند. آقای دعایی گفت «امام من را خواستند و من داستان را توضیح دادم. امام پرسید حالا آنجا چه میگویی؟ من هم متن نوشتههایم را به ایشان نشان دادم. بعد از چند روز امام من را صدا زدند و گفتند ۲ نکته را به شما گوشزد میکنم: یکی دروغ نگویید و دوم دشنام ندهید. از امام پرسیدم من کجای این مطالب دروغ گفتم؟ امام گفتند: شما گفتید برخلاف اینکه رژیم اینگونه القا میکند که روحانیت به سبب ارتباط با بورژواها و زمینداران با اصطلاحات ارضی مخالف است، رهبر این انقلاب حتی یک متر هم زمین ندارد. ولی من از میراث پدری در خمین زمین دارم. دوم اینکه چرا درباره برخی وابستگان رژیم از الفاظ ناشایست استفاده میکنید؟»
وی افزود: به نظر من این رویه در زندگی دعایی ثابت ماند و تا آخر به این دو اصل پایبند بود. او در روزنامه اطلاعات نماد دروغنگفتن شد و نماد صادقبودن. هرگز از ادبیات کوچهبازاریها استفاده نکرد، بد نگفت و بد نخواست.
سید حسن خمینی بیان کرد: روایتی است از امام صادق که میگوید مراقب باشید خوب عمل کنید، زیرا فردا شما را به ما میشناسند و خوب و بدتان پای ما نوشته میشود. مرحوم دعایی بیتردید از زمره یاران امام بود که برای ایشان زینت به حساب میآمد. من خیلی توفیق داشتم خدمت او باشم؛ تقریباً هر هفته باهم جلسه داشتیم. واقعاً نمیشود صفای او را درک کرد و نسبت به او محبت و تعظیم نداشت.
یادگار امام گفت: دعایی به همه ما یاد داد که میتوان انقلابی بود اما پرخاشگری نکرد. میتوان با رسانه به جنگ دشمنان رفت اما دروغ نگفت و تهمتپراکنی نکرد. او جنگ روانی را بستری برای ترویج دروغ قرار نمیداد. محبتش بیپیرایه بود و هیچوقت در مقابل این محبتها، مطالبه نمیکرد. هزینه میداد اما درخواست نداشت.
وی افزود: در بزرگداشتی که در کتابخانه ملی برای او برگزار شد، گفتم اهل هنر میگویند موسیقی فیلم خوب آن است که وقتی فیلم را میبینید آن را نشنوید؛ اگر موسیقی بر متن فیلم غلبه پیدا کند، دیگر فاخر نیست. موسیقی خوب باید اثر خود را بگذارد اما شما لمسش نکنید. دعایی بود، اما نبود؛ اثر داشت، اما دیده نمیشد. خوبیاش سریان در وجودها داشت، اما از خودش چیزی نمیگفت. او یک انقلابی به تماممعنا بود؛ زیرا انقلابی یعنی کسی که از خودش بگذرد و منیت نداشته باشد.
سید حسن خمینی یادآور شد: یک روز حضرت امام به مسئولان گفتند اگر فکر میکنید کسی از شما بهتر است و بهتر میتواند امور را اداره کند، حرام است در آن سمت بمانید. فردا صبح مرحوم آقای غفوریفرد استعفایش را تقدیم آقای موسوی، نخستوزیر وقت کرد و گفت افرادی از من بهتر وجود دارند. ایثار رکن انقلابیبودن است. انقلابیبودن به صدای بلند، اخم و ابرو درهم کشیدن و پرخاشگری نیست. انقلابیبودن یعنی باور داشته باشیم که رکن جامعه، مردم هستند و برای مردم باید عقلانیت به خرج داد. عقلانیت عملی یعنی بدانیم کاری که میکنیم، نتیجهاش بیشتر از هزینهاش است و راه دیگری برای رسیدن به این هدف با هزینه کمتر وجود ندارد. آنچه امروز بیش از هر چیزی جامعه ما به آن نیاز دارد، همین عقلانیت است. یادگار امام گفت: جمهوری اسلامی میراث بزرگی است که امثال دعایی عمر را در راهش گذاشتند. امروز بیش از هر چیز نیازمند عقلانیت هستیم. انقلابیبودن، به طردکردن دیگران نیست؛ به نفی خود است نه نفی غیر. قرار نیست همه بروند تا من باشم؛ قرار است من بروم تا همه باشند. اگر اینگونه باشیم، جامعه پیش میرود. ما امروز باهم ولی تنها هستیم، چون همه «من» هستیم.
وی تأکید کرد: آقای دعایی از امام نصحیت شنید که «دروغ نگو»، و نگفت. زبانش صادق بود؛ حب و بغضش هم براساس صداقتش بود. آقای خاتمی را تا آخر عمر دوست داشت و سر این محبتش کوتاه نمیآمد. نسبت به امام هم عشق داشت.
دومین نصیحت این بود که «دشنام مده، زبان به هرزهمگردان و قلم به آبروبردن نبر.»
سید حسن خمینی ادامه داد: در زندگی مرحوم دعایی یک نقطه ارزشمند دیگر هم وجود دارد. او هیچوقت به هیچ بهانهای با آرمانهای گذشته جمهوری اسلامی قهر نکرد. بین اصل نظام جمهوری اسلامی و آرمانی که برایش این همه شهید داده شد و خطاهای امثال بنده، فرق میگذاشت. او همواره به این نکته توجه داشت که چه آرمانشهر بزرگی توسط ذات ربوبی وعده داده شدهاست. یکی از موارد زندگی او، سادهزیستیاش بود. کسی باور نمیکند خانه یکی از مسئولان بلندپایه جمهوری اسلامی آنقدر ساده باشد. پایبندی به آرمانهایی که برایش تلاش کرده بود، ستودنی است. دعایی ادعا نداشت ولی انسانی بسیار فاضل و وارسته بود. در نجف تحصیل کرده بود، به ادبیات وارد بود و به مناسبت شعر میخواند ولی به کسی فخر نمیفروخت و خودش را به کسی تحمیل نمیکرد. خداوند روح مطهرش را غریق رحمت بگرداند.
سادگی و بی پیرایگی دعایی
آخرین سخنران این مراسم، غلامعلی حداد عادل بود. وی اظهار کرد: بنده آقای دعایی را از مصادیق آیه «الذین سبقونا بالایمان» میدانم. یک سال است که جای آقای دعایی در جلسات فرهنگی و علمی خالی است؛ از آن نظر که او پای ثابت اینگونه جلسات بود. دعایی در جلسات به اعتبار موضوع جلسه شرکت میکرد نه عرض و طول آن. خیلی هم منتظر دعوت و اصرار دیگران نمیماند. به برنامههای فرهنگی و مطبوعاتی اهمیت میداد. وقتی در جلسهای شرکت میکرد، خیلی ساده و بیپیرایه بود. یکی از دعواهای دعوتکنندگان با او همیشه اینبود که چرا در صف اول نمینشیند. او اصرار داشت که از در عقب سالن وارد شود و جایی ساکت و آرام بنشیند، بیآنکه بخواهد سخنرانی کند یا روی صحنه حاضر باشد. او واقعا بیریا و از صمیم قلب پای ثابت جلسات فرهنگی بود.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: این «سید دوستداشتنی»، که من فکر میکنم همه بر سر این صفت با من اتفاق نظر داشته باشند، در هر جلسهای که شرکت میکرد، روز بعد گزارش جلسه را در روزنامه اطلاعات منتشر میکرد. خیلی وقتها رسانههای دیگر این گزارش را منتشر نمیکردند و روزنامه اطلاعات تنها رسانهای بود که به آن میپرداخت.
وی یادآور شد: روزنامه اطلاعات، قدیمیترین روزنامهای است که به حیات خودش ادامه میدهد و به همین دلیل، تعدادی خواننده سالخورده و سنتی در ظرفیت خودش داشته است. هنر دعایی این بود که آنها را از گرد روزنامه اطلاعات پراکنده نکرد و نوع خوانندگان قدیمی این روزنامه را حفظ کرد. او روزنامه اطلاعات را در اختیار کسانی میگذاشت که در روزنامههای دیگر، فضایی نداشتند. هر کسی حرفی برای گفتن داشت، و تنها شرط دعایی این بود که ضد انقلاب و ساختارشکن نباشد. افرادی در این روزنامه نویسنده ثابت بودند؛ مثل مرحوم باستانی پاریزی و مرحوم اسلامی ندوشن که شخصیتهای دلسوز برای ایران بودند و آقای دعایی آنها را حفظ کرده بود و کار درستی هم میکرد.
حداد عادل تأکید کرد: رهبر انقلاب هم به این سیاست درست دعایی توجه داشتند که خاص روزنامه اطلاعات بود و به همین دلیل، به دکتر صالحی هم توصیه کردند که این جهات مثبت مدیریتی را در روزنامه حفظ کند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: دعایی در سیاست به دنبال جذب افراد بود و میخواست آدمها را تا جایی که میتواند جذب کند و گرهگشایی میکرد. گاهی برخی با او اختلافهایی داشتند اما اختلاف نظر افراد با دعایی در مصادیق بود نه در مبانی و همه میدانستند که اگر دعایی سفارش کسی را میکند، از سر دلسوزی و مشکلگشایی است. صداقت دعایی، مورد قبول همه بود.
وی خاطرنشان کرد: از نشانههای صداقت دعایی، پاکدستی او بود که در سادهزیستیاش تجلی کرد. پاکدامنی، پاکچشمی، اخلاقی بودن و دوری از جاهطلبی از دیگر ویژگیهای او بود. اگر کاری میکرد، بیمنت و بیتوقع بود. او بسیار منیعالطبع و بزرگوار بود. جای دعایی در فضای فرهنگ و رسانهای خالی است. حتی کسانی که با او اختلاف نظر داشتند دوستش داشتند، زیرا او را صادق و پاک و مؤمن میدانستند.