سید مسعود رضوی: نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، امسال سی و چهارمین، دورهاش را برگزار کرد و در مصلای تهران که همچنان بنایی در حال ساخت و ساز و رو به تکمیلشدن است، ناشران و مولفان و مترجمان و دستاندرکاران کتاب، آثار خود را به نمایش گذاشتند.
آمارها نشان از فروش متعارف و البته قیمت بالای کتاب داشت. اینکه در دشوارترین شرایط اقتصادی پس از انقلاب، هنوز کسانی کتاب میخرند و از بهای گران و گاه سرسامآور کتابهای جدید، خم به ابرو نمیآورند، نشان از جان سختی و عزت فرهنگی اقلیتی از مردمان شریف و دانای کشور ما دارد؛ وگرنه اولویت زندگی اکثر مردم چیزهای دیگر است و به جز آن اولویتها، تزاحم آشکاری هم از سوی رسانههای مجازی و کتابهای پرشمار الکترونیکی حادث شده است و ناشران کتابهای متعارف و دارای فیزیک سنتی و کاغذی را به شدت تهدید میکند.
امیدوارم در باب گسترش فروشگاههای عرضه کتاب و فراتر از آن، نظام فروش الکترونیک اما به صرفه در فضای مجازی، چیزی شبیه بازارهای اینترنتی، با ماهیت فرهنگی، تشریک مساعی بیشتری صورت گیرد. نه تنها برای عرضه متنهای مجازی و کتاب الکترونیکی به صورت صوتی یا نوشتار، بلکه به عنوان همان کالای سنتی موجود در کتابفروشیها، مبادله و خرید و فروش همانند دیگر کالاهایی که هر روز در خانه مردم تحویل میشود و اگر آمار این تجارب بالا رود و افزایش چشمگیر داشته باشد، آنگاه میتوانیم مطمئن شویم تکانهای در فرهنگ ایجاد شده و تحول و بهبود در حال رخ داده است.
اما به جز این مسائل که کلیات و مفروضات سالهای دراز بوده و هست و در سالهای آینده نیز خواهد بود، امسال با یک تحول در غرفه انتشارات روزنامه اطلاعات در نمایشگاه کتاب روبرو شدم و حیفم میآید آن را نگویم و برای ثبت و سپاس از یاران و دستاندرکاران انتشارات و فروشگاه کتاب این موسسه دیرینه و کهنسال بیان نکنم. تاریخ انتشار کتاب در این موسسه فرهنگی و مطبوعاتی، به یکصد سال برمیگردد.
از همان اوان کتاب سال و کتابهای راهنما و گزیدهها و خاطرات و عکسها و بعداً کتب ادبی و تاریخی و سیاسی، اعم از تالیف و ترجمه، بخشی از فعالیت انتشاراتی و مطبوعاتی در این بنگاه بزرگ فرهنگی بوده است.
آنچه انتشارات و غرفه اطلاعات را در این دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران متمایز میکرد، هم شکل و ساختار فیزیکی آن بود و هم شیوه برخورد با مخاطبان یا بهتر بگویم پذیرایی از مخاطبان و خریداران. در حقیقت، خریداران کتاب بلاواسطه با هر عنوان یا نمونه کتابی که موجود یا در نمایشگاه عرضه شده بود، به سرعت ارتباط برقرار میکردند و به جای سیستم فرسوده و کم بازده و زبالهساز فاکتورهای چند برگی قدیم، یا ویترین فروش قدیمی و آوردن و بردن کتاب، خریدار هم به جزئی از ساختار انتشارات و فروشگاه بدل شده و خود به انتخاب و وارسی و مطالعه میپرداخت. از آن مهمتر، اظهارنظر میکرد و انتقادات یا پیشنهاد میداد و این امری بسیار با اهمیت در اعتلای کمی و کیفی یک بنگاه فرهنگی و انتشاراتی محسوب میشود.
معمولاً در روزنامهها، بخش تحریریه و مسئولان و دستاندرکاران نوشتن، کسب خبر و فنی، یعنی تایپ و صفحهبندی، اولویت دارند و کارهایشان زیر ذرهبین و در معرض دید همگان است. پس از آنها چاپ و توزیع اهمیت مضاعف دارند و اگر دست نگردانند، روزنامه به مخاطب نخواهد رسید.
امروزه، بخش اینترنتی و دیجیتال هم اهمیت ویژه و فوقالعادهای یافته است و مردم و خوانندگان با موبایلها یا تبلت و مونیتورهای کوچک و بزرگ، اخبار جراید را رصد میکنند.
نمایشگاه کتاب، فرصتی بود تا بخش ارزشمند دیگری از روزنامه، یعنی کارکنان خلاق، دقیق و زحمتکش انتشارات و فروشگاههای کتاب، حاصل کار و زحمات چندین ساله را به نمایش بگذارند. هر چند که در نمایشگاه اخیر، جای بسیاری از بهترین و پرفروشترین ناشران خالی بود، ولی ارتقای سطح عرضه و نمایش و خرید و فروش کتاب از سوی انتشارات اطلاعات، یک تجربه خوب و با ارزش بود که باید بدان ارج نهاد و از آن تقدیر کرد.