شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#ایران#توران

اشارات فردوسی به تعیین مرز ایران و توران

بنابر روایت رسمی خدای نامه، افراسیاب در زمان منوچهر به ایران می‌تازد و بخش‌های وسیعی از ایران را فراچنگ می‌آورد و منوچهر را در طبرستان در حصار می‌گیرد و در نهایت بین ایران و توران آشتی برقرار می‌شود.

به گزارش«اطلاعات آنلاین»، ابوالفضل خطیبی در یادداشتی در ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات نوشت: 

اشاره: بیست و پنجم اردیبهشت‌ماه زاد روز زنده یاد استاد ابوالفضل خطیبی است. وی یکی از شاهنامه شناسان برجسته و نویسندگان ایران دوست و شیفته زبان فارسی است . به همین مناسبت قطعه ای از یک نوشته ایشان را درباره شاهنامه در اینجا بازنشر کردیم.

می‌دانیم داستان آرش در شاهنامه نیست و در منبع او هم نبوده است، اما در چندین بیت به نام آرش و تیرافکنی او و تعیین مرز ایران و توران اشاره شده است. در داستان «رزم دوازده رخ»، ایرانیان به فرماندهی گودرز، در برابر تورانیان به فرماندهی پیران صف کشیده‌اند و پیش از آنکه جنگ آغاز شود، پیران در نامه‌ای به گودرز پیشنهاد صلح می‌دهد و یادآور می‌شود که حاضر است پیکی نزد افراسیاب بفرستد و از او اجازه بگیرد که هر شهری را که کیخسرو گمان می‌برد از آن ایرانیان است و تورانیان تصاحب کرده‌اند، بازپس دهد، درست مانند زمان منوچهرشاه که او با تعیین مرز میان ایران و توران (بخشش) در درازای رود جیحون، نظم نوینی را در جهان بنیاد نهاد:

چنان چون به گاه منوچهرشاه

به بخشش همی داشت گیتی نگاه

در بیت دیگری نیز به تقسیم‌بندی عادلانۀ سرزمین ایران و توران در زمان منوچهر اشاره شده است. افراسیاب پس از دیدن خواب دهشتناکی می‌گوید:

منوچهر گیتی ببخشید راست

هم او بهرۀ خویشتن کم نخواست

این گزارش با آنچه در زمان منوچهر در شاهنامه روی داده است، همخوانی ندارد. در شاهنامه خبری از تعیین مرز میان ایران و توران در زمان منوچهر و افراسیاب نیست و اساساً افراسیاب در زمان منوچهر ظهور نمی‌کند، بلکه در زمان جانشین او، نوذر و با کشتن همو، پای به عرصۀ نام‌آوری می‌نهد. در بیت دیگری بازهم به معاصر بودن افراسیاب با منوچهر اشاره شده و گفته شده است افراسیاب با منوچهر و نوذر و کیقباد بر سر کین بود:

ز سر با منوچهر نو کین نهاد

همیدون ابا نوذر و کیقباد

این اختلاف را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ داستان از این قرار است که بنابر روایت رسمی خدای‌نامه که سرچشمۀ آن به یشتهای اوستا می‌رسد و در منابع پهلوی و بیشتر منابع فارسی و عربی منبعث از خدای‌نامه باقی مانده است، افراسیاب در زمان منوچهر به ایران می‌تازد و بخشهای وسیعی از ایران را فراچنگ می‌آورد و منوچهر را در طبرستان در حصار می‌گیرد و در نهایت بین ایران و توران آشتی برقرار می‌شود، بر این قرار که تورانیان به اندازۀ یک تیرپرتاب از ایران عقب بنشینند. آرش کمانگیر تیری از کمان رها می‌کند که تا دوردست‌ها بر کرانۀ جیحون می‌نشیند و همین جیحون از آن پس مرز میان ایران و توران تعیین می‌گردد. بنابراین، هرسه بیت بالا به همین رویداد اشاره دارد که در شاهنامه نیست. بنابر شاهنامه در زمان کیقباد افراسیاب از ایران به آن سوی جیحون رانده می‌شود و جیحون به عنوان مرز دو کشور تعیین می‌شود، اما اشارۀ شاهنامه در بیت‌های بالا به تعیین مرز جیحون با تیرافکنی آرش در زمان منوچهر و افراسیاب منبعث از همان تحریر رسمی است که وارد تحریری از خدای‌نامه می‌شود که به شاهنامه رسیده است. توضیح بیشتر آنکه هنگام تدوین تحریری از خدای‌نامه که شاهنامه بر مبنای آن به نظم درآمده است، تغییرات بسیاری در این بخش رخ می‌دهد تا فضای لازم برای هنرنمایی‌های برخی خاندان‌های بزرگ ایرانشهر به‌ویژه خاندان سکایی سیستان و پهلوان پرآوازۀ خاندان، رستم، و خاندان کارن با پهلوانانی چون قارن و کشواد و گودرز فراهم شود، ولی اشاراتی از روایت رسمی کهن‌تر برای تعیین مرز ایران و توران در زمان منوچهر، به‌سبب شهرت و رواج آن، در این تحریر که با پهلوانان همدلی شده، باقی مانده است.