شهر خبر

سلیمی نمین: نبود «لاریجانی» به نفع یک جریان سیاسی است/اولین بار جبهه پایداری بحث «خالص سازی» را مطرح کرد

سلیمی نمین: نبود «لاریجانی» به نفع یک جریان سیاسی است/اولین بار جبهه پایداری بحث «خالص سازی» را مطرح کرد

سلیمی نمین به خبرآنلاین گفت: بحث خالص سازی هم اولین بار توسط جبهه پایداری مطرح شد و گفتند ما برای خالص سازی این جریان را راه انداختیم،برای اینکه خودمان سهمی در قدرت داشته باشیم و بعد ها مشخص شد که خیر ،این یک پوششی بیشتر نبوده و بیشترین سهم خواهی را این جریان در انتخابات گذشته پی گرفته است

تاکنون دو دوره یکدست سازی را تجریه کرده‌ایم و با کارنامه منفی آن نیز آشنا هستیم، حالا و در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی مجددا برخی تندروها که می‌توانند افراد متشرعی هم باشند، دم از «خالص سازی»می زنند، تا با پاکسازی همه‌جانبه انقلاب را از گزند دشمنان حفظ کنند. ناظران سیاسی اعتقاد دارند این مشی خلاف تکثرگرایی است و از نظریه وحدت در کثرت تبعیت نمی‌کند.

سهل طلبی سیاسی یکی از آفاتی است که متوجه همه جریانات موجود در کشوراست، نه‌تنهادر کشورما بلکه درهمه کشورهای جهان. بنابراین این‌که گروه‌ها و جریانات سیاسی به شیوه های مختلف سعی کنند میدان را از رقیب خالی کنند و یا رقیب را به‌گونه‌ای به شیوه های مختلف کنار بگذارند، امری است که ما در چند دهه گذشته شاهد آن بوده‌ایم. نه از جانب یک جریان سیاسی بلکه از جانب همه جریانات سیاسی این موضع اتخاذ شده است. البته عناوین آن در اصلاح طلبان و اصول‌گرایان فرق می کند. اما ماهیت آن تفاوت نمی کند. اما در حال حاضر بحث خالص‌سازی نخستین‌بار توسط جبهه پایداری مطرح شد و گفتند ما برای خالص‌سازی این جریان را راه انداختیم، برای اینکه خودمان سهمی در قدرت داشته باشیم و بعدها مشخص شد که خیر، این یک پوششی بیشتر نبوده و بیشترین سهم خواهی را این جریان در انتخابات گذشته پی گرفته است.

ممکن است این سهل‌طلبی به دیگران هم سرایت کرده باشد، من نمی‌خواهم خیلی تاکید بر روی مصادق داشته باشم، مگر در جبهه اصلاحات نیستند کسانی که می‌گویند ما فقط نماینده اصلاحات هستیم، آن‌ها هم به گونه‌ای همین حرف را می‌زنند و به همین شیوه میدان را برای خود تهی می‌کنند تا تُرک تازی کنند.

سلیمی نمین: نبود «لاریجانی» به نفع یک جریان سیاسی است/اولین بار جبهه پایداری بحث «خالص سازی» را مطرح کرد

معلوم است که ما هرچه منافع گروهی را لحاظ کنیم و از منافع کلان فاصله بگیریم به‌طورطبیعی به زیان جامعه است. این‌که آقای لاریجانی نباشد به‌نفع یک جریان سیاسی است نه به‌نفع جامعه. یا اگر فلان شخصیت دیگر نباشد باز به نفع یک جریان سیاسی است و راحت‌تر می‌تواند در عرصه انتخابات جولان دهد، این یعنی یک حریف قَدَر را به شیوه‌های مختلف از میدان خارج کردن و این امربه هیچ‌وجه به‌نفع جامعه نیست. آنانی‌که در چارچوب منافع ملی حرکت می‌کنند طبعا باید بتوانند در انتخابات نماینده داشته باشند و شرکت کنند تا بتوانند ظرفیت جامعه را فزونی ببخشند.

من نمی‌توانم در این زمینه ذهن‌خوانی کنم اما همان‌طور که گفته شد تمایلات جریان‌های سیاسی همین است، این جریانات سیاسی دو کار می‌توانند انجام دهند، یکی با تولید فکر و اندیشه سیاسی جاذبه‌های خود را فزونی ببخشند، دیگر آن‌که با شیوه‌های مختلف در رقابت ایجاد محدودیت کنند. خُب آن شیوه اول منافع ملی را در بر دارد اما کار بسیار سختی است و جریان‌های سیاسی ترجیج می‌دهند که شیوه سهل را انتخاب کنند.