شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#فرهنگ#واقعیت#عیار#فرهنگ#سیری#چند؟

عیار فرهنگ سیری چند؟

باید از پس تخته‌پاره‌ها به خط و کتیبه یا کاشی فیروزه بنگریم و این‌سو و آن‌سو رد یک شاهکار بزرگ بشری را در خیال و واقعیت جستجو کنیم.

سید مسعود رضوی: در روزهای اخیر، فرصت سفر و شرکت در همایش شیخ اشراق و دنیای جدید در شهر زیبا و اصیل زنجان فراهم شد. این سمینار علمی با حضور استادان آیت الله دکتر مصطفی محقق داماد و دکتر غلامرضا اعوانی و دیگر استادان حکمت اسلامی و فلسفه غرب، جمعه افتتاح شد و امروز به پایان می‌رسد.

درباره شیوه اطلاع‌رسانی و کمیت و کیفیت این همایش و بسیاری از دیگر نشست‌های علمی و دانشگاهی و تخصصی به زودی مطلبی انتقادی به حضور خوانندگان عالی‌مقام تقدیم می‌کنم؛ زیرا لازم است هزینه و مصارف و نتایج روشن شود و برونداد فکری و تحقیقی یا دستاوردهای این سمینارها و اولویت آن در شرایط کنونی مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد.

اما به‌جز این موضوع، به بهانه این همایش، فرصتی یافته آمد و سعادت بازدید از بنای معظم دوره ایلخانی و یکی از مفاخر معماری جهان، یعنی گنبد سلطانیه برای چندمین بار نصیب نگارندۀ این یادداشت شد.

گفته‌شده که گنبد سلطانیه، آرامگاه اُلجایتو (یا همان سلطان محمد خدابنده) است. او هشتمین سلطان مغول بود. گنبد سلطانیه بین سال‌های ۱۳۰۲تا ۱۳۱۲میلادی (۷۰۳تا ۷۱۳هجری قمری) به دستور سلطان محمد خدابنده در شهر سلطانیه (پایتخت ایلخانیان) ساخته شد و از آثار مهم معماری ایرانی و اسلامی به‌شمار می‌رود. گنبد سلطانیه در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده‌است.

این بنا که توسط مغول‌ها و درواقع پس از دوره حمله مغول‌ها به ایران ساخته شد، اولین گنبد بزرگ آجری جهان قبل از گنبد کلیسای سانتا ماریا دل فیوره است و رتبه سوم هم از آن مسجد معروف ایاصوفیه در ترکیه است.

من کلیسای مذکور را از نزدیک ندیده‌ام ولی مسجد ایاصوفیه، این زیبایی، عظمت و جلال بنای سلطانیه و تأثیر شگرف آن بر انسانی که در زیر گنبد و درون سایه‌سار خنک داخل این شاهکار بزرگ معماری قرار می‌گیرد را ندارد. در واقع مسحور و متأثر می‌شویم از این همه هنر و عظمت و شاید علاقه و عشق بی‌حد ما به ایران نیز در این عواطف بی‌تأثیر نباشد.

اما از نخستین‌بار که بیش از چهل و چند سال قبل به عنوان نوجوانی علاقمند همراه خانواده‌ام به دیدن گنبد سلطانیه رفتم تا امروز، اثری از مرمت و بهکرد نیافتم و حتی ساختارهای فلزی که باستان‌شناسان ایتالیایی برای مرمت در داخل و خارج بنای سلطانیه نصب کرده‌اند، هنوز همانجا و دست‌نخورده برجای مانده است.

در داخل بنا، باید از پس تخته‌پاره‌ها و اسکلت فلزی که نردبان کارگر و معمار و باستان‌شناس بوده، به خط و کتیبه یا کاشی فیروزه بنگریم و این‌سو و آن‌سو رد وحدت و تمامیت شکوهمند یک شاهکار بزرگ بشری را در خیال و واقعیت جستجو کنیم.

درحالی که بناهای معظم جهان، از جمله مسجد ایاصوفیه و کلیسای نتردام یا دیوار چین با امکانات و توضیحات و مرمت و نگهداری و پاکیزگی وسواس‌گونه‌ای محافظت شده و میزبان بازدید‌کنندگانی از سراسر جهان هستند.

گنبد بنای سلطانیه در پنج فرسخی سمت شرقی شهر زنجان در داخل باروی شهر قدیم سلطانیه قرار گرفته و بنایی است هشت ضلعی که طول هر ضلع آن ۸۰گز است. هشت مناره نیز در اطراف گنبد دارد.

از چند فرسنگی مثل یک جواهر آبی در دشت و دامنه شهر کهن و دیرپای سلطانیه می‌درخشد. گویی تکه‌ای از آسمان است این گنبد مینا بر فرش سبز و زمین باروری که در اطرافش گسترده و پهنا یافته است. کجا می‌توان چنین گوهری یافت؟

در تالار سلطانیه، وقتی میان تکه‌پاره‌های تاریخ می‌گشتم دانستم چه لایه‌های هنری شگرفی در آن نهان شده و قدیمی‌ترین گنبد دوپوشه موجود در ایران است.

رنگ گنبد، آبی اعجاب‌آوری است که وصفش ممکن نیست. برای درک این عظمت کافی ست بدانیم بی هیچ فلز و اسکلت یا سیمان و بتن، گنبد دو جداره عمارت سلطانیه به ارتفاع ۵ر۴۸ متر و قطر دهانه داخلی ۵ر۲۵ متر لابلای ساختمانی است که دور تا دورش را اتاق‌ها و غرفه‌ها ‌گرفته است.

خود گنبد از کاشی‌های فیروزه‌ای‌رنگ پوشیده شده و سقف داخل اتاق‌های بالا با گچ‌بری‌ها و آجرهای رنگارنگ تزیین یافته‌است. در حاشیه طاق‌ها آیات قرآن و اسماءالله با خط جلی نوشته شده‌اند. حکاکی‌هایی در آجرهای دیوارها و سقف‌های رنگین بنا نیز دیده می‌شود؛ همه با سفال و کتیبه‌هایی که یک‌سوم سوره بقره با بزرگی عجیبی در آن تحریر شده است. تزئینات و چگونگی ساخت این آرامگاه در واقع نقطه عطفی در معماری ایران بوده و راهی تازه در معماری به‌ وجود آورده است.

باری، اما پس از بازگشت، پرس و جو کردم و دانستم همکاران و دوستان کمتر درباره آن می‌دانند و اندک‌شمارند کسانی که به دیدنش رفته یا به دقت در آن نگریسته‌اند. آنچه چنین ساختار زیبایی را نهان کرده، مدیریت ضعیف ما و عدم توجه کافی به ظرایفی است که گردشگری و جذب بیننده و مراجعه‌کننده یا مشتاقان هنر و دانشجویان تاریخ را محور قرار دهد.

باید فکری کرد و نمی‌توان حدود نیم‌قرن، داربست‌های تعمیر را به یک شاهکار تاریخ، آویزان نگاه داشت؛ هرچند این هم در نوع خودش کار عظیمی است و رکورد محسوب می‌شود!