به گزارش«اطلاعات آنلاین»، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب روز گذشته و در دیدار شمار زیادی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور با انتقاد از بیثباتی در مدیریت آموزش و پرورش فرمودند: دستگاه به این عظمت با تغییر مداوم وزیر، ضربه میخورد؛ بهخصوص اینکه تغییر وزیر گاهی تغییر معاونان، مدیران میانی و حتی مدیران مدارس را هم در پی میآورد.
ایشان با اشاره به اتفاقنظر بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان بر محور بودن مدرسه برای گرهگشایی از مشکلات کشور، افزودند: همانگونه که این متخصصان میگویند، اگر در 20 سال قبل به موضوع مدرسه رسیدگی کرده بودیم امروز بسیاری از مشکلات وجود نداشت؛ بنابراین چاره کار در برنامهریزی صحیح و همت جدی برای اصلاح مدرسه است و همه مسئولان، تصمیمسازان، تصمیمگیران و آحاد مردم باید اهمیت حیاتی دستگاه آموزش و پرورش را درک کنند.
این در حالی است که رهبر انقلاب تقریبا نزدیک به 20 سال قبل یعنی روز 12 اردیبهشت ماه سال 1384 به مسئولان وقت دولت و آموزش و پرورش یک تذکر جدی داده اند.
رهبر انقلاب در روز 12 اردیبهشت ماه سال 1384 در دیدار جمعی از فرهنگیان و معلمان استان کرمان بر ضرورت تشکیل یک اتاق فکر در آموزش و پرورش برای تصمیم سازی و تصمیم گیری درباره مسیر حرکت این نهاد تاکید کردهاند.
مهمترین محورهای فرمایشات رهبر انقلاب در روز 12 اردیبهشت سال 1384 را می خوانید:
* اعتقاد من این است که آموزش و پرورش برای حل مسائل اساسىِ این بخش عظیم - به تعبیر فرنگیها - یک اتاق فکر احتیاج دارد. تصمیمها در آموزش و پرورش نباید سلیقهیی گرفته شود.
*یک وقت بخشی از آموزش و پرورش مثلاً احساس میکند که باید به جوانان آموزشهای جنسی داد - تقلید کورکورانهی از غرب - ناگهان میبینیم از یک گوشه، نوشته و کتاب و جزوه در این زمینه منتشر میشود! روی این مسأله، کجا فکر شده؟ کجا تصمیمگیری شده؟ کجا سنجیده شده؟ چقدر ما باید دنبالهرو غرب باشیم!؟ چقدر باید تجربههای شکستخورده و ناکام غربیها را چشم بسته دنبال و تقلید کنیم!؟
*ناگهان از گوشهیی یک نفر تشخیص داده که باید ما به کودکان دبستانی، از کلاس اول - یا حتّی پیشدبستانی - زبان انگلیسی یاد بدهیم؛ چرا؟ وقتی بزرگ شدند، هر کس نیاز دارد، میرود زبان انگلیسی را یاد میگیرد. چقدر دولت انگلیس و دولت امریکا باید پول خرج کنند تا بتوانند اینطور آسان زبان خودشان را در میان یک ملت بیگانه ترویج کنند؟ ما برای ترویج زبان فارسی چقدر در دنیا مشکل داریم؟ خانهی فرهنگ ما را میبندند، عنصر فرهنگی ما را ترور میکنند، ده جور مانع در مقابل رایزنیهای فرهنگی ما درست میکنند؛ چرا؟ چون در آنجا زبان فارسی یاد میدهیم. ولی ما بیاییم به دست خود، مفت و مجانی، به نفع صاحبان این زبان - که مایهی انتقال فرهنگ آنهاست - این کار را انجام دهیم! البته بنده با فراگرفتن زبان خارجی صددرصد موافقم؛ نه یک زبان، بلکه ده زبان یاد بگیرند؛ چه اشکالی دارد؟ منتها این کار جزو فرهنگ جامعه نشود.