شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:##روش#پرسمان#متن#شناختی

روش پرسمان متن شناختی

روش پرسمان متن شناختی ما را یاری می‌تواند داد که کارکرد هر یک از واژه ها را در بافتار معنایی و پندارشناختی بیت، با آن دیگری بسنجیم.

روش پرسمان متن شناختی

 میرجلال الدین کزازی:

پرسمان متن شناختی

به بیت‌هایی که گاه از دید همبستگی و پیوستگی، پاره‌هایی که آنها را می‌سازند، با همسازه‌ای(=معادله)در دانش شمار(=ریاضیات) سنجیدنی می‌توانند بود. بیت‌هایی از گونۀ بیت‌هایی که خاقانی و حافظ سروده‌اند.

به آهنگ روشنداشتِ سخن و فراپیش نهادن بیتی از این‌گونه بیت ها که می‌شایدشان با روش سومین ویراستن، بیتی از شیر بیشۀ راز، خواجۀ شکّرشکن شگرف بیشۀ شیراز را می‌کوشیم که بهره‌جوی از این روش، ویرایش کنیم و ریخت بآیین و بهین آن را بیابیم تا مگر پرسمان چالش خیزِ ویرایشی را در آن بگشاییم و هنگامۀ برانگیخته را فرو بنشانیم و به پایان بیاوریم.

این بیت، آغازینۀ غزلی است بسیار شناخته و پرآوازه:

رواق منظر چشم من آستانۀ توست

کرم نما و فرودآ، که خانه خانۀ توست

در این بیت، آنچه مایۀ چند و چون است و هنگامه‌ساز، واژۀ «آستانه»است که در بیشینۀ برنوشته‌های دیوان، به جای آن، واژۀ «آشیانه»آورده شده است.

آنچه در پی می‌خواهیم کرد، آن است که به یاری روش سومین، به گونه‌ای استوار و پایدار و برهانی، یکی از این دو گزینه یا پچین را برگزینیم تا مگر در این پرسمان متن شناختی، به هرآینگی(=یقین) و بی‌گمانی بتوانیم رسید.

دشواری کار در آن است که بیت را با هر دو واژه، معنایی است درست و راست و بآیین. این روش، ما را یاری می‌تواند داد که کارکرد هر یک از این دو واژه را در بافتار معنایی و زیباشناختی و پندارشناختی بیت، با آن دیگری بسنجیم و سرانجام، یکی را بر دیگری برگزینیم و در نغزی و زیبایی و پندارینگی، برتر بدانیم. نخست کارکرد آشیانه را در بیت، بر می‌رسیم و سپس کارکرد آستانه را:

اگر آشیانه را بپذیریم، معنای بیت چنین خواهد بود: «دریچۀ چشم من که در ریخت و پیکره، به سازه‌ای می‌ماند با آسمانه‌ای (=سقف) گنبدینه و چنبرگون، ای یار دلدار! آشیانۀ توست. بزرگوارانه، گام درنه و بر آن فرود آی؛ زیرا که این خانه‌ خانۀ توست و تو در آن میزبانی و خداوند، نه مهمان.»

آشیانه، از دید هنرورزی و پندارشناختی، کارکردی چنین می‌تواند داشت. این واژه در کارکرد و معنای زبانی خویش، لانۀ مرغان تیزپر یا بلندپرواز است. پس کارکرد هنری و زیباشناختی آن را بدین‌سان می‌توان گزارد:

اگر آشیانه را خاستگاه زیبایی بدانیم و پایگاه پندار، این واژه با گونه‌ای از مجاز ساده(=مُرسل) که آن را مجاز فروگرفته و فراگیر(= مجاز خاص و عام) می‌نامیم، در معنای سرای و کاشانه به کار برده شده است و بیش، خواست از آن، لانۀ مرغان نیست.

اگر شگرد زیباشناختی را به یار برگردانیم که در آشیانه جای می‌باید گرفت، با استعاره‌ای کنایی، یار در نهان و نهادِ سخن، مرغی تیزپر که به آسانی در دام نمی‌افتد و در جایی آشیانه نمی‌جوید، پنداشته آمده است.

در این گزارش دوم، آشیانه در معنای زبانی و قاموسی خود به کار رفته است؛ لیک یکی از وابسته‌های مرغ تیزپرس است که یار بدان مانند شده است. سپس از آن روی که در استعاره ماننده(=مشبّه) و مانسته(=مشبّه‌به)، آنچنان به هم می‌‌مانند که یکی را از دیگری نمی‌توان گسست و بازشناخت، آشیانه به یار باز خوانده آمده است.