به گزارش «اطلاعات آنلاین»، اسحاق جهانگیری در گفتگویی با نشریه آگاهی نو به ماجرای نامه نگاری های خود با حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی اشاره کرده است.
مهمترین محورهای سخنان وی در این باره را می خوانید:
*فکر کنم دو هفته بعد از استقرار ایشان، آقای رئیسی به من تلفن کرد و گفت آقای جهانگیری شما می دانید شرایط سخت است به ما کمک کنید. که گفتم در خدمت هستم. اگر کاری باید انجام دهم بفرمایید که گفت بنویسید. تلفن بزنید و بگویید. گفتم موضوع را مشخص کنید و بفرمایید در چه موضوعی باشد. در صورت نیاز اگر خودم در جریان بودم بلافاصله نظرم را می نویسم اگر نه می توانم جلساتی را با حضور دوستان ترتیب دهم که جمع بندی نظر آن ها را به شما منتقل می کنم که گفت نه مسائل ما را خودتان بهتر می دانید.
*احساس کردم این حرف بیش تر به یک تعارف شباهت دارد که ما از آقای جهانگیری کمک خواستیم. تا این که آقای مخبر بنده را برای ناهار دعوت کرد و د راین جلسه دو نفره باز ایشان همین موضوع را مطرح کرد که به ایشان هم گفتم موضوع بگویید که گفت درباره یک موضوع نه به طور کلی نظراتتان را بگویید.
*فکر کنم نامه ای در قالب 6 یا 7 صفحه در مهرماه سال قبل برای آقای رئیسی نوشتم که در آن بیش تر تمرکز بر مباحث اقتصادی ، نحوه تامین درآمدهای ریالی برای جلوگیری از کسری بودجه و تامین ارز مورد نیاز کشوربه همراه برخی موارد ضروری دیگر بود.
*ایشان هم طی تماس تلفنی ضمن تشکر از من گفت در جلسه ستاد اقتصادی همه محورهای این نامه مطرح شده ، در جلسه هیئت دولت هم مطرح می کنم. گفتم این نامه خصوصی بوده که ایشان هم گفت بله من موارد را از جانب خودم مطرح کردم و اسمی از شما نیاوردم.
*نامه دیگری در دی یا بهمن نوشتم. شایعه شده بود و در رسانه ها هم مطرح شد و برخی خواص به من گفتند که در آستانه توافق هسته ای هستیم.
*نامه را در قالب 5 یا 6 صفحه با همین جهت گیری به ابتکار خودم نوشتم. البته آقای رئیسی بعد از نامه اول تاکید کرد شما باز هم از این گونه نامه ها برای ما بنویسید. در این نامه عنوان کردم فضا به این صورت است که شما در حال توافق هستید که انشاالله همین شود که حتما به مصلحت کشور است و در صورت تواتفق بدانید ضمن ایجاد این ظرفیت ها ، نگرانی هایی نیز وجود دارد. در صورت عدم توافق تهدیدهای مختلفی من جمله افزایش مسائل امنیتی به وجود خواهد آمد.
*نامه سوم هم فکر می کنم بعد از حذف ارز 4200 تومانی بود که اردیبهشت یا خردادماه امسال نوشتم. این نامه هم بسیار مفصل است و نوشتم که بسیار خوب شما تصمیم گرفتید. قبلا هم گفتم الان هم تاکید می کنم که هدف از این ارز حفاظت از سفره حداقلی مردم است . الان شما به این نتیجه رسیده اید حذف ارز 4200 تومانی را باید انجام دهید که این ممکن است طرفداران جدی هم داشته باشد. اما مهم این است که شما سفره مردم را حفظ کنید. در صورت کوچک شدن سفره از این حد، برای مردم دیگر قابل تحمل نیست. بعد نوشتم برای موفقیت چه کارهایی باید انجام گیرد.
برای تولید کنندگان چه کاری باید انجام شود و موضوعاتی مثل سرمایه در گردش، واردات و نحوه تامین ارز را مطرح کردم. زیرا این ها کالاهایی هستند که نمی توان در نوبت قرار داد.باید برای کالاهایی که خوراک مردم است راهکاری پیدا کرد.زیرا مردم هر روز برای تامین خوراکی شان به مغازه مراجعه می کنند . اگر یک روز به فروشگاه بروند و بشنوند که هنوز ارز آن کالای اساسی تامین نشده و کالا وارد نشده می تواند اتفاقات مهمی را رقم بزند.
*من بعد از نامه سوم دیگر تصمیمی برای نوشتن نامه نداشتم. احساس می کردم نامه ها اثر ندارد. حالا تمایلی به گفتن آن ندارم.
*تمام این نامه ها را رونوشت به دفتر رهبری می دادم. به استحضار رهبری می رسانند.