به گزارش «اطلاعات آنلاین»، ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات در مطلبی به قلم منوچهر دين پرست، فرگشت را در بوته نقد قرار داده که گزیده این مطلب را در ادامه میخوانید:
نظریه تکامل و آفرینش انسان یکی از تئوریهای بحثبرانگیز و تأثیرگذار به شمار میرود. چارلز داروین نظریهپرداز این دیدگاه سبب شد تا به واسطه آن تحول شگرفی را در مکاتب مختلف پدید آورد و بدینترتیب هر یک از این مکتبها به گونهای خاص بر جهانبینی مردم تأثیر گذاشتند و آنها را دگرگون ساختند. از زمان طرح این موضوع تا کنون آثار متعددی از سوی اندیشمندان و فلاسفه و حتی متکلمان و روحانیون ادیان مختلف به رشته تحریر درآمده و هم اکنون نیز بحث تکامل از موضوعات جدی در محافل علمی است و ارتباط آن با وجود نظم و تدبیر در طبیعت، در تفکر غربی هنوز هم از بحثهای مطرح به شمار میرود. برای بسیاری از ما شنیدن نام چارلز داروین مترادف با نظریه فرگشت یا تکامل و انتخاب طبیعی است. چارلز داروین یکی از مهمترین دانشمندان جهان محسوب می شود که ۲۱۱ سال پیش در انگلیس دیده به جهان گشود. او را به عنوان زیستشناس شهیر بریتانیایی می شناسند که تئوری تکامل بیولوژیکی به واسطه انتخاب طبیعی را ارایه داد. چارلز داروین تکامل را به عنوان تغییر نسلها تعریف کرد؛ ایدهای که میگوید گونهها در زمان تغییر می کنند و گونههای جدیدی را به وجود میآورند و دارای یک وجه مشترک هستند. داروین معتقد بود که منابع در طبیعت محدود هستند و همین انتخاب طبیعی موجب میشود که جمعیتها سازگار شوند؛ یعنی با گذشت زمان برای محیط خود مناسب شوند. به همین خاطر داروین را پدر علم تکامل میگویند. داروین تنها فردی نبود که به دنبال منشاء مشترک گونههای مختلف بود، بلکه افراد دیگری هم این نظریه را دنبال کردند و به نتایجی در این بحث رسیدند.
یکی از کسانی که در این حوزه به کار پژوهشی مشغول است مایکل جان دنتون (متولد 25 اوت 1943) نام دارد. او یک طرفدار بریتانیایی-استرالیایی از طراحی هوشمند و عضو ارشد مرکز علم و فرهنگ موسسه دیسکاوری است. او دارای مدرک دکترای بیوشیمی است. کتاب دنتون، تکامل: نظریه ای در بحران، از طرفداران طراحی هوشمند، فیلیپ جانسون و مایکل بی الهام گرفت.دنتون در سال 1969 مدرک پزشکی را از دانشگاه بریستول و دکترای بیوشیمی را از کینگز کالج لندن در سال 1974 دریافت کرد. او از سال 1990 تا 2005 پژوهشگر ارشد گروه بیوشیمی در دانشگاه اوتاگو، داندین، نیوزیلند بود.
کتاب مایکل دنتون را می توان از جمله آثاری برشمرد که توانسته در محافل علمی مورد توجه قرار گیرد به طوری که برخی معتقدند مایکل دنتون نقدی ویران کننده درباره تکامل داروینی نوشـته است. دنتون از پیروان مکتب ساختارگرایی است. او استدلال مجاب کنندهای که شواهد فراوانی آن را حمایت می کند، میآورد؛ شواهدی مبنی بر اینکه بنیادیترین ساختارهای موجودات زنده اشکال آنها یا طرح های بدنی سازشی نیستند و نمی توانند با انتخاب انباشـتی که در مرکزیت نظریه تکامل قرار دارد، توضیح داده شوند. درعوض، او می گوید آن فرم ها بخشی از بافت طبیعت هستند. تمام افرادی که در مجادلات مربوط به تکامل درگیر هستند، باید این کتاب را بخوانند.
دنتون در بخشی از یادداشتی که بر ترجمه فارسی کتاب نوشته، میگوید: «چالش اصلی که در کتاب «تکامل: نظریهای همچنان در بحران» درباره داروینیسم ایجاد کردهام از این حقیقت منشأ میگیرد که تنوع سازشی موجود در حیات، مجموعه محدودی از اشکال یا انواع تغییرناپذیر است... کتاب پیشین من «تکامل: نظریهای در بحران» بهطور عمده نقدی درباره انتخاب تدریجی طبیعی داروینی بود و کتاب جدیدم هرچند نقد مهمی به انتخاب طبیعی بهعنوان مسئول اصلی تکامل موجودات است، اما در وهله نخست دفاع جامعی از دیدگاه جایگزین نوعشناسانه یا ساختارگرایانه از طبیعت است که بسیاری از زیستشناسان، پیش از انقلاب داروین، در قرن نوزدهم به آن باور داشتند.
اکنون زمان مناسبی برای بازنگری جایگزینی ساختارگرایانه است، زیرا بسیاری از پیشرفتهای چشمگیر در زمینه زیستشناسی بنیادی (مانند ظهور زیستشناسی تکاملی تکوینی و آشکار شدن این حقیقت که طرحهای تکوینی بسیار محافظت شدهاند) راههای تکامل را محدود میکند. تحقق این امر که بسیاری از نیروهای بیوفیزیکی و بیومکانیکی اصلی نقش مهمی در تکوین موجودات ایفا میکنند، از این مفهوم که بخش عظیمی از نظم زیستی فراتر از توضیحات بیرونی کارکردگرایی است، حمایت میکند و به بازگشت به زیستشناسی طبیعی درونگرای قرن بیستویکم کمک میکند.»