شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:##ماجرای#پرپیچ#تولید#موسیقی#اوائل#انقلاب

ماجرای پرپیچ و خم تولید موسیقی در اوائل انقلاب

اواخر سال ۱۳۵۸ اگر افراد کمیته با آن ماشین‌های مخصوصشان کسی را ساز به دست می‌دیدند که کارت نداشت، سازش را می‌شکستند و رهایش می‌کردند.

مهر نوشت: احمدعلی راغب در بخشی از کتاب «بانگ آزادی» که با موضوع «قهر و آشتی با موسیقی» پیش روی مخاطبان قرار گرفته، روایت کرده است: موسیقی فقط در رادیو مطرح بود و هیچ نهاد رسمی دیگری واحد موسیقی نداشت. واحد موسیقی وزارت ارشاد تقریباً منحل شده بود که دو سه سال بعد، واحد موسیقی ارشاد راه اندازی شد. آزمونی برگزار کرد، آرام‌آرام افرادی جذب هسته مرکزی شدند و به تدریج گسترش پیدا کرد.. این بود که در آن برهه یعنی اواخر سال ۱۳۵۸ اصلاً آموزشی مطرح نبود. اگر افراد کمیته با آن ماشین‌های مخصوصشان کسی را ساز به دست می‌دیدند که کارت نداشت، سازش را می‌شکستند و رهایش می‌کردند. کاری به این نداشتند که حالا ساز آن بنده خدا موروثی است یا گران است یا هر چیز دیگر.

در آن مقطع دائماً اطلاعیه داده می‌شد، هر شب در تلویزیون زیرنویس می‌دادند و در رادیو هم اعلام می‌کردند دوستانی که صدای مناسبی برای خوانندگی دارند یا به نوازندگی مسلط هستند، یا قبلاً با صدا و سیما در زمینه موسیقی همکاری کرده‌اند، اگر تمایل دارند بیایند و دوباره به همکاری خود ادامه بدهند. علنی مطرح می‌شد و مشکلی نداشتیم. ارکستر هم این گونه با گذشت زمان ارتقا پیدا کرد. ما سعی می‌کردیم افراد با تجربه را جذب کنیم. زمانی برای آموزش نداشتیم، برای تولید، نیرو جذب می‌کردیم. از طریق اطلاعیه و آزمون، افرادی که قوی‌تر بودند، سریع‌تر جذب می‌شدند.

البته در آن ایام خود ما تقریباً همه را می‌شناختیم و با همه در ارتباط بودیم. از طریق همین شناخت به جذب نیرو می‌پرداختیم. مثلاً به دوستان می‌گفتیم آقای فلانی چرا نمی‌آیی؟ واحد موسیقی تشکیل شده، اداره و بودجه و امکانات دارد و سرود تولید می‌کند. به ما هیچ امکاناتی نمی‌دادند و از طرفی از ما همه چیز می‌خواستند. هنوز هم گاهی اوقات این موضوع اذیتم می‌کند و با خودم می‌گویم کسانی که این کار را با ما کردند، الان کجا هستند و ما چطور به اینجا رسیده‌ایم؟ همان‌هایی که وقتی اثری را سفارش می‌دادند، می‌رفتند و دیگر فکر نمی‌کردند که ما چطور سرودی بسازیم که با صدای فلانی نباشد، شامل فلان جنس صدا نباشد، مارش طوری باشد که حتماً بتوان دو ضربی با آن رژه رفت. طبل و سنج داشته باشد و تازه مبانی ادبیات اسلامی، انقلابی، ملی و میهنی را هم در خود داشته باشد.

آن اوایل علناً به ما گفتند این سازها را کنار بگذارید. سرودهایتان فقط طبل و سنج داشته باشد و در نهایت یک شیپور هم استفاده کنید. خط باریکی مشخص می‌کردند و انتظار داشتند که همه‌مان راه برویم و برگردیم؛ نه این سمت حرکت کنیم، نه به آن سمت. همه این موفقیت به آن نواهای آیینی و نغماتی برمی‌گردد که من سال‌ها دنبالشان رفته و آنها را جمع‌آوری کرده بودم. اگر نداشتم‌شان، اصلاً هیچ کاری انجام نمی‌شد و شاید انقلاب اسلامی اصلاً موسیقی نداشت.