غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده مجلس دهم شورای اسلامی، در پاسخ به اینکه امیدی برای حضور اصلاح‌طلبان در مجلس دوازدهم وجود دارد یا خیر، گفت: من نمی‌گویم اصلاح‌طلبان تعطیل شده‌اند ولی واقعیت امر این است که با نوع عملکرد رئیسی و یکدست بودن مجلس و دولت تقریبا فاتحه جامعه اصول‌گرایی خوانده شد در حالی که هنوز امیدی به مجموعه اصلاح‌طلبان وجود دارد. اما گفتمان تازه‌ای در جامعه حاکم شده که آن هم شامل دهه هشتادی و نودی‌ها می‌شود این گفتمان حرف‌ها و سوالات جدیدی دارند که متاسفانه جامعه اصلاح‌طلب و اصولگرا پاسخی برای آن ندارند. ادبیات جدید ادبیاتی نیست که فرض کنید این جناح‌ها بتوانند با همان داشته‌های قدیم پاسخ دهند. اقناع کردن نسل جدید بسیار بسیار سخت است. امروز یکی از من سوال کرد که آیا ما کشوری اسلامی هستیم یا نه؟ گفتم بله، گفت ما دوتا دوست داریم، یکی چین یکی هم روسیه که هر دو کمونیست و لائیک هستند این چه جور کشور اسلامی است که چنین دوستانی دارد؟
او افزود: در حال حاضر از این دست سوالات بین جوانان بی‌نهایت زیاد است. با فیلتر کردن هیچ کدام از این مشکلات حل نمی شود. جوانان برای شکستن فیلترها و رفتن به فضای اینترنت که پاسخ سوالات خود را پیدا کنند. از همه ماهرتر هستند و ما هم متأسفانه به جای اینکه برویم خودمان را تجهیز کنیم، فقط تعطیل می‌کنیم. خاتمی آدمی واقع‌گرا است و در بیانیه اخیر خود نکته بسیار قشنگی بیان کرد و گفت با همان اندوخته‌ها و مانیفست قبلی و قدیمی نمی‌توانیم پاسخگو باشیم. باید خودمان را به روز کنیم تا بتوانیم جوابگوی این نسل جدید باشیم و به سوالات آنها پاسخ دهیم.
جعفرزاده ایمن‌آبادی با اشاره به پتانسیل اصلاح‌طلبان برای پاسخگویی به نیازهای نسل جدید گفت: متاسفانه اصولگرایان بر یک طبل می‌کوبند اما اصلاح‌طلبان قابلیت اینکه پوست‌اندازی کرده و خودشان را به روز کنند را دارند این در حالی است که اصولگرایان می‌گویند نه، ما اصولگرا هستیم و اصول ما لایتغیّر است و به خاطر همین دچار مشکل می‌شوند.به عقیده من اگر درانتخابات سال آینده مردم پای صندوق بیایند اوضاع اصولگرایان بسیارخراب خواهد بود چرا که رئیسی فقط گزارش و عدد و رقم می‌دهد، مردمی که واقعیت را لمس می‌کنند نمی‌توانند صحبت‌های او را باور کنند.البته رئیسی هم تقصیری ندارد چون گزارش‌های غلط به او می‌دهند.اماآن طرف قصه،اصلاح‌طلبان واقع‌بین و حقیقت‌نگر هستند و کسانی نیستند که خودشان،خودشان را گول بزنند.چند پیش جلیلی در شبکه خبر تحلیلی می‌کرد که واقعا متاسف شدم آخر آدم که خودش خودش را گول نمی‌زند!
او در واکنش به اینکه بنابراین مردم به چهره‌های اصلاح‌طلب روی خواهند آورد، اظهار کرد: در شرایط کنونی خیر. اما اصلاح‌طلبان قابلیت بازیافت خودشان را دارند در حالی که اصولگرایان قابلیت بازیافت ندارند و نمی‌توانند جامعه را با خودشان تطبیق دهند و از طرفی نمی‌توانند خودشان را با جامعه تطبیق دهند. آنها می‌گویند ما این هستیم، هر کسی می‌خواهد رأی بدهد، بدهد هر کسی نمی‌خواهد رأی ندهد. اما منش اصلاح‌طلبان متفاوت است. ذائقه مردم را می‌سنجند و برایش نسخه می‌نویسند. شعارهای اصلاح‌طلبی بسیارشعارهای جذابی است چراکه بسیار آدم‌های متفکری هستند و قاطبه آنها کسانی هستند که خودشان را فریب نمی‌دهند و فضای نقد درفضای اصلاح‌طلبی بسیار زیاد است، در جلسات اصلاح‌طلبی همه همدیگر را نقد می‌کنند در حالی که در جلسات اصولگرایان همه به همدیگر آفرین، بارک‌الله و احسنت می‌گویند. در جلسات اصلاح‌طلبی هر کسی حرف تلخ می‌زند اما این حرف تلخ به منزله داروی تلخ است. متعجب هستم که چرا اصولگرایان اینقدر خودشان را فریب می‌دهند. خودشان خودشان را قانع می‌کنند بعد فکر می‌کنند مردم هم باید قانع شوند.
جعفرزاده ایمن‌آبادی در واکنش به اینکه به نظر می‌رسد عقلانیت به ویژه عقلانیت افراد معتدلی نظیر لاریجانی و ناطق نوری حلقه گمشده فضای سیاسی کشور است، ادامه داد: متاسفانه شورای نگهبان واقعا حرف رهبری را هم در مورد لاریجانی زمین زد. در حقیقت رهبری درباره لاریجانی مضمونی قریب به اینکه به لاریجانی ظلم شده به کار بردند اما شورای نگهبان اظهارات ایشان را زمین زد. قطعا کارنامه لاریجانی موفق‌تر از رئیسی بود. به این دلیل می‌گویم لاریجانی موفق‌تر بود چرا که به مسائل اجرایی، تقنینی و قضایی تسلط دارد از سطح سواد بالایی برخوردار است و احاطه کاملی که بر مسائل اجرایی دارد، قطعا کار برای او موفق‌تر بود البته من نمی‌گویم بهشت برین می‌شد ولی به خاطر نوع روحیه لاریجانی او فردی نقدپذیر است. لاریجانی حرف گوش‌کن، مطلع و از نظرات کارشناسان استفاده می‌کند و خودش را مجتهد نمی‌داند. الان مشکل ما با رئیسی این است که خودش را مجتهد می‌داند، عالم و دانا می‌داند، از جان مرغ تا جان آدمیزاد حرف می‌زند، از نظر کارشناسان استفاده نمی‌کند، یک تعداد افراد محدود و وزرای دست و پا شکسته دور و برش هستند.
این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی متذکر شد: لاریجانی از همه گروه‌ها، مجموعه‌ها و جناح‌هایی که خطوط قرمز را رد نکرده‌اند استفاده می‌کرد اما رئیسی خودش را محدود به طیف تندرو کرد. نوع نگاه لاریجانی بازتر بود اما نوع نگاه رئیسی فقط در حد آستان قدس و کوچک است. ایشان حتی مسئول شیر کشور را هم از آستان قدس آورد. ببینید چقدر آستان قدسی‌ها در این مملکت مسئولیت گرفتند. رئیسی در مدیریت آستان قدس موفق بود اما برای نمونه شما یک پیکان را خوب برانید، یک ماشین سواری را خوب برانید، چه تضمینی وجود دارد که تریلی 18 چرخ را هم برانید؟! تریلی 18 چرخ با یک سواری فرق می‌کند. رئیسی آستان قدس را مدیریت کرد اما به این معنی نیست که بتواند کشور را هم اداره کند. سطح شناخت لاریجانی بیشتر بود اما سطح شناخت رئیسی بسیار بسیار پایین و محدود به همان قوه قضاییه و قضات بود که قضاتی هستند و می‌نشینند و اتفاقا اصلا هم نباید با دیگران ارتباط داشته باشند اما مدل کار لاریجانی ارتباط با جامعه دانشگاهی، جامعه بیرونی، ورزشکاران و هنرمندان است. دولت مقصر این همه کم لطفی نسبت به هنرمندان و ورزشکاران است.
جعفرزاده ایمن‌آبادی ضمن تایید اینکه اگرصلاحیت لاریجانی تایید می‌شداحتمال رای آوردن او بسیار بیشتر از رئیسی بود،خاطرنشان کرد: دوربعدی انتخابات ریاستجمهوری را می‌توانند تست بگیرند تا ببینند چه طوفانی برای لاریجانی به راه می‌افتد. در حال حاضر فردی که در گذشته مخالف‌ترین شخص با لاریجانی بود می‌گوید اگر لاریجانی بود الان موفق‌تر بود و حداقل برجام را به نتیجه می‌رساند. ما در اواسط دوره دولت هستیم، تازه آقا به چین رفته که آن توافق 25 ساله را پیگیری کند. چرا در یک سال و نیم گذشته اقدام نکردند؟ مگر خودشان 4 سال بیشتر مهلت دارند؟ ضمن اینکه اگر اینها با همین دست فرمان بروند و لاریجانی تایید صلاحیت شود رئیسی تنها دولت تک دوره چهارساله خواهد بود. لاریجانی یک قابلیتی داشت که ما اصطلاحا به آن می‌گوییم سریع می‌تواند کت‌اش را عوض کند. رئیسی هنوز نتوانسته کت‌اش را عوض کند و هنوز به عنوان قاضی‌القضات هفت اقلیم دستور می‌دهد. در حقیقت هنوز به رئیسی تفهیم نشده که رئیس قوه مجریه است و رئیس قوه قضاییه نیست.
او با اشاره به اینکه رئیسی از وزرای احمدی‌نژاد و اعضای جبهه پایداری استفاده می‌کند، یادآور شد: اگر بخواهیم اشتباهات رئیسی را لیست کنیم، یک مورد استفاده از وزرای دولت دهم است. برای مثال ببینید میرکاظمی چگونه برنامه و بودجه کشور را به هم ریخت. کشوری که در جنگ اقتصادی و به قول خودشان جنگ با دشمنان است مگر می‌شود بی‌برنامه باشد؟! ما در کشور برنامه نداریم. برنامه هفتم نداریم.سه سال است که برنامه ششم ما تمام شده این چه طرز اداره کشور است؟ کشور به صورت روزگذر اداره می‌شود.
23217