در خبرها آمده بود که کمیتۀ داوران فدراسیون فوتبال انگلیس از داوران کلیۀ مسابقات فوتبال انگلستان (لیگ برتر، دسته یک، دسته دو و ...) خواسته است که در ماه رمضان، در صورتی که مسابقات فوتبال با اذان مغرب همزمان شدند، مدتی مسابقه را متوقف کنند تا بازیکنان روزهدار بتوانند افطار کنند.
حال این حمایت از بازیکنان مسلمان و روزهدار لیگهای فوتبال انگلیس را مقایسه کنید با رفتاری که حزب کمونیست چین با مسلمانان اویغور در استان سینکیانگ چین در پیش گرفته است.
در چین، طبق سرشماری سال 2000، حدود 5 میلیون مسلمان اویغور وجود دارد که حداقل یک میلیون نفر آنها از سال 2014 در اردوگاههای کار محصور شدهاند و انواع و اقسام رفتارهای غیرانسانی کمونیستهای چینی را تحمل میکنند. البته همۀ افراد زندانی در این اردوگاهها، اویغور نیستند. برخی از آنها مسلمانان متعلق به اقوام دیگرند.
البته بدرفتاری با مسلمانان در چین، نه به اویغورها محدود است نه به ده سال اخیر. مثلا آخرین مدرسۀ زبان عربی در مناطق اویغورنشین چین، در سال 1996 تعطیل شده. همچنین در استان سینکیانگ، دانشجویان و کارمندانی که نماز میخوانند، از دانشگاه و محل کارشان اخراج میشوند.
تازه چین تا حد زیادی پشت دیوار آهنین قرار دارد و اطلاعات مردم جهان از سختگیریهای جنایتکارانه با اویغورها و سختگیریهای دیگری که کموبیش متوجه سایر مسلمانان چین است، اطلاع دقیقی ندارند. بدون شک روزی ابعاد سیاست استالینیستی حزب کمونیست چین علیه مسلمانان اویغور، بیش از پیش برملا خواهد شد.
اصولگرایان افراطی مدعیاند که اویغورها داعشیاند. ولی آیا داعش 5 میلیون عضو در چین دارد؟ حتی اگر حداقل رقم ذکر شده برای اویغورهای محبوس در اردوگاههای بازآموزی حزب کمونیست چین را هم در نظر بگیریم، کدام عقل سلیمی میپذیرد که داعش فقط در چین یک میلیون عضو یا سمپات داشته باشد؟
البته گناه چینیان بر چینیان است نه بر ایرانیانِ دشمن غرب! ولی اگر برادران افراطی داخل کشور، علاقهای ندارند کمکی به مسلمانان اویغور کنند یا همدردیای با آنها نشان دهند، دست کم میتوانند نقش بلندگوی حزب کمونیست چین را ایفا نکنند و با چسباندن برچسب "داعشی" بر پیشانی یکی دو میلیون مسلمان چینیِ حقیقتا بیچاره، آنها را مستحق تحمل انواع و اقسام رفتارهای ستمگرانه و خفتبار ندانند.
کسانی که خودشان را به "امت اسلامی" متعهد میدانند، در قبال رفتار حزب کمونیست چین با مسلمانان چینی، که بخشی از امت اسلامیاند، سکوت کردهاند و این سکوت معنایی ندارد جز نقض تعهد. از سوی دیگر مدام مشغول انتقاد از دولتهای لیبرالی هستند که آزادی مذهب را پاس میدارند. مسخره نیست؟ قطعا مسخره است. و به قول تروتسکی: «انگار عمدی در کار است که بر خیانت مهر مسخرگی بزنند.»