مدیر خندان؛ این لقبی بود که در زمان ریاست علی کفاشیان در فدراسیون فوتبال به او دادند. مردی که از دوومیدانی ناگهان به فوتبال آمد و ۸ سال بر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال تکیه زد. دوران ۸ ساله کفاشیان در فوتبال با سختیهای فراوانی برای او همراه بود. سختیهای که باعث شده دلش هرگز برای فوتبال تنگ نشود و برخلاف خیلیها حضور دوباره در فوتبال او را وسوسه نمیکند. البته به قول خودش اگر بخواهد برگردد هم حاج خانوم و فامیلها نمیگذارند.
نزدیک به ۷ سال از دوران حضور علی کفاشیان در فدراسیون فوتبال میگذارد و در این مدت آنقدر اتفاق بد در فوتبال افتاده که باعث شده دل خیلیها برای او تنگ شود. انگار کفاشیان با همان خندهها و لبخند معروفش فوتبال را اداره میکرد و نمیگذاشت اتفاقاتی مانند پرونده ویلموتس رخ دهد. کفاشیان این روزها دور از فضای فوتبال حرفهای مشغول استعدادیابی و کمک به جوانان و نوجوانان مناطق محروم است. کاری که خودش میگوید خیلی از آن لذت میبرد و زمانی آرزوی انجام آن را داشته است.
رئیس سابق فدراسیون فوتبال در گفتگو با خبرآنلاین درباره زندگی این روزهای خودش دور از فضای فوتبال و اتفاقات فوتبال ایران در ماههای اخیر صحبتهای جالبی را مطرح کرد که در ادامه میخوانید:
من از سال ۱۳۵۹، حدود ۴۰ سال است که در مدیریت ورزش کشور هستم، این کار هیچ وقت شغل من نبوده و بودن در ورزش را یک خدمت به مردم تلقی میکردم، این روند تلخ و شیرین و پستی و بلندی داشت، تا اینکه به فوتبال رسیدیم که در فوتبال دیگر بیش از حد پستی و بندی داشتیم، تنش ها و مشکلات در فوتبال خیلی زیاد بود و استرس زیادی که به خاطر باخت ها و فشارهایی که به ما وارد میشد به خانه هم راه پیدا کرده بود. برای همین وقتی که از فدراسیون بیرون آمدم، کل خانه نفس راحت کشیدند. این استرس به تمام نزدیکان ما رسیده بود و همیشه این مثال را همه جا زدهام، پدر من ۸ سال پیش فوت کرد و زمانی که زنده بود چیزی از فوتبال نمیدانست، بچه ها تعریف میکردند یک بار که بازی مهمی در جام جهانی داشتیم همه در خانه هیجان داشتند و داد میزدند، که وقتی پدرم داد بقیه را میشنید میگفت این دادی که زدید به نفع حاجی بود یا به ضررش؟ هیچ وقت فکر نمیکردم که ۸،۹ سال آنجا ریاست کنم و دوام بیاورم، با تمام مشکلاتی که داشت بعدها که نشستم و فکر کردم، دیدم بد هم نبوده بالاخره خدمتی کرده بودیم و به مشکلاتش میارزید. وقتی بیرون آمدم بله خانمم گفت بسه دیگر مصاحبه نکن.
نه بنده خدا کاری ندارد، من خودم نمیخواهم دیگر برگردم و تمایلی ندارم، حتی برایتان جالب باشد دلم هم تنگ نشده است.
بله سختی زیادی داشت، حتی پس از دوران فوتبال هم یک سری مسائل بود که ما را اذیت کرد و هنوز هم اذیت میکند، وقتی کسی می خواهد خدمت کند باید دلگرمی هم داشته باشد، حتی حالا خیلی از مردم من را میبینند تشکر میکنند.
این را مردم با تفکراتی که خودشان دارند میگویند، ما که عادی بودیم اما بعضی اوقات بعدی هایی که میآیند انقدر در مدیریت بد هستند که مردم میگویند خدا پدر مادر قبلی را بیامرزد. فوتبال این تنش ها را دارد و خواهد داشت. دل من هیچ وقت تنگ نشده به هر حال سن ما هم بالا رفته و بازنشسته شدهایم.
به ما بعد از اینکه از فدراسیون آمدیم پیشنهاد تیمداری داده شد. اسپانسر هم یکی از دوستان ما بود اما گفتم نه تیمداری به من نمیخورد و در گروه خونی ما نیست. ولی حاضرم به مکان هایی برویم که در آنجا تشکیلات و امکانات ورزش هست ولی بچه ها توانایی مالی ندارند و کمکشان کنیم که بتوانند ورزش کنند. در رده سنی ۷ تا ۱۵ سال هم پسر هم دختر زیر نظر ما هستند. از اسلامشهر شروع کردیم که در اولین فراخوان ۷۰۰ بچه ثبت نام کردند و تمام امکانات را مجانی به آنها دادیم، دیدیم که طرح بسیار خوبی است ادامه دادیم و کار به ۱۶ پایگاه در کل کشور کشیده شده و چیزی جدود ۱۴ هزار نفر جذب کردیم که ۵ هزار نفر دختر هستند. من آرزوم بود یک جاهایی خدمت کنم اما نمیتوانستم، مثلا به زاهدان یا ایلام و بم و بسیاری از شهرهای دیگر رفتیم، در آنجا به بچه ها لباس و توپ مجانی دادیم و ذوق میکردند و ما از دیدن ذوق آنها خوشحال میشدیم.
اول از همه به خاطر خیر بودن این کار را انجام میدهیم ولی وقتی وارد این ماجرا میشویم قطعا در کنارش این اتفاق هم رخ میدهد. مثلا یک تیم فوتسال بانوان بود که کسی مسئولیتش را قبول نمیکرد، ما به آنها کمک کردیم و این تیم از دسته یک به لیگ برتر صعود کرد. تا اینجای فصل هم در رده چهارم لیگ قرار دارند. فعلا خیریه است اما به دنبال تشکیل تیم های استانی il هستیم که در حال حاضر در چند شهر هم تشکیل دادهایم. این قضیه به یک سازماندهی نیاز دارد، چون من دوست دارم از این داستان یک الگو بسازم، مثلا میدانید که یک باشگاه ۶۰۰ میلیارد خرج میکند، این ۶۰۰ میلیارد بین چند نفر تقسیم میشود؟ ۱۰۰ نفر. اما ببینید ما ۱۵ هزار نفر را تحت پوشش خودمان قرار دادهایم اگر بخش خصوصی تقویت بشود و فقط ۱۰ درصد از این پول به کاری مثل کار ما تخصص یابد. نه اینکه یک زمینی بگیرند و توپ بخرند و از بچه ها نفری ۲ میلیون بگیرند که این پول باز گردد، من گفتم فقط در این مسیر میروم و باید این کار را الگو کنم، که دولت ببیند و از این تشکیلات حمایت کند. دوست دارم فقط جاهایی که ما امکانات دادهایم را بیایید و ببینید. البته ما خودمان را به فوتبال و فوتسال محدود نکردیم و حالا دو,میدانی هم اضافه کردهایم. شنا و ژیمناستیک هم اضافه کردهایم و با امکانات کم شروع کردهایم. حالا حدود ۳۳۰ مربی را ما حقوق میدهیم. اگر این کار اتاق فکر شود و دولت قوانین حمایتی برای این کار بگذارد این کار جای پیشرفت دارد. باشگاه های بزرگ خیلی راحت میتوانند این کار را انجام دهند. وقتی به بچه ها امکانات داده شود دیگر این بچه راه ورزش را ادامه میدهد و به دنبال فساد نمیرود. ما در حال خدمت به ورزش هستیم و حالا یک جورایی کارمند آقای تاج هستیم، حالا آخر عمری احساس میکنم که تجربه ورزشیام را باید در اختبار بقیه و نسل جدید بگذارم.
بله مثلا در اسلامشهر بچه هایی بودند که توانایی بسیار بالایی داشتند. قرارداد نه اما می خواهیم به بخش های خصوصی این را بفهمانیم که از این کار درآمد هم در میآید تا آنها را به حضور در این کار ترغیب کنیم. حالا به دنبال این هستیم که در آینده بتوانیم هم قرارداد ببندیم و هم به ادامه کار فراتر از ایران مشغول شویم.
آنها نمیتوانند، کار آنها نیست. فدراسیون فوتبال خیلی هنر کند یک سرمربی برای تیم ملیاش بگذارد. این کار به بخش های خصوصی و باشگاه ها مربوط است، اول باید از این راه بچه رشد کند و در مرحله بعد کمک فدراسیون و وزارت ورزش اضافه شود. این کار آنها نیست. نه بودجه دارند و نه وقتش را.
بله متاسفاته، آقای سجادی یکی از ورزشکاران خوب و زحمتکش ما بود و در مسیر ورزشی پیش رفته، او نه آدمی سیاسی است نه آدمی است که دنبال سکو کردن بعضی از مسائل است. امیدوارم که خدا کمک کند و زودتر حالش خوب شود.
من ارزیابی خاصی در مورد عملکردش ندارم اما در سطوح بالای وزارت ورزش کار کردم، این را میدانم که واقعا آنجا دست بسته است. مثلا ۱۰۰ طرح عمرانی است اما وقتی هیچ بودجهای نیست ده تای آن هم عملی نمیشود. اگر اتاق فکری تشکیل شود و بخش های خصوصی را تقویت کند و قوانینی بگذارد نتیجه بهتری در این مورد خواهد گرفت. مثل قضیه مولد سازی که راه افتاده است، اگر استادیومی که فعال نیست را بخش خصوصی با یک سری شرایط بتواند بگیرد و راه بیاندازد برای دو طرف سود آور خواهد بود اما متاسفانه مدیران ما میترسند. بخش خصوصی به دنبال یک ریال کسب درآمد نیست.
من از این نظر گفتم که مدیران از واگذاری و تبعات آن میترسند و جرات این کار را ندارند. من نمیدانم خوب است یا بد، ولی اگر درست تصمیم گیری بشود قطعا میتواند خوب و کارآمد باشد، اما مدیران چون میترسند این کار درست انجام نمیشود.
خیلی سخت است. من در این وضعیت بودم خوب میدانم که شرایط خیلی سخت است، هر کسی سلیقه و نظر خودش را دارد و رسانه ها موضع دارند و هر کسی را قبول ندارند. حالا هم شرایط به نحوی است که اگر بخواهی سرمربی خارجی بیاوری باید هزینه های زیادی بدهی، مشکلات ارزی هم که هست. اگر ایرانی بخواهی بیاوری که هر کسی موافق و مخالفان خودش را دارد، فقط می توانم بگویم که خوشحالم در این شرایط نیستم.
آره، کی روش اینجا دیگر چوب خطش پر شده بود و اگر میماند هر روز با یکی درگیری داشت. از نظر من میشود تا جام ملت ها با یک سرمربی داخلی حالا هرکسی، پیش برویم، تستش کنیم و ببنیم چه میشود و شرط بگذاریم اگر نتیجه گرفت جام جهانی هم با او قرارداد میبنیدم. اگر نه فکر دیگری کنیم.
نه فقط در حد اس ام اس و تبریکی، چیزی.
یک مقدار فضای کشور در نتایج دخیل بود اما حق اسکوچیچ هم بود که حضور در جام جهانی را تجربه کند.
ببینید نمیتوانم بگویم آره یا نه چون یک فضایی در تیم ملی به وجود آمده بود که نمیتوان به قطع گفت اگر من بودم چه کار میکردم، فضا طوری شده بود که هیچ بازیکنی از اسکوچیچ حساب نمیبرد و شاید اگر من هم بودم چنین کاری میکردم. نمیدانم ولی گناه داشت!
دلیلش این است که مربی که در باشگاهش دستمزد بالایی میگیرد حاضر نیست با مبلغ کمتر به تیم ملی بیاید. از همه مهم تر اگر نتیجه نگیرد خواهد سوخت و همه کارهایی که قبلا کرده از بین خواهد رفت و این فکرهایی هست که میکنند. اما تیم ملی یک خدمت بزرگ هست که خیلی ها این فکر را ندارند. از نظر من روحیه های خدمت و ایثار از بین رفته به جای اینکه از خدای آنها باشد حالا از زیرش در میروند.
سخت است نمیدانم اما اگر بودم یکی از مربیان داخلی که خوب نتیجه گرفته بود را تا جام ملت ها انتخاب میکردم و بعد از آن از روی عملکردش تصمیم میگرفتیم، کلا مربی داخلی و خارجی بسیار فرق دارند، خارجی وقتی میبازد هم مشکلی نیست اما ایرانی با یک باخت زیر سوال میرود.
جواد کمی با نحوه جدایی از فولاد نظرم را راجع به خودش تغییر داد، نمیدانم چرا این کار را کرد. این مدل جدایی آدم را برای سپردن کار دیگر به او مردد میکند. من جواد را خیلی دوست دارم ولی این کار که نمیدانم پشتش چه بوده کمی جالب نیست، مربی باید به کارش عرق داشته باشد.
بله کی روش داشت و هیچ وقت جا نمیزد و محکم بود
سخت نبود اما چون آن امکاناتی که قول داده بودیم را نمیتوانستیم تهیه کنیم او هم غر میزد. اگر ما حقوقش را به موقع میدادم زمین و هتلی که میخواست را برایش میگرفتم اینطور نمیشد، کی روش به نظر من خدمت کرد و چیزی که از او به عنوان یک مدیر یاد گرفتم این بود که اگر میگفت شغل من سرمربی این تیم است تمام تمرکزش روی تیم بود و هیچ جای دیگر حواسش پرت نمیشد. ۱۰۰درصد تمرکزش روی کار بود و سعی میکرد افرادی را بیاورد که آنها تیر تمام تمرکزشان روی کار باشد. یک حرفه ای تمام عیار بود.
بله به هر حال من که نمیتوانستم در کار او دخالت کنم. اگر بازیکنی را بیرون میانداخت چیزی نمیتوانستم بگویم. به همین خاطر بود که من باید صبوری میکردم و او هم وقتی رفتار من را میدید خیلی جاها کوتاه میآمد.
باید اینطور جلو برویم، چون سلیقه ها و تظرات مختلف است، هر تشکیلاتی با هر تفکری یک چیز میگوید، همه این چیزها توان مدیریت شما را کم میکند و به شما اجازه نمیدهد به خوبی مدیریت کنید. همه فقط نظر خودشان را میگویند و کسی به شما کمک نمیکند.
به نظر من آقای تاج یک مربی آورد، ما هم زمان خودمان یک مربی آوردیم. خود آقای تاج هم بود که کیروش را آوردیم. کیروش خوب بود و جواب داد. ویلموتس خورد به بحران و پولش را نتوانستند بدهند. خب به نظر من نیت ایشان این نبود که چنین چیزی شود.
کسانی که این قرارداد را نوشتند را باید دید. ما در قرارداد نوشتن ضعیف هستیم. مگر فدراسیون فوتبال چه تشکیلات حقوقی دارد؟ من خودم را جای او میگذارم. خب واقعا چه تشکلات حقوقی وجود دارد. از بالا هر کسی میگفت یکی مربی شود. وزیر ورزش میگفت فلان مربی باشد. بعد هم چهارتا آدم قرارداد را مینویسند و میبینیم بد درآمد. به نظر من زیاد چیزی نبود که اینجوری فضای علیه او شود و بخواهند او را مقصر جلوه بدهند.
ببینید نمیشود گفت. من هم که ۸ سال رئیس فدراسیون فوتبال هنوز یک سری پرونده هست که میگویند این اتفاق افتاده و شما مقصری. حالا من مقصر نیستم ولی گردنم میاندازند. مربی هم مثل هندوانه دربسته است که میآوری و میبینی کال درآمد.
نه نمیشود. هیات رئیسه امضا کرده و طبق اساسنامه وظیفه داشتند یک مربی انتخاب کنند. این مربی را انتخاب کردند و جواب نداده. خب یک سری تعهد هم بوده است. ممکن است بگویند شما تخلفی کردهاید ولی اینکه از جیب بدهند نه. اگر اینطوری باشد خب در قراردادهای بزرگ نفتی هم ممکن است ضرر کنیم. خب این چند میلیارد را بگیرند یا مثلا طرف را اعدام کنند! نمیتوانیم این پول را بگیریم ولی ممکن است بگویند که مثلا تو را دیگر هیچوقت نمیگذاریم مدیریت کنی و پست بگیری. اینکه از جیب خودش بدهد که خب نه چنین مبلغی را دارد و نه میتواند بدهد.
من زمانی که میخواستم کیروش را بیاورم یک سری تحقیقات هم انجام دادم. یک کنگره بعد از جام جهانی بود که با رئیس فدراسیون پرتغال صحبت کردم. در آن زمان کیروش را کنار گذاشته بودند و یک سری درگیری هم در کمیته انضباطی فیفا وجود داشت. من به او گفتم میخواهیم کیروش را بیاوریم. به من گفت کیروش از نظر فنی خیلی خوب است ولی اخلاق تندی دارد که باید تحمل کنید. با امارات هم صحبت کردم که گفتند چهار ماه هم نتوانستیم با او کار کنیم چون خیلی تند بود و انتظاراتی داشت که زود با او قطع همکاری کردیم. من گفتم اخلاق تندش را به جان میخرم ولی همین که فنیاش خوب باشد بیاید.
یک صحبتی کردیم و گفت باشد ولی بعد گفت نمیآیم. بعد ما دنبال مربی دیگری بودیم که ایجنتش زنگ زد که کیروش میخواهد بیاید و امکانات شما را ببیند و بعد تصمیم بگیرد. آمد و امکانات را دید و در نهایت قبول کرد.
خیلی خاطرم نیست چون اینها را آقای ترابیان بهتر میداند. یادم است آقای سعیدلو ماموریت داده بود مربی بیاوریم که در جام جهانی حضور داشته و الآن بدون تیم است. دقیقا کیروش چنین شرایطی داشت و در نهایت او را انتخاب کردیم. من خیلی در اسم حافظه خوبی ندارم ولی چند گزینه داشتیم.
البته مورایس که سپاهان است اخلاق خوبی دارد ولی کلا نمیدانم چرا اکثرا اینطوری هستند.
این نیست که تاج نتواند بیاورد. مشکل داوری را راست میگویید ولی توقعات الان بالاتر رفته است. مردم میبینند در تمام کشورها و مسابقات مهم VAR هست و تا اتفاقی میافتد سریع از ان کمک میگیرند.
بله حتما. توقع مردم هم رفته بالا و میگویند وقتی VAR هست چرا نمیتوانند بیاورند. یکی از چیزهایی است که فدراسیون بابت آن تحت فشار است. اینطوری نیست به آقای تاج بگویند بیاور و فردا بیاورد. زمان عزیزی خادم با یک کمپانی صحبت کرد و کلی گفتند اسرائیلی است و ... خب مدیر میترسد. وقتی میبیند فردا میگویند چیزی که آورده اینطوری شده و اسرائیلی است و فلان شده. ما رفتیم یک قرارداد بستیم و ۲.۴ هم برای حق پخش گرفتیم. یکیاش نشد ما را کشاندند و محروم کردند عکس ما را همه جا زدند که ۵ سال محروم شده است. همه گفتند ببینید طرف چقدر خورده! وقتی مدیر بخواهد چنین ریسکهایی کند با او این برخورد میشود خب تقصیری ندارد. من به او حق میدهم که بترسد. عزیزی خادم رفت قرارداد بست گفتند با صهیونیستها کار کرده است.
من نپرسیدم که مشکل چیست ولی قطعا همین مسائل است. کسی هم نیست که روی آن سرمایهگذاری کند.
بله اولین مشکل مالی است. کمپانی میگوید برویم سرمایهگذاری کنیم و تبلیغات کنیم که این اتفاق نمیافتد. خیلی از شرکتها هم اصلا به ایران نمیآیند. خود فدراسیون هم پول ندارد. الآن بخواهد مربی خارجی بیاورد قیمت دلار هر روز افزایش مییابد.
شرایط کشور و تحریمها و مصاحبهها تاثیر میگذارد دیگر.
یک مجمعی بود که ایشان را انتخاب کرد و جلو رفتند. شاید آن تجربه کامل را نداشت. من خودم هم از اساسنامه تعجب کردم که به هیات رئیسه اختیار را داده که رئیس را عزل کند. این به نظرم اشتباه است. رئیس فدراسیونی که مجمع آن را انتخاب کرده باید مثل بقیه فدراسیونها در همان مجمع در خصوص او تصمیم بگیرند. این بند اساسنامه باید اصلاح شود. حالا اینکه عملکردش چطور بود را خیلی ورود نمیکنم.
در یک سری باشگاهها خب افراد و مربیان و مدیرانی که ضعف دارند به این مسائل متوسل میشوند. در خود فدراسیون فوتبال هم ۳-۴ بار یک سری افراد با من تماس گرفتند که اگر میخواهی تیم به جام جهانی برود با ما کار کن وگرنه میبازی. من گفتم بگذارید ببازیم چون اصلا به این مسائل اعتقادی نداشتم. آخر جادوگری چه کاری میتواند انجام دهد. من نمیدانم زمان عزیزی خادم این مسائل بوده یا نه ولی کلا هر کسی باشد این افکار اشتباه است.
ما اتفاقا همان بازی که میگفتند را بردیم ولی یک سری بازی دیگر را باختیم!
حدسی بود که یک سری زدند چون مثلا رحمتی را کنار گذاشته بود و میگفتند پس با قطر بسته که ببازد. بعد رفتیم و قطر را بردیم و دیدیم حرف بیهودهای بوده است.
ایشان کلا خیلی به فوتبال و ما بیوفایی میکرد.
یک سری مسائلی بود که گفتم اگر اتفاق بیفتد افشاگری میکنم. حالا فعلا اتفاقی نیفتاده و شاید حالا بیفتد.
نه کتابش نمیکنم. با شما مصاحبه میکنم و میگویم.
ایشان هم خدمات زیادی به فوتبال ما کرد که البته زمان ما نبود.
حالا شاید ما هم وقت نکنیم اینها را بگوییم!
من خودم اعتقاد دارم که ما میتوانیم به آنها برسیم چون بچههای ما خیلی باغیرت هستند و خیلی توانایی دارند. درست است عربستان با دلارهای نفتی خیلی هزینه میکند یا ژاپن با سیستم منظم خود جلو میرود. کره هم سعی میکند ادای ژاپن را در بیاورد ولی آن نظم خاص را ندارد. امکانات آنها از ما خیلی بیشتر است و آنها در کاخ زندگی میکنند و ما در کوخ. با این حال بچههای کوخنشین ما غیرت دارند و توانمند هستند.
الآن کدام مسئله ما درست جلو میرود که این درست بچرخد. بالاخره ما مشکلات زیادی داریم که فوتبال قسمت آخر آن است. همین الآن شما بگو برای VAR پول میدهید؟ میگویند برو بابا انقدر مشکلات داریم که VAR بیاوریم. اینها در کشور ما هست ولی به نظرم عقب هم نیستیم. اگر الآن یک مربی خوب بیاوریم که پولکی نباشد، خدمت را ببیند و فعالیت و تلاش کند میتوانیم جلوی آنها بایستیم.
این هم یکی از بدبختیهاست. من زمان خودم دو هفته جلوی پخش بازیها را گرفتم و کلی مسئلهساز شد و هنوز هست. تا وقتی باشگاههای ما از یک سری درآمدها و رانتها خرج میکنند خب باشگاهداری شکل نمیگیرد. یک سریال تلویزیونی چند ده میلیارد خرج دارد و ببینید چقدر آدم تماشا میکند ولی فوتبال را همه میبینند. بیننده فوتبال همه هستند. باید حمایت شود و قانون آن باشد. صداوسیما اینجا سرمایهگذاری نکرده و این مسابقات هر هفته با کلی بیننده انجام میشود و درآمد دارد خب حق آن را باید بدهید.
گره کار این است که یک نفر شجاع باید جلوی پخش مسابقات را بگیرد و نگذارد نشان دهند. یا اینکه پخش را به فدراسیون بدهند و بگویند خودت پخش کن و درآمد کسب کن.
بله خیلی کارها میخواستیم کنیم ولی نگذاشتند.
آقای آجورلو هم خیلی پیگیر این داستان بود ولی نشد. حتی شبکه استقلال را هم زد.
نمیشود چون موانعی است که یک سری از دستگاهها منافعی دارند و اجازه نمیدهند.
شاید چون صداوسیما دولتی است به نتیجه نمیرسد.
دولتی هم باشد باید این منطق را ببیند. الآن آقای زنوزی میگفت ما کلا ۵ درصد از هزینههایمان را درآمد داریم. حالا در استقلال و پرسپولیس بگوییم ۲۰ درصد است. فقط تبلیغ لباس است. خب ۸۰ درصد هزینه را از کجا بیاورند. همین بورس که درست کردند هم کار خطرناکی است که از مردم پول گرفتند خب مردم بعدا پولشان را میخواهند.
الآن ۱۰ درصد باشگاه استقلال را خوردند و تبدیل به یک باشگاه نود درصدی شده است!
فردا خب پولشان را بخواهند نمیشود گفت نداریم. مردم میگویند سهام بالا که نرفته هیچی، پولمان را هم خوردید؟
شما موافق واگذاری استقلال و پرسپولیس در بورس بودید؟
اصلا. حساب دودوتا چهارتا است. تشکیلاتی که میخواهد وارد بورس شود باید هزینه و درآمدش بخواند و حداقل مساوی باشد. وقتی رئیس باشگاه میگوید ۵ درصد درآمد دارد و ۹۵ درصد از جیب میدهد آیا توجیه دارد که وارد بورس شود؟
چه کسی روی این سرمایهگذاری میکند؟
هیچکس. ولی اگر بگویند حق پخش میدهیم خب طرف بازیکن خارجی میآورد یا به قول آقای فتحاللهزاده مسی را هم میآورد. بازیکن خوب میآورد که طرفدار و بیننده پیدا کند و حق پخش بیشتری بگیرد.
الآن رونالدو رفت عربستان و محور تمام اتفاقات آنجا شده است.
توجه کل جهان به آنجا رفته است.
ولی در فوتبال ایران چنین اتفاقاتی نمیافتد و حتی قهرمانی با دهم شدن فرقی ندارد!
دقیقا.
در ماههای اخیر اتفاقاتی که در ورزش ایران برای علی دایی رخ داده و این برخوردها درست نبوده است.
این چیزها هست دیگر. چون خیلی به ورزش برنمیگردد نمیتوانم زیاد اظهار نظر کنم.
علی دایی در مورد حضورش در تیم ملی زمان ریاست شما هم یک جمله تاریخی داشت که میگفت من را نه فدراسیون فوتبال آورد و نه فدراسیون فوتبال برکنار کرد. واقعا اینطوری بود؟
استنباط ایشان اینطوری بود و خب ما هم تحت فشارها و نفوذهایی بودیم. شاید دست خودمان بود او را نمیآوردیم. توصیه و پیشنهاد شد.
از کجا؟
از آقای علیآبادی در سازمان تربیت بدنی که گفت رئیس جمهور نظرش این است.
و خود آقای احمدینژاد هم رای به برکناریاش داد؟
نه. بعد از باخت به عربستان پیشنهاد کردند او را برداریم. ما جلسه تشکیل دادیم و نظر من شاید مثبت نبود ولی در نهایت تصمیم بر این شد که برداریم. شاید کاری شبیه به حرکات کشورهای عربی کردیم.
هنوز از شما دلخور است؟
زیاد با او برخوردی نداشتم.
چند وقت است که ارتباطی ندارید؟
از اول هم نداشتیم.
اینکه محمود احمدینژاد را به رختکن راه نداد در برکناریاش تاثیری داشت؟
نه ببینید اصلا این نبود. آقای احمدینژاد انقدر فوتبالی بود که چنین درخواستی نکند. ایشان به استادیوم آمد و بین دو نیمه یک ربع بیشتر وقت نیست و اگر میخواست از آن بالا تا پایین برود وقت نمیشد و خدایی چنین چیزی نگفت. بعد از بازی هم یک ساعتی نشست که خلوت شود و بتواند برود. همان زمان به ما دلداری داد که مسئلهای نیست و تیم حالا یک بار میبازد و دفعه بعد میبرد و باید تلاش کنید که تیم به جام جهانی برود. فردای آن بازی آقای علیآبادی گفت بهتر است علی دایی دیگر نباشد.
پس این صحبت درباره راه ندادن به رختکن از کجا درآمد؟
نمیدانم از کجا آمده است. اصلا هم نمیخواست به رختکن برود. آقای احمدینژاد خیلی فوتبالی بود و زمان ما خیلی به فوتبال کمک کرد.
استقلالی بود؟
نمیدانم ولی به نظرم گرایش او به استقلال بد نبود.
شما خودتان طرفداری تیم خاصی بودید؟
من اصلا فوتبالی نبودم. دوومیدانیکار بودم. با آقای سجادی در دوومیدانی بودیم و دونده ما بود.
۲۵۸ ۲۵۸