شهرخبر

یادداشت| رسانه نیازمند احیای حرفه ای است

یادداشت| رسانه نیازمند احیای حرفه ای است

عباس محمدیان در یادداشتی نوشت: با تعریف رسانه تراز، تراز خبررسانی و تبلیغ حرفه‌ای را از نو تعریف کنیم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، عباس محمدیان مدیر کل تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یادداشتی نوشت:

"پیشرفت کشورما در شرایط تحریم، موجب حیرت ناظران است، اما در کار تبلیغات و رسانه‌ای کردن آنها هنوز تبحر لازم را نداریم."

این جمله کلیدی رهبر فرزانه انقلاب است درباره یک واقعیت. این که تعبیر به "جمله کلیدی" کردم، از آن روست که ما را نسبت به قفل‌های متعدد در حوزه رسانه و کار رسانه و تبلیغات توجه دهد.

کاری که دیگران خوب انجام می‌دهند و کاه خود را به اندازه کوه در چشم مردم می‌کنند و گاه نیز کوهِ فجایع مدیریتی خود را به اندازه کاه کوچک و از دید مردم دور می‌کنند. پروپاگاندای غربی‌ها را که همه آزموده‌ایم و گاه هم در چاه و چاله‌های آن گرفتار شدیم. زخم هم کم برنداشته‌ایم اما این باعث نشده که به تأمل برخیزیم. امروز هم مدام در مواجهه با امواج دیگر ساخته‌ایم، اما باز هم طرحی که باید از کاغذ بر زمین رسانه نمی‌نشیند تا به روایت دست اول و درست بپردازیم.

همین چند روز پیش بود که معلمی فرهیخته از دیار خراسان جنوبی ماجرایی را نقل می‌کرد شنیدنی. عملاً کارنامه‌ای بود برای انقلاب. همان که همه جا هست اما لابه‌لای صفحات غفلت ما گم می‌شود. می‌گفت: "بنده خدایی در روستا مرا به حرف گرفت و گفت  قدیم‌ها نان برای خوردن نداشتیم. برای غذای روزانه، یک روز کار می‌کردیم. یک روز پدر شما کار داشت و چند نفر را خبر کرده بود اما به من چیزی نگفت. دیدم گرسنگی عذابم می‌دهد. به امید شام، بیلم را برداشتم و رفتم سر کار. نگفتند چرا آمدی. خوب هم کار کردم. خیلی بیشتر از آنهایی که دعوت به کار شده بودند. شب که خانه شما سر سفره نشستم، مادرتان که خبر نداشت، آهسته به پدرتان گفت فلانی چرا آمده؟ پدرتان هم آهسته گفت که او هم کار کرده. حرف دیگری نشد. من هم غذا خوردم مثل بقیه اما همان سوال "فلانی چرا آمده؟" چند سال است که اذیتم می‌کند. حالا اما وضع‌مان خوب است و با اسکناس دست‌های مان را خشک می‌کنیم ولی آن خاطره هنوز اذیت می‌کند."

او این را گفت اما نگفت که به خاطر کمک‌های دولتی بعد انقلاب به این شرایط رسیده است. وضعیتی دارد که حتی خشکسالی 20 ساله هم سفره‌اش را از رونق نمی‌اندازد. خیلی‌های دیگر هم همین وضعیت را داشتند اما به برکت انقلاب، امروز روزگارشان خوب است، اما این همه خوبی را نمی‌بینند. نمی‌گویند و ما هم که در حوزه رسانه مسئولیت و بالاتر، تکلیف داریم، چندان که باید کاری از پیش نمی‌بریم. رسانه‌های رسمی ما- به هر دلیل- روز به روز لاغرتر می‌شوند. رسانه نگاران شناسنامه‌دار به حاشیه رانده می‌شوند. فضای مجازی هم با نگاه کاریکاتوری نه تنها به بیان حقایق کمک نمی‌کند که گاه نظم دیدن را هم برمی‌آشوبد. فکر می‌کنم باید با همتی جهادی، نگاهی علمی و برنامه‌ای حرفه‌ای باید به احیای جایگاه رسانه برخیزیم.

با تعریف رسانه تراز، تراز خبررسانی و تبلیغ حرفه‌ای را از نو تعریف کنیم. همانطور که فرزندان ایران ابتکار به خرج می‌دهند در ساحت‌های گوناگون، ما هم برای معرفی و تبلیغ کار آنان، به نوآوری بپردازیم. بدانیم که محدود کردن رسانه به جریانات سیاسی، کوچک سازی یک ظرفیت بزرگ است. در نگاه سنتی ماندن، ما را از پیشرفت در حوزه تبلیغات باز می‌دارد. نفس تازه کنیم، برنامه نو کنیم که برگرداندن مرجعیت رسانه‌ای و تبلیغی به داخل و رسانه‌های صاحب هویت اگر چه سخت است اما نشدنی نیست. با اولویت به ماجرا نگاه کنیم که در جهاد تبیین، خط مقدم، رسانه است. خاکریز‌ها را محکم کنیم.

انتهای پیام/