فاطمه حسینیفر، نویسنده کودک و کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی در خراسانجنوبی در گفتوگو با ایکنا از خراسانجنوبی در زمینه آفات ادبیات در حوزه کودکان اظهار کرد: دانش روانشناسی نشان داده که قصهها تأثیر بسزایی در تربیت کودکان دارند؛ بنابراین باید ببینیم چه قصههایی را برای این سنین برمیگزینیم.
وی افزود: قصهها میتوانند سرنوشت فرد را تحتتأثیر قرار داده و ذهنیت و نگرش او را نسبت به جهان هستی تغییر دهند؛ پس این نگرشسازی باید از دوران کودکی آغاز شود تا فرد در آینده براساس این تفکر زندگی کند. تجربه و علم نشان داده وقتی فردی با قصههای اصیل و براساس اصول تربیتی درست پرورش یابد، فرد با مهارتهای گفتاری و رفتاری مؤثر ارتقا مییابد که در این راستا انتخاب قصههای مناسب رسالت بزرگی بر دوش مربیان تربیتی و پرورشی است.
این مشاور کودک ادامه داد: هر چند در دنیا آثار مکتوب و قصههای زیادی به انتشار رسیده؛ اما به نظر میرسد آنچه که با فرهنگ و سبک زندگی ما همخوانی بیشتری دارد قصههای دینی و اسلامی است که در دو دسته متون کهن و معاصر قرار میگیرند. این قصهها هر کدام دریچهای تازه به روی دنیای کودکان ما میگشایند که آثار کهن شامل کلیله و دمنه، بوستان و گلستان سعدی و قصههای مثنوی هستند که ظرفیت بالایی برای ارائه و گسترش فرهنگ نوعدوستی و پیامهای اخلاقی دارند، اما این متون برای استفاده نسل کودکان و نوجوان نیاز به بازنویسیهای معاصر دارند.
حسینیفر با بیان اینکه دسته دوم آثار معاصر هستند که اکنون آثار قوی و تخصصی در این حوزه برای کودکان و نوجوانان داریم، افزود: نویسندگان ایرانی در این زمينه بسیار فعال هستند، اما مشکل مهمی که وجود دارد حجم بسیار کتابهای کودک است که گاهی با ضعف ساختار و محتوا مواجه هستند.
وی ادامه داد: این انبوه کتابها باعث سردرگمی والدین میشوند و از طرفی ما را به هدفمان که تربیت کودک است، نمیرساند و از سویی دیگر معمولا نویسندگان تخصصی و با محتوای قوی مورد غفلت قرار میگیرند؛ کتابهای ضعیف مانند خوراکیها و تنقلاتی که تنها سیری کاذب ایجاد میکنند اثر سوئی در تربیت اصولی فرزندانمان دارند.
این مشاور کودک بیان کرد: از سویی دیگر معجزه دین قرآن، اصول تربیتی را در قالب داستان به ما معرفی میکند که لازم است در راستای تخصصیسازی داستانهای این کتاب نورانی برای کودکان و به زبان آنان با بهرهگیری از مشاوران کودک گامهای بزرگتری برداشت.
حسینیفر با بیان اینکه والدین باید در انتخاب قصهها و کتابها برای کودک خود حساسیت به خرج داده تا اثراتی که میخواهند روی فرزندان آنان برجای بگذارد، تصریح کرد: در این زمینه لازم است پدران و مادران براساس خلقیات و رفتارهای کودک و تناسب آن با نوع کتابها با مشاوران کودک مشورت کنند.
وی با اشاره به آفات ادبیات کودک افزود: کلیشه، آفت پیشرفت در حوزه ادبیات بهویژه ادبیات کودک است؛ تکرار و مستقیمگویی نیز از مواردی است که به خودی خود آسیب نیست؛ مستقیمگویی برای ردههای سنی پایین آن هم به دور از امر و نهی و به دور از نصیحتگونه شدن ادبیات کاربرد دارد.
این نویسنده کودک بیان کرد: برای گروههای سنی بالاتر مستقیمگویی به دلیل اینکه کودکان و یا نوجوانان در این سن صاحب نظر میشوند بسیاری از اوقات به استقلال و صاحب نظر بودن آنان ممکن است خدشه وارد کند، اما برای رده سنی پایینتر مستقیمگویی را میتوان به کار برد، اما باید متوجه بود که از خستگی جلوگیری کند.
حسینیفر با بیان اینکه تکرار همیشه بد نیست، افزود: گاهی اوقات تکرار برای اینکه مطالب به یادمان بماند مفید بوده و گاهی اوقات میتواند زمینهساز خلاقیت شده و به شیوهای متفاوتی انجام شود به این معنا که همان مفهوم و محتوا با خلاقیت تکرار شود. بنابراین، مستقیمگویی و تکرار به خودی خود آسیب نیستند، اما در شرایط خاصی میتوانند آسیب هم باشند ولی کلیشهای بودن همیشه آفت پیشرفت و خلاقیت است و بهتر است از آن بهویژه در انتقال مفاهیم به گروه سنی کودکان دوری کنیم.
این روانشناس کودک اظهار کرد: قطعا در برابر آنچه بیان میکنیم مسئول هستیم؛ ما در برابر افکار و گفتارمان در مسئول هستیم و این به حوزه کودک تنها مربوط نیست، اما شاید حساسیت در زمینه کودک به این دلیل بیشتر است که کودکان مانند نهالهایی هستند که تازه در حال رشد کردن بوده و گفتار ما میتواند مسیر زندگی آنان را تغییر دهد و بهدلیل اینکه در سرنوشت آنان تأثیر میگذارد حساسیت بیشتری را به همراه دارد.
حسینیفر با بیان اینکه متأسفانه آمار انتشار کتاب در حوزه کودک بسیار افزایش یافته، اما خلاقیت در آن کافی نیست و به علاوه در آن نگاه تازهای نیز وجود ندارد؛ برخی از کتابها نیز از نظر ساختار ادبی و محتوا ضعف دارند، ادامه داد: سرعت تألیف و نشر افزایش یافته در صورتی که نیاز به تأمل و ورود نگاههای تازه و خلاقیت بیشتری در این زمینه داریم و این امر که به سرعت تنها در پی افزایش آمار باشیم خلاقیت و نگاههای نو از بین میرود.
وی در مورد انتقال مفاهیم دینی و مذهبی به کودکان افزود: در بسیاری از مفاهیم دینی دچار کلیشهها شدهایم و زمانی که اسم مفاهیم دینی به میان میآید همه افراد یک سری جملههای گفته شده را تکرار کرده و مفاهیم تکراری را دنبال میکنند؛ در صورتی که دین مانند یک چشمه در حال جوشش است و هر روز میتواند تازه و تازهتر شود. بنابراین، وقتی ماهیت دین و مفاهیم معنوی جوشان بودن و تازه بودن است پس نویسندگان، مؤلفان و کسانی که در حوزه کودک قلم میزنند باید مراقب باشند دچار کلیشهها نشوند.
این نویسنده کودک بیان کرد: وقتی این چشمه دائما در حال نو شدن و تازه شدن است، نویسندگان نیز نباید به بند تکرار و کلیشه افتاده و با توجه به شرایط مکان، زمان و شرایط کودکان در هر وضعیتی قلم خود را نو کرده و حرف تازهای برای گفتن پیدا کنند. یادمان نرود کودکان تفکر عینی دارند و هرچه بزرگتر میشوند پذیرش مفاهیم انتزاعی برای آنان سهلتر میشود و باید حواسمان باشد با توجه به نوع تفکر کودکان که عینی است ملموس بنویسیم چراکه مفاهیم ماورایی و متافیزیکی که نیل به تفکر انتزاعی دارد بیشتر کودکان را سردرگم میکند.
وی ادامه داد: بزرگنمایی و یا کوچک جلوه دادن مفاهیم دینی نیز آفت دیگری است که در آن گاهی نويسنده سلیقه خود را در نوشتههایش دخیل کرده و نوشتههایش در بند این آفت گرفتار میشوند، اما در نظر داشته باشیم بزرگنمایی و یا کوچکنمایی آنچه در تاریخ دین رخ داده به تفکر دینی کودکان آسیب زده و در باورهای دینی آنان رخنه ایجاد میکند.
این روانشناس کودک گفت: مربیان و والدین باید مراقب باشند که بهگونهای مفاهیم دینی را بیان نکنند که کودکان در برابر آن موضع بگیرند؛ در انتقال مفاهیم دینی باید مراقب بود و مستیم گفتن و یا کلیشه دردی را دوا نکرده و حتی ممکن است کودک را از آنچه مطلوب نظر ماست دور کند.
حسینیفر اظهار کرد: در این سالها قصههای خوبی از روی داستانهای قرآن نوشته و بازنویسی شده است؛ بهطور مثال یک جلد کتاب قصههای خوب برای بچههای خوب مربوط به قصههای قرآن است که میتواند منبع آموزشی خوبی برای کودکان باشد، اما برای گروه سنی الف بازنویسی قصههای قرآنی به شکلی قوی کمتر دیده میشود؛ مراقب باشیم در انتقال این مفاهیم به رده سنی پایینتر جملات کوتاه و عینی و با دایره لغات مختص خودشان را بهکار بریم.
انتهای پیام