شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#گفتگو

ریشه‌های سقوط «شاه» به روایت حسین علایی / اهل گفتگو با منتقدین و مخالفین خود نبود

ریشه‌های سقوط «شاه» به روایت حسین علایی / اهل گفتگو با منتقدین و مخالفین خود نبود

حسین علایی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: شاه، وجود نارضایتی‌ها در بین مردم را باور نمی‌کرد و همه اعتراضات را به تحریک بیگانگان و یا عوامل خارجی نسبت می‌داد و آنها را بی‌اهمیت و ناچیز می‌شمرد. او هیچ مخالفی را چه مذهبی و چه غیرمذهبی تحمل نمی‌کرد و چون فکر می‌کرد که مردم باید او را به خاطر امنیت کشور قبول داشته باشند، بنابراین اهل گفتگو با منتقدین و مخالفین خود نبود.

شاه بویژه در اواخر دوران سلطنت، انسان بسیار متکبر و مغروری شده بود. مهم‌ترین دغدغه و نگرانی فرهیختگان ایرانی این بود که همه کارها طبق "منویات شاهانه" و به "فرموده ملوکانه" انجام می‌شد و شاه به هیچکس پاسخگو نبود. شاه، وجود نارضایتی‌ها در بین مردم را باور نمی‌کرد و همه اعتراضات را به تحریک بیگانگان و یا عوامل خارجی نسبت می‌داد و آنها را بی‌اهمیت و ناچیز می‌شمرد. او هیچ مخالفی را چه مذهبی و چه غیرمذهبی تحمل نمی‌کرد و چون فکر می‌کرد که مردم باید او را به خاطر امنیت کشور قبول داشته باشند، بنابراین اهل گفتگو با منتقدین و مخالفین خود نبود.

علایی اضافه کرده است: شاه حداقل در حوزه سیاسی به «نظریه توطئه» معتقد بود و هرگونه مخالفت را ناشی از برنامه‌ریزی و اقدام خارجی‌ها می‌دانست. به همین دلیل شاه با همه افراد مخالف بدون توجه به نوع مذهب، دین، گرایش سیاسی، قومیت و شغلشان برخورد می‌کرد و ساواک را به جان آنها می‌انداخت تا یا تسلیم سوند و یا به زندان و تبعید و حقر خانگی بروند. شاه از تمام ابزارهای اطلاعاتی و امنیتی برای کنترل مخالفین استفاده می‌کرد و تمامی شیوه‌های سرکوب را برای برخورد با معترضین بکار می‌گرفت. شاه در سرکوب و کشتار مردم معترض تردید نمی‌کرد.

۲۱۲۲۰