شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#برجام#جدید#سیاست خارجی#برجام،#شرایط

برجام، سیاست خارجی و شرایط جدید

حسین ملائک
برجام، سیاست خارجی و شرایط جدید

تقریبا تمامی معادلات سیاسی و بین المللی که به توافق برجام در ۲۰۱۵ منجر شد از اعتبار ساقط است.

حمله روسیه به اکرایین ، مذاکرات لشگر ابن سعد با سید الشهدا (ع) در کربلا و پرونده هسته ایی ایران همگی در چارچوب یک منطق مشخص قابل توجیه و تحلیل است. بدین معنی که وقتی واحد سیاسی بزرگتر و قویتر برای واحد سیاسی کوچکتر و ضعیف تر با استدلال خود ( درست یا غلط ) تعیین تکلیف میکند، واحد سیاسی کوچکتر در صورت مخالفت یا مقاومت لاجرم متحمل خسارات سنگین و در مواردی جبران ناپذیر میشود .

در حمله روسیه به اکرایین حداقل تا کنون بیست درصد سرزمین ازدست اکرایین خارج شده ، زیر ساختها نابود ،بخش بزرگی از مردم از خانه و کاشانه آواره شده اند و برای مدت نامعلومی بلاتکلیفی بر این کشور حاکم شده است .

در کربلا، آن جنایت عظیم صورت گرفت و امام مسلمین شهید و خانواده اش به اسارت رفت و اصلا دین و دین مداری به مدار جدیدی وارد شد .

در پرونده هسته ایی هم تا کنون بیش از بیست سال و تا آینده نامعلومی تحریم های اعمالی بر کشور باعث از بین رفتن اقتصاد و فرهنگ و بهم ریختگی اجتماعی شده و خواهد شد . از ورشکستگی شرکتهای کوچک تا افزایش طلاق ، از بحران جدی مهاجرت تا عصیان های اجتماعی ، از نزول تعاون و دوستی به حرص و آز فردی ، از کسری بودجه های متوالی تا ناتوانی مسئولین دردادن وعده های معتبر، از بین رفتن رونق اقتصادی و رشد رانت خواری ،دزدی و اختلاس و نهایتا نا مشخص بودن آینده و...... همه و همه نتیجه مخالفت " استکبار جهانی " با سیاست ما تحت عنوان برنامه هسته ایی است . بعبارت دیگر آنها نگذاشتند که " برنامه هسته ایی " هرچه که هست، منجر به رشد اقتصادی( رشد اقتصادی منفی در ۱۰سال گذشته ) ،کاهش تورم ، رشد سرمایه گذاری و رشد اشتغال ( کاهش ۳۵% درآمد سرانه ملی ) در کشور شود .

اگر واقع گرا باشیم ، در مورد ایران " استکبار جهانی " ، تنها آمریکا ، اروپا و اسراییل نیستند . اینها بخاطر نفوذ صهیونیسم حتما نمیخواهند ایران دارای امکانات اتمی بشود و سهم بزرگی در مخالفت با این برنامه را دارند . اما روسیه هم در فاصله نه چندان دور تری از آنها در مورد اتمی شدن ایران حساسیت خود را دارد و تقریبا همین سیاست را دنبال میکند . چین که در گذشته بی علاقه نبود ایران و پاکستان از طریق این کشور اتمی شوند با گسترش تجارت و گره خوردن منافع جهانی اش با سیاست های عربستان و اسراییل ، با نظر مخالفت آنها اختلافی اساسی ندارد . چنانچه در بیانیه های صادر شده در سفر آقای شی جین پین به ریاض در ۸و ۹ دسامبر سال جاری آنرا مشاهده کردیم . غرب بدون حمایت چین و روسیه نمیتوانست تحریم های بین المللی را علیه ایران سازماندهی کند.

بهر صورت برآیند تلاش سیاستهای " استکبار جهانی " برای از بین بردن برنامه هسته ایی ایران با چاشنی ظالمانه و غیر انسانی ترور دانشمندان هسته ایی و تخریب دستگاهها و تاسیسات مربوطه و نهایتا تحقیر دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی در ناتوانی از در حراست از آنها در یک طرف و قدرت مقاومت مادی و ظرفیت مذاکراتی ایران در طرف دیگر در سال ۲۰۱۵( ۱۳۹۴ ) منجر به نگارش ساختار تفاهم بین المللی برای چگونگی تعامل با ایران بنام " برجام " شد .

از اول هم این شک و تردید وجود داشت که با فرض ثابت بودن سیاستهای داخلی و خارجی " جمهوری اسلامی " امید به "نرمال " شدن وضعیت اتمی ایران بعد از پایان یافتن محدودیت های زمانی ذکر شده در "برجام " دور از واقعیت خواهد بود و آنها بدنبال بهانه برای مانع تراشی در اجرای این برنامه باشند . اما انتخاب ترامپ و سیاستهای غیر نرمال او این برنامه را جلو انداخت و ما شاهد بحران در روابط ایران و غرب از سال ۱۳۹۷ به اینطرف هستیم .

این یکطرف ماجرا و خواست " دشمنان " ایران . آنطرف ماجرا نیز ، ایران و تصمیم گیری در مورد این پرونده قرار دارد .

تکلیف " موافقان برجام " مشخص است . آنها معتقدند با توجه به محدودیتهای بین المللی از مذاکره با " دشمن " بیش از این عاید نخواهد شد . اگرچه ممکن است در مذاکرات با توجه به شرایط تغییرات مختصر در تعهدات آنها یا برخی چشم پوشی ها در اجرا البته در مقابل تحمیل هزینه بیشتر بوجود آید لیکن آنها اتمی شدن ایران را حمایت نخواهند کرد .

از طرف دیگر بنظر میرسد "مخالفان برجام " در فقدان تعریف یک "هدف " منفعت دار با معنی ، از نداشتن" استراتژی" رنج میبرند و به همین دلیل باعث بالاتر رفتن هزینه های کشور شده اند . از تصویب قانون " اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها و صیانت از منافع ملت ایران " آذر ۱۳۹۹ تا اقدامات اخیر در بکار گیری نسل های جدید سانتریفیوژ نتنها نتوانسته ذره ایی از تحریم ها را کاهش دهد و یا حتی اندکی اشتغال درست کند که باعث افزایش هزینه ها و فشارها بدون دستاورد گردیده است .

نباید سیاست بازی سخیف در ایران را با اصل سیاست مخدوش کرد. مصاحبه اخیر وزیر امور خارجه با اصحاب رسانه ( ۲ آبان ۱۴۰۱ ) و جمع بندی ۱۳ ماه فعالیت دولت جدید بوضوح نشان میدهد که سیاست خارجی کشور حول محور حل مسئله "برجام " شکل گرفته و هیچ انتخابی برای این گروه جدید که با بد ترین فحاشی ها و تهمت ها و ناروایی ها به وزیر خارجه و دولت قبل سکان سیاست را به دست گرفته اند نمانده جز پیگیری و پافشاری بر هر آنچه آنها نوشته و امضا کرده بودند . بعبارت دیگر شعار و ادعای جدا کردن مذاکرات برجام از معیشت مردم حرف و سیاست ناشدنی بود و پافشاری بر این سیاست با "توهم " حمایت های چین و روسیه هم چاله بزرگتری جلوی پای این ملت خواهد گذاشت .

شرایط جدید :

تقریبا تمامی معادلات سیاسی و بین المللی که منجر به توافق برجام در ۲۰۱۵ شد از اعتبار ساقط است . تجاوز ناموفق و ناتمام روسیه به اکرایین و روبرو شدن با انواع تحریم ها که حداقل ۱۰ سالی این کشور را به خود مشغول خواهد کرد ، موقعیت تدافعی چین در مقایسه با سالهای مذاکرات برجام در صحنه بین المللی ، ارتقاء روابط اسراییل با منطقه عربی ، ارتقاء شرایط سیاسی و اجتماعی و بین المللی عربستان سعودی و نهایتا ارتقاء کیفیت فنی پروژه های اتمی از یکطرف و تحولات داخلی کشور از طرف دیگر میگوید که ایران باید در برنامه اتمی خود یک بازنگری جدی چه بلحاظ سیاسی و چه محتوایی صورت دهد. بنظر نمیرسد "برجام " چه بلحاظ حقوقی و چه سیاسی دیگر قابل استناد و اتکا باشد . طرح نوینی با در نظر گرفتن شرایط جدید مورد نیاز است .

*منبع: دیپلماسی ایرانی

۳۱۱۳۱۱