شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#ایران#مجموعه#سیاست خارجی#داستان#اژدها#صحرا

داستان اژدها در صحرا

آرش رئیسی نژاد
داستان اژدها در صحرا

کشورهای منطقه شاهد برآمدن کلان‌روندهای ژئوپلتیکی هستند; روندهایی که مجموعه تهدید-فرصت به صورت لحظه‌ای شکل‌می‌دهد. در این میان٬ ایران باید زندگی در شکاف را سرلوحه سیاست خارجی قراردهد.

اینجا پایگاه مخفی موشکی چین در منطقه الدوادمی در عربستان است. ریاض که تا پیش از این خریدار موشک‌های بالستیک از چین بود سودای تولید موتور موشک دارد. علیرغم افشای آن توسط سیا٬ ریاض اما بر همکاری خود با چین افزوده است. این همه داستان همکاری چینی-سعودی نیست.

داستان اژدها در صحرا

داستان اژدها در صحرا

ریاض با کمک تل‌آویو سودای راه‌اندازی راه‌آهن از بندر اماراتی فجیره در کرانه دریای عمان تا حیفا در کرانه مدیترانه دارد. در ظاهر، این پروژه نمود ترانزیتی صلح ابراهیم است. همکاری چین اما در این طرح نشان‌دهنده اهمیت این مسیر است. صلح ابراهیم در راستای راه دریایی BRI عمل می‌کند

همکاری نوین چین با عربستان ریشه در Arab Policy Paper مصوب ۲۰۱۶ دارد که منافع چین را در «سیاست ۱+۲+۳» نسبت به اعراب نمایان می‌سازد:

۱: انرژی به عنوان هسته همکاری

۲: زیرساخت و تجارت به عنوان بال‌های همکاری

۳: انرژی هسته‌ای، انرژی‌های پاک و هواوفضا به عنوان پیشرفت‌های همکاری

در همین راستا، طی ۱۲ سال اخیر چین ۲۱ میلیارد دلار در بخش انرژی عربستان سرمایه‌گذاری کرده‌است. خرید ۴۹% سهام شرکت خطوط لوله آرامکو و تلاش برای خرید ۱% از سهام شرکت آرامکو٬ سرمایه‌گذاری Sinopec بزرگترین شرکت پائین‌دستی نفت و گاز چین، در پالایشگاه یسرف از جمله ‌سرمایه‌گذاری‌هاست

سعودی پروژۀ Vision۲۰۳۰ را با BRI به‌گونه‌ای درهم‌تنیده که روابط به سطح استراتژیک افزایش یابد. حضور شرکت پیمانکاری Powerchina در پروژه Neom در همین راستاست.‌ محمد بن سلمان در سفر فوریه ۲۰۱۹ خود به چین گفت: ابتکار راه ابریشم چین و چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان همراستا خواهند بود

این چشم‌انداز، و نه پیشینه٬ است که رابطه کشورها را ‌می‌سازد. ایران اما توقع اتحاد استراتژیک با چین دارد. از نگاه تهران اهداف مشترک با چین خودبخود به اتحاد با آن می‌انجامد. این استدلال به توقع از پکن برای حمایت دائم از ایران و غلونمایی از اهمیت آن برای چین علیه آمریکا انجامیده.

حضرات اما در دام توهم برآمدن جهان دوقطبی افتاده‌اند. برعکس، پکن از رقابت نظامی با آمریکا پرهیز کرده و می‌کوشد آن را در حوزه اقتصادی نگاه‌دارد چرا که پکن خود را قطب نمی‌داند. قطب بر قدرت‌های سه‌گانه زور-پول-گفتمان استوار است و چین هنوز در دو رکن نمی‌تواند آمریکا را به چالش‌کشد.

حمایت چین از ادعای امارات و ناتوانی ایران در پاسخ(مثلا تاسیس دفتر بازرگانی تایوان در تهران مثل آنکارا و ابوظبی)نمایانگر قالب رفتاری ایران است:استیصال. ورای نوع رفتار با ایران(حتی با رای به ۶ قطعنامه) پکن مطمئن‌است که تهران از او ‌ دنباله‌روی ‌کرده یا مجبور است که این کار را کند

همچنین، پکن بر این باور است که نیاز ایران به همکاری با چین از سر اضطرار است و به محض برآمدن فرصتی تاریخی در رابطه با غرب٬ ایران بیدرنگ چین را دور می‌زند. از این رو٬ سیاست نگاه به شرق ایران ریشه در استیصال ایران و شرایط اضطرار دارد که هر دو نیز درهم‌تنیده با آمریکاستیزی است.

کشورهای منطقه شاهد برآمدن کلان‌روندهای ژئوپلتیکی هستند; روندهایی که مجموعه تهدید-فرصت به صورت لحظه‌ای شکل‌می‌دهد. در این میان٬ ایران باید زندگی در شکاف را سرلوحه سیاست خارجی قراردهد. در گزارشات متعدد بارها به مسئولین توصیه شد. زهی خیال باطل چرا که "نرود میخ آهنین در سنگ!"

۳۱۱۳۱۱