شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#ایران#مستند#کارگردان

سینمای مستند در ایران شوخی گرفته می‌شود

سینمای مستند در ایران شوخی گرفته می‌شود

یاسر طالبی کارگردان و تهیه‌کننده درباره اوضاع سینمای مستند و مشکلات و راهکار برون رفت از آن‌ها گفت.

سارا نصراللهی: یاسر طالبی کارگردان و تهیه‌کننده که پیشتر با مستندهایش در جشنواره‌های بین‌المللی حضور داشته و به تازگی به عنوان داور سومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تفلیس «دیوژن ۲۰۲۲» انتخاب شده بود، در گفتگو با خبرآنلاین درباره تجربه حضور در جشنواره‌های بین‌المللی گفت: این چهارمین فستیوالی است که به عنوان داور حضور دارم و با تجربه‌هایی که در این سال‌ها به دست آورده‌ام برای من ثابت شده است که برگزاری جشنواره‌های فیلم مستند در کشور ما صرفا یک ویترین است.

وی ادامه داد: در جشنواره‌های خارجی که به عنوان داور حضور داشته‌ام، چیزی که بسیار توجه مرا به خودش جلب کرده، حضور گسترده فیلمسازان ایرانی بوده است؛ بی‌شمار فیلم از ایران! این میزان تولید و ارسال به فستیوال‌های خارجی با چه رویکرد و هدفی است؟ ما دارای زیرساخت درستی برای سینمای مستند نیستیم؛ اگر گاهی تک ستاره‌هایی می‌آیند و یا تک فیلم‌هایی در سینمای دنیا می‌درخشند دلیل بر این نیست که ما زیرساخت درستی در سینمای مستند داریم. وقتی در داخل هیچ سیستم و برنامه مدون و مشخصی برای حوزه سینمای کوتاه و مستند نداریم، فیلمساز تلاش می‌کند با ارسال فیلم خود به فستیوال‌های خارجی دیده شود.

طالبی افزود: در این بین برخی از شرکت‌های پخش کننده فیلم کوتاه برای درآمدزایی بیشتراز فیلمسازان پول می‌گیرند تا فیلمشان را در جشنواره‌ها شرکت دهند. فیلم‌های تولیدی کارگاه‌ها، کلاس‌ها و مدارس سینمایی هم با این رویکرد با صرف هزینه در جشنواره‌ها شرکت داده می‌شوند، اما آیا این فیلم شرایط حرفه‌ای را دارد؟

این مستندساز با اشاره به این مطلب که در ایران تعریف درستی از کارکرد و مخاطب سینمای مستند نداریم، توضیح داد: چیزی که بسیار مهم است این است که ببینیم چه تعریفی از کارکرد و جریان سازی سینمای مستند داریم؟ وقتی به این پرسش رجوع و با خود فکر می‌کنید، به وضوح متوجه می‌شوید که هیچ تعریف درستی نداریم. مضاف بر این مورد متاسفانه مکانیزم و برنامه متقنی نیز برای به ثمر رساندن یک اثر یا مجموعه‌ای از آثار وجود ندارد. درحقیقت نوع نگاه سیاست‌گذاران این حوزه و سلیقه‌ای برخورد کردن باعث می‌شود تا سینمای مستند آنطور که شایسته است، دیده نشود.

وی افزود: حتما با این مقوله نیز برخورد کرده‌اید که عده‌ای از مسئولان فیلم مستند را صرفا با گزارش عملکرد فلان دستگاه دولتی و یا سینمای حیات وحش می‌شناسند و در حرفه‌ای‌ترین شکل نگاه مسئولانه در داخل به دنبال مستندهایی فارغ از موضوعات مهم اجتماعی، بحران‌های زیست محیطی و ... هستیم. چقدر به کودکانی که فردای کشورها را می‏سازند بها می‏دهیم؟ ما می‏توانیم از طریق فیلم‏های مستند آموزش بدهیم که برای زندگی مسالمت آمیز راه‏های دیگری هم وجود دارد. در هلند و دیگر کشورهای دنیا پیوسته در مدارس در زمینه‏‌ها و موضوعات مختلف به کودکان فیلم مستند نشان می‏دهند.

طالبی ادامه داد: به جای همسو کردن نگاه‌ها باید از بستر مستند برای پرداختن به مسایلی روزآمد و مخاطب محور استفاده کنیم. این صحبت من به این معنی نیست که درحال حاضر چنین نگاهی در برخی مستندها وجود ندارد بلکه مواردی هم که وجود دارد برآمده از نگاه و تلاش خود فیلمساز و یا سازمان‌های مردم‌نهاد است اما واقعا سینمای مستند از دستمزد عوامل گرفته تا مسایل و موارد دیگر خیلی نابسامان و غیرواقعی است. در جشنواره ایدفا سال ۲۰۱۸ با یک تهیه‌کننده هلندی درحال صحبت بودم که بحث به جایی رسید و در قالب سوالی از من پرسید در کشور شما یک فیلمبردار مستند چقدر دریافت می‌کند؟ من هم با اغراق بسیار گفتم ۲۰۰ دلار. درصورتی که اختلافی فاحش با واقعیت داشت. تهیه‌کننده هلندی با ابراز تعجب گفت که در اروپا روزی ۷۵۰ دلار پرداخت می‌کنیم. این اختلاف‌ها فاصله‌های ما با سینمای دنیا را رقم می‌زند.

وی با اشاره به تفاوت بودجه مستندسازی در ایران و خارج از کشور مطرح کرد: بودجه مستندسازی در خارج از کشور و کشورهای اروپایی ۳۰۰ هزار تا ۳ میلیون دلار است درحالی که در ایران در بهترین حالت بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان است که این دو اصلا قابل مقایسه نیستند. به عنوان مثال برای پرداختن به یک وجه دیگر این قضیه باید بگویم که برای فیلم آخرم یعنی «سرنوشت» شبکه تلویزیونی الجزیره برای نشان دادن تنها ۳ بار در طول یکسال ۱۵ هزار یورو پرداخت می‌کند؛ آن هم فقط برای کشورهای عرب زبان خاورمیانه. حالا با دوندگی بسیار برای فروش در داخل کشور، که تنها صداوسیما است، در بهترین حالت شاید حدود ۵۰ میلیون به شما پرداخت کنند و رایت مادام‌العمر آن را هم در اختیار می‌گیرند. متاسفانه محلی برای عرضه مستندهای ساخته شده در نظر گرفته نشده است و فیلم‌ها ساخته می‌شوند که اثری ساخته شود.

این مستندساز با اشاره به نداشتن برنامه مدون برای فعالان سینمای مستند توضیح داد: مشکل اساسی دیگری که وجود دارد این است که هیچ برنامه درست و دقیقی برای فارغ‌التحصیلان سینما و فعالان این حوزه وجود ندارد. شرایط به گونه‌ای رقم می‌خورد که یک فیلمساز باید مشغول یک شغل دیگری شود و فیلمسازی شغل اصلی او به حساب نمی‌آید. یکی از اثرات این اتفاق این است که با وجود دغدغه‌های مالی نمی‌توان با تمرکز روی فیلمسازی تمرکز کرد. سینمای مستند هم مانند سینمای داستانی نیازمند سرمایه‌گذار و پول برای ساختن است؛ هر فیلمی براساس قواعد، قصه، رویکرد، زمان فیلمبرداری و زمان پژوهش خود برآوردی دارد و اگر به قاعده جهانی نگاه کنیم آیا مستندساز با این شرایط باید نگران معاش باشد؟

طالبی درباره نتیجه گرفتن از جشنواره‌ها نیز بیان کرد: جشنواره «سینماحقیقت» را به عنوان بزرگترین جشنواره مستند ایران در کنار ایدفا یا جشنواره‌های این چنینی بگذارید و حالا مقایسه کنید. چه میزان دادوستد مالی در جشنواره «سینماحقیقت» وجود دارد و چه تعداد خریدار از کمپانی‌ها و تلویزیون‌های معتبر دنیا برای خرید فیلم‌ها می‌آیند؟ در ایدفا تنها از شبکه آرته هفده خریدار حضور دارند تا رایت فیلم‌ها را از مستندسازان خریداری کنند. در کنار آنها شبکه‌های ان اچ کی ژاپن، رایی ایتالیا، الجزیره قطر و... هم نماینده خرید دارند. کلا اتفاقات جشنواره‌های داخلی ما نه حرفه‌ای است و نه درآمدزا، بلکه رنگین کمانی هستند تنها برای دورهمی و تشویق عده‌ای و فیلم دیدن. باید به راهکاری برسیم تا سینمای مستند و آثار تولید شده بیشتر و بهتر دیده شوند و پخش آنها منحصر و محدود به جشنواره «سینما حقیقت» و جشنواره‎‌های خارجی نشود. برای این که بتوانیم به یک سینمای مستند قوی برسیم باید یک جشنواره قوی در سطح منطقه و قاره برگزار کنیم.

این مستندساز بیان کرد: این یک حقیقت است که فیلم مستند پیشروتر از فیلم داستانی است. مردم راجع به فرهنگ‏های دیگر خیلی کم می‏دانند و سینمای مستند درصدد است که از نزدیک و از درون فرهنگ‏های مختلف را معرفی کند و آموزش دهد. شناخت بهتر و عمیق‏تر یک فرهنگ کمک می‏کند که ما بیگانه با آن فرهنگ، آن را درک کنیم و در کنار آن‏ها مسالمت‏آمیز زندگی کنیم. سینمای مستند ابزار آگاهی بخشی و دادن فهم و درک و اطلاعات به مردم جهان است.

یاسر طالبی در پایان گفت: ما فیلمسازانی داریم که تلاش بسیار کرده‌اند و کار خود را نیز به خوبی بلدند. فیلم خوب می‌سازند و در جشنواره‌های خوب دنیا هم شرکت می‌کنند اما در داخل کشور آن‌طور که شایسته است، حمایت نمی‌شوند. برای ساخت فیلم آخرم یعنی مستند «سرنوشت» با تلاش خودم و تهیه‌کننده توانستیم شرکت‌هایی از فرانسه، نروژ، ژاپن و آلمان را به عنون همکار تولید دعوت کنیم.
اما این اتفاق مگر برای همه مستندسازان می‌افتد؟ و چرا نباید حمایت و هدایت درستی اتفاق بیفتد تا تمام مستندسازان مستعد و کاربلد بتوانند بدون دغدغه و با خیال راحت فیلم‌های خوبشان را بسازند؟ بازارهدف سینمای مستند کجاست؟ مخاطب هدف کیست؟ فکر کردن به این سوالات، نشان‌دهنده این گزاره است که سینمای مستند در ایران شوخی گرفته می‌شود. در صورتی که باید به واقع به جایگاه مستند در پژوهش، دانشگاه‌ها، جامعه، مدیریت کلان و... بپردازیم و بتوانیم این مساله را درست و اصولی هم پیش ببریم. این درد را به کجا باید برد که هنوز وقتی از مسئولی درباره مستند می‌پرسی؛ می‌گوید همان فیلم‌هایی که پلنگ و آهو نشان می‌دهد!

۵۷۵۷