شهرخبر
مهدی اخوان پاسخ داد:

برگ برنده متدینین در برابر سکولارها چیست؟

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: یکی از برگ‌های برنده متدینین در مقابل قائلین به اخلاق سکولار این است که می‌گویند آنقدر نظریه در مقابل شما قرار دارد که نمی‌توانید یکی از آنها را انتخاب کنید بنابراین بهتر است به اخلاق دینی مراجعه کنید چراکه اخلاق سکولار نمی‌تواند شما را هدایت کند.

مهدی اخوان

به گزارش خبرنگار ایکنا، مهدی اخوان، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، امروز چهار‌شنبه ۲۵ آبان‌ماه در «مدرسه پائیزه‌ زمینه‌های فلسفی فلسفه دین» که توسط مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار می‌شود با موضوع «فلسفه اخلاق و فلسفه دین» سخنرانی کرد.

در ادامه گزیده سخنان وی را می‌خوانید:

به طور کلی می‌‌توان گفت فلسفه به معنای بحث از مفاهیم و اصول بنیادی زندگی همانند دین، حقوق، هنر و ... است. بخشی از فلسفه ناظر به دین است که آن را فلسفه دین و بخشی ناظر به اخلاق است که آن را فلسفه اخلاق می‌نامیم. فلسفه دین در دهه 1360 مخصوصاً از سوی روشنفکری دینی، قالب آکادمیک پیدا کرد و نسل ما بیشتر جذب فلسفه دین شد اما بعد از دهه 70 بسیاری احساس می‌کردند که یکی از شاخه‌های فلسفه که با فلسفه دین همراهی بیشتری دارد فلسفه اخلاق است لذا در دهه 80 توجه بیشتری به آن صورت گرفت و رشته‌های زیادی در این زمینه تأسیس و بسیاری از کتاب‌های کلاسیک ترجمه شد که چندین برابر دهه‌های قبل بوده است. یکی از مهمترین مسائل این دو رشته، نسبت بین دینداری و اخلاق است. عملاً گاهی بسیاری از ما با آدم‌هایی مواجه می‌‌شویم که اخلاق برای آنها اهمیت دارد اما چندان قائل به دینداری نیستند لذا همیشه برای دینداران این سؤال پیش می‌آید که مبنای اخلاق‌مداری آنها چیست؟ چراکه گویا آنها معتقدند اگر خدا نباشد همه چیز مجاز است.

یکی از سؤالات در فلسفه دین این است که دین برای چه آمده است؟ مخصوصاً در جوامع ما که در حال گذار به مدرنیته هستند یکی از سؤالات این است اخلاقِ دینی باید بر مناسک رفتاری ما حاکم باشد یا اخلاق سکولار؟ مثلا اگر قرار است درباره سقط جنین نظر دهیم آیا باید به متون مقدس مراجعه کنیم یا به عقل جمعی و اخلاق؟ ممکن است این کار لزوما تعارضی هم با دین نداشته باشد اما به هر حال دو جریان هستند. البته یکی از برگ‌های برنده متدینین در مقابل قائلین به اخلاق سکولار این است که می‌گویند آنقدر نظریه در مقابل شما قرار دارد که نمی‌توانید یکی از آنها را انتخاب کنید بنابراین بهتر است به اخلاق دینی مراجعه کنید چراکه اخلاق سکولار نمی‌تواند شما را هدایت کند.

یکی از سؤالات این است که اگر وارد فلسفه اخلاق شویم به متدین‌تر شدن ما کمک می‌کند یا خیر؟ و آیا دینداریِ ماقبل فلسفی بهتر است یا نه؟ از جمله مسائلی که می‌تواند نگاه جدیدی در مورد فلسفه اخلاق و فلسفه دین به ما بدهند شامل متافیزیک، فلسفه ذهن، معرفت‌شناسی و فلسفه زبان هستند. یکی از مهمترین مسائل متافیزیک از ارسطو تاکنون در مورد هستی بوده و اینکه نسبت جزیی و کلی چیست؟ اما دعوایی که بیشتر به فلسفه دین و فلسفه اخلاق در متافیزیک مربوط است؛ رئالیسم و آنتی رئالیسم دینی است. سؤال اینجا این است که بنیادی‌ترین مفهوم دینی یعنی خدا، برساخته ذهن ماست یا خیر؟ جالب است که تصویر آنتی رئالیسیتی از دین حتی می‌تواند به افرادی همانند ابن عربی هم ارجاع داشته باشد و این دیدگاه صرفاً مربوط به افرادی همانند فروید و مارکس نیست.

در فلسفه اخلاق هم سؤال این است که آیا مفاهیم اخلاقی وجود دارند یا وابسته به ذهن ما هستند. ادعای آنتی رئالیست‌های اخلاقی و دینی این است که هزینه معرفت‌شناسی و فلسفی اینکه معتقد به واقعی بودن مفاهیم اخلاقی و دینی باشید زیاد است چراکه تا ثابت کنید یک مفهوم در جهان وجود دارد بلافاصله از شما پرسیده می‌شود در کدام لایه از وجود می‌گنجد و نسبت آن با سایر موجودات و جهان طبیعی چیست؟ شاخه دیگری که بدون خواندن جدی آن نمی‌توان وارد مباحث فلسفه اخلاق و فلسفه دین شد فلسفه ذهن است.

مسئله بسیار مهم در دین، جهان پس از مرگ است اما بررسی در این زمینه نیازمند آن است که بسیاری از مسائل را در فلسفه ذهن حل کرده باشید. شاخه مهم دیگر در فلسفه، معرفت‌شناسی است که بسیاری از جریانات فلسفه دین و فلسفه اخلاق را معنادار کرده است. معرفت طبق تعریف کلاسیک، باورِ صادق و موجه است اما در فضای دین، قید دینی هم به آن اشاره می‌شود یعنی تبدیل به باور صادق و موجه دینی می‌شود. در فلسفه اخلاق، دیدگاهی به نام نظریه خطا داریم که بر سر صادق یا کاذب بودن گزاره‌های اخلاقی بیان شده است. در اینجا گفته می‌شود که همه نظام عقیدتی و اخلاقی ما مشکل دارد اما صرفاً به خاطر کارآمدی که در زندگی ما دارند به آنها پایبند هستیم لذا یکی از سوالات جالب که از معرفت شناسی وارد فلسفه اخلاق می‌شود این است که آیا گزاره‌های اخلاقی صدق و کذب‌پذیر هستند یا خیر؟ اما برخی می‌‌گویند این اشتباه است چراکه صدق و کذب دانستن گزاره‌های اخلاقی باعث می‌شود وارد سیاه چاله رئالیسیم شویم.

مسئله دیگر در معرفت شناسی، تجربه دینی است که هم در فلسفه اخلاق و هم فلسفه دین مورد توجه قرار گرفته است یعنی در مواجهه با پدیده‌های دینی همانند مسجد و نماز خواندن ممکن است تجربیاتی در ما پدید بیاید که اسم آن را تجربه دینی می‌گذارند. از سوی دیگر از تجربه اخلاقی هم سخن گفته شده است؛ بدین معنی که وقتی یک نفر کتک می‌خورد ما در آن موقعیت دچار حس یا وظیفه‌ای می‌شویم.

فلسفه زبان یکی دیگر از شاخه‌های مهم فلسفه مخصوصاً در قرن بیستم است که بسیار هم پر شاخ و برگ است. فلسفه زبان برای ما توضیح می‌‌دهد که ماهیت معناداری جملات ما چگونه است؟ اگر یکی از زبان‌هایی که روابط خودمان از آن استفاده می‌کنیم زبان اخلاق و زبان دین است آن وقت مسئله این است که ارجاع این زبانِ دینی چگونه است و آیا صدق و کذب‌پذیر هست یا خیر؟

یکی دیگر از سوالات مهم در فلسفه دین این است که اساساً چرا باید دیندار باشیم؟ ظاهرا دینداری هزینه‌های زیادی هم دارد و پیش آمده که افرادی به خاطر دینداری حتی جان خود را هم از دست داده‌اند. در نهایت علت همه گفت‌وگوهایی که در زمینه فلسفه اخلاق و فلسفه دین می‌شود این است که آیا ما باید تابع اخلاق دینی باشیم یا اخلاق غیر دینی؟ در مقابل کسانی‌که سکولارها را به تکثر عقاید در زمینه اخلاق متهم می‌کنند اما خیلی از ملحدین هم اعتقاد دارند دین‌ها در طول تاریخ کارنامه خوبی نداشته‌اند و به گروه‌هایی همانند داعش هم ارجاع می‌دهند بنابراین ما را با اختلاف نظر‌های اخلاقی محکوم نکنید.

 

انتهای پیام