به گزارش خبرآنلاین، محمد مسجدجامعی طی مقاله ای در خصوص اهمیت روابط تهران و ریاض نوشت: رابطه ما و سعودی هم برای ما و هم برای آنان و هم برای سایر کشورهای منطقه اهمیت فراوانی دارد ولذا تضارب آراء نه تنها مطلوب که ضروری است. این موضوع دو بخش دارد. یکی به اصول و مبانی مباحث دو جانبه مربوط میشود و اینکه اساساً در چه مواردی میباید با آنان صحبت کرد و دیگری به شیوه گفتگوی با آنان. آنها در حال حاضر و بیش از هر زمان دیگری در گذشته، خواهان تنظیم سیاست خود براساس منافع و مصالح کشورشان هستند؛ و بدون توجه به عناصر ایدئولوژیکی که عموماً اعراب با گرایشهای ترقیخواهانه و دینی بدان تاکید داشته و بعضا هنوز هم تاکید دارند.
وی افزود: آنان چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی به فراوانی از عناصر دینی بهره بردهاند، امّا این همه در خدمت سیاست عمومی آنان بوده است و نه بیشتر، و در حال حاضر عملا چنین نیست و یا کم اهمیت است. نباید با رویکردی دینی با آنان صحبت کرد، اگرچه ممکن است به دلیل تعارفات و مجاملات شرقی و عربی از آن استقبال کنند، امّا در نهایت آنچه برای آنان اهمیت دارد، منافع و مصالح به ویژه امنیتی است. آنها به دلائلی رویکرد دینی ما در مذاکره را به معنای تمایل ما به توسعه طلبی به تعبیر خودشان «توسعه طلبی فارسی» و بسط نفوذ مذهبی – سیاسی میفهمند.
مسجدجامعی با تاکید بر شیوه گفتگو اضافه کرد: علیرغم تجربیات و تحصیلات خوب کادرهای مختلف سیاسی و امنیتی و حتی اقتصادی و تجاری آنان و آشناییشان با معیارهای جهان امروز، هنوز هم بهترین روش تعامل و گفتگوی با آنان رعایت فرهنگ خاص آنان است که ریشه در فرهنگ عشیرهای و قبیلهای آنان دارد. علّت موفّقیت انگلیسها در مقایسه با سایر غربیان، چه در گذشته و چه در حال حاضر، آشنایی کامل و دقیق آنها با همین فرهنگ و آداب و رسوم است. نه تنها تجار و مقامات سیاسی و نظامیشان، بلکه حتی توده مردم آن خصوصاً در آنجا که در شهرهای بزرگ همچون لندن زندگی میکنند، چنین آشناییهایی دارند. به همین دلیل سعودیان و مردمان شیخ نشینها در عموم موارد، از درمان گرفته تا تفریح، ترجیح میدهند بدانجا روند؛ چرا که احساس میکنند آنها را بیشتر درک کرده و بهتر تعامل میکنند. ما نیز میتوانیم چنین کنیم و باید چنین کنیم.
وی با اشاره به اینکه حضور ورزشی و هنری و تجاری ما میتواند بسیار راهگشا باشد نوشت: این حوزهها منطق خاص خود را دارد و به راحتی به پیش میرود و رابطه را از انجماد خارج میسازد؛ چرا که با متن جامعه مرتبط میشود و عملاً موجب تقویت اعتماد متقابل میشود. در اوج رقابت همه جانبه امریکا و چین این مسابقات پینگ پونگ بود که شرائط به کلی جدیدی ایجاد کرد. اگرچه عناصر منفی و بدبین کننده متقابل در تاریخ گذشته ما چه قبل و چه بعد از اسلام و حتی در دوران جدید وجود دارد، امّا به واقع عموم آنان و خاصه تحصیلکردههایشان نسبت به ایران و میراث و تمدنش با دیده احترام مینگرند. نکته این است که نسل کنونی را واجد همان قابلیتها میدانند. این باور آنها است که میباید از آن به گونهای سازنده به طوری که منافع طرفین را تأمین و تضمین کند، استفاده کرد.
وی در پایان نوشت: بدون شک سیاست نگاه به آسیای ما اگر سنجیده و محاسبه شده به پیش رود، به سود ما است، امّا این سیاست در صورتی موفق است که تعارضات ما با همسایگانمان به حداقل تقلیل یابد، به گونهای که امکان بهره برداری از اختلافات فیمابین را از شرکای جدید سلب کند. آنان و به ویژه چین که قدرت بزرگ آینده خواهد بود در حال طراحی سیاست منطقهای خویش است و فاقد تجربیات و شناخت قدرتهای غربی. به نفع ما و نیز به نفع سعودیان است که در این مرحله حساس سیاست چین براساس بهرهبرداری از این تفاوتها و اختلافها طراحی نشود. مضافاً که همگامی و همکاری بیشتر کشورهای منطقه، مجموع آنان و تک تکشان را در موقعیت بهتر و نیرومندتری در قبال دیگران قرار میدهد. همگامی نسبی کشورهای منطقه آمریکای جنوبی و آفریقای سیاه و آسیای مرکزی و تا حدودی آسیای دور، عموم آنان را در موقعیتی مناسبتر در برابر قدرتهای بزرگ قرار داده و میدهد.این مسئله در آینده اهمیت به مراتب بیشتری مییابد. همگی ما به حداقلی از همگامی نیازمند هستیم و این به مصلحت همگان است. و بالاخره اینکه ثبات و انسجام داخلی ما به ویژه در حال حاضر مرتبط است با رابطه قابل قبول ما با تمامی کشورهایی که گروههای مختلف قومی و زبانی و مذهبی داخلی ما بدانها گرایش و یا حساسیت دارند. این به طور طبیعی مانع از نفوذگذاری منفی آنان میشود و وحدت ملی ما را تقویت میکند.
311311