شهرخبر
آیت‌الله علیدوست بیان کرد:

تربیت مبتنی بر حکمت؛ روش تربیتی پیشنهادی قرآن

آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست ضمن اشاره به اینکه پیام سوره حمد پیام تربیتی است تصریح کرد: صفت «رب العالمین» پای تربیت را به سوره باز می‌کند، بعد صفت «رحمن» و «رحیم» یک ضلع تربیت را باز می‌کند، صفت «ملک یوم الدین» هم ضلع دیگر آن را بیان می‌کند.

به گزارش ایکنا، چهارمین جلسه درس تفسیر قرآن آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست، استاد درس خارج حوزه علمیه قم، در سال تحصیلی جدید، صبح امروز 21 آبان ماه در حوزه علمیه قم برگزار شد.

در ادامه گزیده متن جلسه را می‌خوانید؛

گفت‌وگوی ما راجع به سوره حمد است. قرار است ابتدا نمایی از کل سوره بیان شود، پیام اصلی سوره استخراج شود، بعدش در حد لازم اگر مفردات سوره نکاتی دارد بیان شود. ما هنوز در نمای سوره هستیم. به نظر من اگر بخواهیم پیام اصلی سوره را استخراج کنیم باید نکته تربیتی که این سوره به آن اشاره می‌کند را بازگو کنیم.

در طول تاریخ اندیشه‌های مختلفی راجع به روش تعلیم و تربیت مطرح بوده است. یکی تربیت بر اساس خشونت و قاطعیت است. در طول تاریخ افرادی بودند که این اندیشه را داشتند. مورد دوم روشی است که می‌گوید تربیت بر اساس رافت و رحمت باشد. مورد سوم این است که بگوییم روش تربیت بر اساس اقتضائات متفاوت است. یکجایی خشونت جواب می‌دهد، یکجایی عطوفت و مهربانی جواب می‌دهد و ما اصلی در این رابطه نداریم. اتفاقا حکومت‌ها وقتی می‌خواهد به جذب افراد بپردازند اینگونه عمل می‌کنند؛ مثلا یک نفر را با پول می‌خرند، یکی را با ترس جذب می‌کنند.

در این سوره هیچ کدام از این سه روش مورد عنایت نیست بلکه روش چهارمی هست و آن تربیت بر اساس رحمت و حکمت است. بر خلاف رای سوم که می‌گفت ما اصلی نداریم یا برخلاف نظر یک و دو که اصل را بر خشونت یا بر مدارا و گذشت می‌گذاشت، در نظر چهارم می‌گوییم ما اصل داریم، اما اصل رحمت و حکمت است؛ یعنی باید تربیت در هاله‌ای از رحمت و حکمت باشد.

در آغاز سوره دو صفت رحمن و رحیم بیان می‌شود. بعد صفت «رب العالمین» بیان می‌شود. ذکر این صفت برای پروردگار به فضای تربیتی سوره اشاره دارد. رب به سروری گفته می‌شود که عهده‌دار تربیت است. بعد دوباره بر صفت رحمن و رحیم تاکید می‌شود. این تاکیدی است که بر اساس آن می‌گوییم اساس تربیت بر رحمت است. بلافاصله می‌فرماید «مالک یوم الدین». چرا از میان صفات خداوند این صفت مطرح شده است؟ مالک یوم الدین پازل تربیت را کامل می‌کند، چون می‌خواهد بگوید خداوند مالک روز جزاست و جزا حسابرسی دارد. اینکه به قیامت یوم الدین گفته می‌شود برای این است که در روز قیامت همه چیز بر اساس حق است. بنابراین آنجا محاسبه و عذاب هم هست. پایه حکمت هم باید هم بر اساس گذشت باشد و هم بر اساس محاسبه باشد. این حکمت دو بال می‌خواهد بال مجازات، بال عفو و بخشش و رحمت. چنانکه در تراث ما، هم از رحمت در قیامت گفته شده و هم از عقاب.

عرض من این است که این چینش‌هایی که در سوره حمد می‌بینیم مفهوم دارد. کلمه رب العالمین پای تربیت را باز می‌کند. رحمن و رحیم یک ضلع تربیت را باز می‌کند، مالک یوم الدین هم ضلع دیگر را بیان می‌کند. این رویه در کل قرآن اعمال شده است لذا قرآن هم انذار دارد و در انذارش شوخی ندارد و هم بشارت دارد. پس تربیت در قرآن دارای اصل است و آن اصل حکمت است. حکمتی که هم در آن مالک یوم الدین است و هم در آن الرحمن الرحیم.

از اینجا متوجه می‌شویم فاتحه الکتاب شدن سوره حمد بی‌جهت نبوده است. سوره حمد که اولین‌ سوره نازل شده بر پیامبر نیست. فرض کنیم قرآن به همین ترتیب زیر نظر پیامبر(ص) جمع‌آوری شده است. اگر این را قبول کنیم چطور می‌شود این سوره اولین سوره قرآن می‌شود یعنی قرآن با این سوره شروع می‌شود و این سوره اساس قرآن محسوب می‌شود؟ آیا به خاطر اشتمالش بر همین جهت تربیت نیست و الا رب العالمین و الحمدلله در قرآن زیاد است، بسم الله هم در قرآن زیاد است. پس تربیت مبتنی بر حکمت اصلی است که باعث شده است این سوره اولین سوره محسوب شود. این سوره نکته سیاسی اجتماعی خاصی ندارد یا نکته فقهی خاصی ندارد یا نکته‌ای درباره خانواده ندارد ولی درباره تربیت پیام دارد. خود این اهمیت تربیت را می‌رساند.

نکته دیگری که باید در ضمن تفسیر این سوره به آن اشاره کرد این است که از دیرزمان بحث عذاب‌های الهی در دنیا و آخرت مطرح بوده است. در دنیا حدود الهی و تعزیرات در نصوص دینی ما به عنوان رحمت مطرح شده است؛ هم رحمت اجتماعی و هم رحمت برای فرد. در روایت داریم اجرای یک حد از چهل روز باران نافع‌تر است. معنای این سخن این است حدود الهی رحمت اجتماعی است، چنانکه اجرای حد برای خود فرد هم رحمت است. خود این عذاب‌ها مصداقی از تربیت است.

عذاب آخرت و امکان آن همواره مورد سوال بوده است. مثلا از امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه می‌خوانیم اگر مرا داخل آتش بکنی این جز شادی ابلیس چیزی ندارد، اگر داخل بهشت کنی پیامبر(ص) شاد می‌شود، من هم یقین دارم شادی پیامبر(ص) را بر شادی ابلیس ترجیح می‌دهی، یعنی مرا داخل آتش نمی‌کنی. این بیان با مالک یوم الدین چطور جمع می‌شود؟ اجمالا عرض می‌کنم که این سخن امام سجاد(ع) شبه‌برهان است، برهان نیست. در این رابطه فکر کنید تا هفته آینده درباره آن صحبت کنیم.

انتهای پیام